موضوع: اظهارات سیدعبدالرضا حجازی
تاریخ سند: 20 بهمن 1342
موضوع: اظهارات سیدعبدالرضا حجازی
متن سند:
شماره: 748 /321 در ساعت 1230 روز 17 /11 /42 سیدعبدالرضا حجازی در حالی که تعداد پاسبان برای برقراری نظم و عده‌ای از طلاب علوم دینی و دانشجویان و دانش‌آموزان و افراد مختلف که متجاوز از پنج‌هزار نفر بودهاند در مسجد جامع اجتماع نموده بودند به منبر می‌رود و اظهار می‌دارد: انسان برخلاف جمادات و نباتات برای رسیدن به کمال واقعی احتیاج به پیامبر دارد و خداوند برای این امر پیغمبر‌انی را مأمور کرد و پیغمبران برای رساندن بشر به کمال واقعی همیشه با یک عده ظالم و ستمگر روبرو بودهاند.چنان که حضرت ابراهیم با نمرود1 ظالم روبرو بود و نمرود حضرت ابراهیم را تحت فشار قرار داد ولی نتوانست عقیده آن حضرت را عوض کند و باید بدانید که ظلم و قلدری در زمان پیغمبر و ائمه دین بیش از حالا بوده است.
و هم‌چنین اضافه می‌نماید در این روزها که بعضی از ممالک خارجی کره ماه را تسخیر کرده‌اند باید به گاگارینها2 گفت تسخیر کره ماه و سایر کرات را خداوند در قرآن مجید به ما خبر داده است و بعضی از میلیونرها‌ی آمریکایی به اداره ثبت آمریکا مراجعه نموده‌اند و تقاضا کرده‌اند که مقداری از زمین‌های کره ماه را به آنها بفروشند و این افراد خود را متمدن و ما را وحشی می‌دانند و این مستشارهای خارجی که در ایران یا سایر ممالک اسلامی هستند و در ماه چندین هزار تومان به عنوان حق توحش می‌گیرند روزی آفتاب‌پرست و خرافاتی بودهاند.
بعداً بیان می‌دارد که حکومت‌های ظلم و جور همیشه به وسیله سر نیزه و تبلیغ با انبیاء و اولیاء مبارزه می‌کردند و در زمان معاویه طرفداران حضرت علی را با سر نیزه از بین می‌بردند و به وسیله تبلیغ هم با آن حضرت مبارزه می‌کردند ولی حق و حقیقت هیچ وقت از بین نمی‌رود و با آن همه تبلیغات سوء، امروز اثری از معاویه‌ها نیست ولی قبور ائمه دین و نسل‌های آنها زیارتگاه مردم است و من امروز صریحاً می‌گویم که بعد از ائمه دین علمایی آمده‌اند که حامیان دین هستند و غرض از مبارزات آنها فقط تأمین عدالت و مساوات و آزادی و دعوت مردم به خداشناسی می‌باشد و این علماء زیاد هستند و حوزه‌های علمی و دینی وسیعی را در نجف و قم و تهران و مشهد تشکیل داده و اداره می‌کنند مخصوصاً آیت‌الله العظمی خمینی که نظری جز تأمین عدالت و آزادی ندارد.
مگر آیت‌الله خمینی چه گناهی کرده، مگر ترویج امور دینی و برقرار کردن آزادی گناه است.
62 سال از عمر آیت‌الله خمینی می‌گذرد و در این مدت کسی ایشان را نمی‌شناخت و اسمی از مشارالیه نمی‌برد ولی وضعی پیش آمد که مردم مسلمان به او علاقه‌مند شدند.
مگر دوست داشتن یک نفر گناه است.
مردم رهبر واقعی خودشان را دوست دارند.
به خدا اگر فکر می‌کنند که به وسیله تبلیغات و یا درج در مطبوعات می‌توانند ارزش مردان واقعی را از بین ببرند اشتباه می‌کنند و بدین طریق محبوبیت مردان واقعی در بین مردم بیشتر می‌شود.
شما ببینید که وضع مردم از لحاظ آزادی و اقتصادی چقدر خراب است آن وقت می‌خواهند به وسیله سرنیزه جلوی آزادی را بگیرند.
به خدا آنهایی که می‌خواهند روحانیون را مرتجع و مفت‌خوار جلوه بدهند و آنها را تبعید کنند و شکنجه بدهند، در اشتباه هستند و با این عمل خودشان را مفتضح می‌کنند.
روحانیون جز اجرای عدالت و آزادی و برقراری و مساوات چیز دیگری نمی‌خواهند و این مملکت کشور اسلامی و پیرو یگانه مرد آزاد دنیای اسلامی علی (ع) می‌باشد.
بگذارند عقیده مردم آزاد باشد.
آنها را اذیت و آزار نکنید.
من دست از ایده و ایمان خود بر نمی‌دارم و هر وقت مأمورین دولت با من کاری داشتند مستقیماً به من مراجعه کنند و مزاحم دیگران نشوند و آن وضع بد را در بازار پیش نیاورند.
در خاتمه بیان می‌دارد موضوع دیگری که باید بگویم این است که تا آخر ماه مبارک رمضان در این محل به منبر خواهم رفت و از شما مسلمانان می‌خواهم کاری نکنید که نظم و انضباط به هم بخورد و بی‌خودی شعار ندهید و بهانه‌ای دست دیگران ندهید و باید بدانید امروز به هر وسیله‌ای که شده می‌خواهند دین اسلام را تضعیف نمایند.
با عقیده مردم نمی‌شود جنگید.
آیت‌الله خمینی رهبر شیعیان دنیا و سرپرست بیست هزار طلاب قم و نجف و مشهد و تهران می‌باشد و با دستگیری مشارالیه طلاب علوم دینی بی‌سرپرست مانده‌اند.
بررسی شد در پرونده سیدعبدالرضا حجازی بایگانی شود.
صابری 22 /11 /42 گیرندگان: بخش 321 تعداد نسخه: 5 بخش 321 ـ 21 /11
توضیحات سند:
1.نمرود: از اسامی عبری است او از شخصیت‌های عهد عتیق است.
بنا به روایت تورات، نمرود از شاهان بابل بود که دستور ساخت برج بابل را داد.
بنابر نقل تورات ( پیدایش 10:8) نمرود از فرزندان کوش پسر حام پسر نوح بود.
«و کوش نمرود را آورد.
او به جبار شدن در جهان شروع کرد.
وی در حضور خداوند صیادی جبار بود از این جهت می‌گویند «مثل نمرود، صیاد جبار در حضور خداوند» و ابتدای مملکت وی بابل بود.
» در تورات، هیچ چیز درباره ملاقات و گفت‌و‌گوی بین نمرود و حضرت ابراهیم (ع) نیامده است؛ بنا به روایت تورات ابراهیم (ع) هفت نسل با نمرود فاصله دارد، نمرود پسر نواده نوح است در حالی که ابراهیم (ع) دهمین نواده از تبار نوح محسوب می‌شود.
(پیدایش 10:11) با این حال در روایت یهودی از جمله در تلمود، محاجه بین نمرود و ابراهیم (ع) آمده است؛ این محاجه را عموماً نوعی رویارویی خیر و شر و ایستادگی یکتا‌پرستی در برابر شرک تعبیر می‌کنند در یوبیل آمده است که نمرود در برابر خدا ایستاد و خود ادعای خدایی کرد و سومری‌ها در برابرش به سجده می‌افتادند (یوبیل5:33) داستان نخستین رویارویی ابراهیم و نمرود در میدراش ربی چنین آمده است: «و او [ابراهیم] را به نزدیک نمرود آوردند.
نمرود او را گفت که آتش را سجده کن.
ابراهیم گفت تمنا این که آب را سجده کنم، که آتش را فرونشاند! [نمرود] گفت که آب را سجده کن.
ابراهیم گفت تمنا این که ابر را سجده کنم که آب بیاورد! [نمرود] گفت که ابر را سجده کن.
ابراهیم گفت تمنا این که باد را سجده کنم که ابرها را در آسمان پراکنده سازد.
نمرود گفت که باد را سجده کن.
[ابراهیم] او را گفت که اینک مرا دستوری ده تا مگر آن انسانی را سجده کنم که تاب آن باد بیاورد.
[نمرود] به او گفت سخن در میان سخن می‌آوری، آتش را سجده خواهم کرد و جز او کسی را سجده نکنم و در آتش تو را خواهم افکندن مگر خدایی که تو او را سجده کنی، آمده تو را [از عذاب آتش من] برهاند.
و هاران [برادر ابراهیم] آن جا ایستاده بود.
[با خود] گفت که من چه کنم؟ اگر ابراهیم به سلامت بیرون آید، خواهم گفت: من از [پیروان] ابراهیمم و اگر نمرود پیروز گردد خواهم گفت که من از [پیروان] نمرودم.
و ابراهیم را در آتش افکندند و او به سلامت بیرون آمد، پس هاران را گفتند که تو از [پیروان] کدامین ایشانی؟ و او [با ایشان] گفت که با ابراهیم.
[پس] او را گرفته، در آتش افکندند، در آن آتش بمرد، پیش از آن که پدرش تارح بمیرد.
در سفر پیدایش تورات 11:29 از هاران نام برده شده است اما از مرگ او در آتش سخنی نرفته است.
روایات یهودی درباره نمرود پس از در آتش افکندن ابراهیم، دیدگاه متفاوتی دارند.
برخی از توبه نمرود سخن به میان آورده‌اند.
(میدراش ربی 44:11) و برخی سخن از جنگ نمرود و ابراهیم و کشته شدن نمرود به میان آورده‌اند.
(میدراش رئو 11:2) در قرآن، نام نمرود نیامده است اما از محاجه ابراهیم با پادشاهی سخن به میان رفته است.
(قرآن 2:258) در اکثر قریب به اتفاق روایات اسلامی، نام این پادشاه نمرود آمده است.
در روایات اسلامی، هم‌چنین نوزادکشی نمرود پیش از تولد ابراهیم و نیز برپایی آتش برای سوزانیده شدن ابراهیم در آن به فرمان نمرود آمده است.
هم‌چنین نمرود در روایات اسلام (نمرود‌الجبار) نامیده می‌شود.
(داستان پیامبران علیهم‌السلام در قرآن، سمیح عاطف‌الزین ترجمه علی چراغی، چاپ اول، تهران انتشارات ذکر، سال 1380 ـ کتاب مقدس عهد عتیق و عهد جدید، ویلیام گلن، هنری مارتین، ترجمه فاضل خان همدانی، تهران 1379) 2.
یوری گاگارین: در 9 مارس سال 1934 در نزدیکی گاتسک در غرب مسکو به دنیا آمد.
یوری گاگارین فضانورد روسی، اولین کسی است که به فضا سفر کرده است.
در 12 آوریل 1961 فضاپیمای وی که وستوک 1 نام داشت، یک دور کامل او را در مدار زمین گرداند.
این سفر 108 دقیقه‌ای، که وی حدود 40000 کیلومتر (35000 مایل) را در آن مدت پیمود، تنها سفر فضایی او می‌باشد.
بعد از پرواز فضایی، وی شهرت بین‌المللی یافت و به یک قهرمان تبدیل شد.
او نشان‌های افتخار زیادی دریافت کرد.
به ویژه این که اسم شهر زادگاهش گاتسک که در نزدیکی مسکو قرار دارد به گاگارین تغییر یافت.
گاگارین در سال 1968 در یک سانحه شدید هوایی، هنگامی که برای پرواز فضایی دیگری آموزش می‌دید، به طرز فجیعی کشته شد.
* شماره 26109 س ت ـ تاریخ: 22 /11 /42 – موضوع: بیانات آقای حجازی واعظ در مسجد جامع ساعت 1445 روز 17 /11 /42 حجازی در مسجد جامع به منبر رفته و چنین بیان داشت.
آقایان زندگی انسان و هر موجود زنده‌ای دو مرحله دارد: یکی مرحله وجود که وجود انسان یا حیوان دیگری به دنیا می‌آید ولی قادر به انجام کاری نیست.
دوم مرحله کمال که پس از آموزش در وجودشان ظاهر می‌شود و برای رسانیدن انسان به کمال پیغمبران نازل شده‌اند.
و دیدید که به چه مرحله حق و عدالت رهبری کردند.
دیروز درباره اقتصاد از نظر اسلام صحبت کردم و گفتم در 140 سال قبل اقتصاد اسلام آن قدر قوی بود که یک نفر بی‌بضاعت پیدا نمی‌شد ولی وضع کنونی مملکت را بنگرید که چطور فقر و فلاکت دامن این ملت اسلامی را فرا گرفته است.
دانشمندان جهان، قرآن را نیز به زبانهای خویش ترجمه کردند و از آن بهره بردند و اکنون می‌خواهند به کره ماه بروند.
آنهایی که از تمدن عمیق اسلامی بهره‌ای نبرده بودند و از چیزی خبر نداشتند همان مردم هستند که می‌خواهند حالا تمام کرات را تسخیر نمایند.
با همه پیشرفتها هنوز نتوانسته‌اند حق و حقیقت را در جهان و بین خود برقرار کنند.
آقایان مستشاران که به مملکت ما می‌آیند اگر مثلاً در مأموریت سویس 10000 تومان پول بگیرند در مملکت ما 20 هزار تومان می‌گیرند.
ده هزار تومان حق توحش می‌گیرند.
چقدر بدبخت شده‌ایم بر ما حکومت می‌کنند و حق توحش هم می‌گیرند.
بیایید قوانین اسلام را جانشین این قوانین پوشالی نماییم و راه علی و نایب او حضرت آیت‌الله خمینی مرجع شیعیان را در مملکت به کار ببریم.
چرا رهبر شیعیان جهان را گرفته‌اید مگر او چه گناهی کرده است او در راه آزادی شما ملت مبارزه کرد و می‌خواهد که ملت در خوشی و سعادت به سر ببرند چرا آزادی را از ما گرفته‌اید و چرا حضرت آیت‌الله خمینی را از ما گرفته‌اید چرا نمی‌گذارید که ایشان به مدرسه فیضیه قم برگردند.
ما باید حقایق را بگوییم مرگ برآن واعظی که خود را در مقابل پول می‌فروشد.
ما طرفدار حق و حقیقت هستیم و در راه آن قیام کرده‌ایم و از این چیزهای جزیی از کوره و از میدان در نمی‌رویم و تا حصول نتیجه به مبارزه خود ادامه خواهیم داد بروید تشکیلاتتان را مجهز‌تر بکنید و پایه‌های آن را قوی کنید انشاءالله به مقصود خواهید رسید.
ناطق پس از بحث مفصل درباره زندانی بودن آیت‌الله خمینی و دور بودن او از مسلمین در ساعت 1640 به سخنان خود پایان داد.
ضمناً تعداد جمعیت در مسجد در حدود 2000 نفر بوده است تعداد نسخه: 6 گیرندگان: اداره کل سوم در پرونده سیدعبدالرضا حجازی بایگانی شود.
صابری 22 /11 /42