وضع حجاب شهرهای این استان و رضاییه را که در هیچ جا رضایت بخش نیست و کرارا به غلامحسین بهزادی رئیس شهربانی اینجا تذکر داده
وضع حجاب شهرهای این استان و رضاییه را که در هیچ جا رضایت بخش نیست و کرارا به غلامحسین بهزادی رئیس شهربانی اینجا تذکر داده
متن سند:
رونوشت.......... از رضاییهمورخه .........
شماره......
دفتر مخصوص شاهنشاهی
وضع حجاب شهرهای این استان و رضاییه را که در هیچ جا رضایت بخش نیست و کرارا به غلامحسین بهزادی رئیس شهربانی اینجا تذکر داده و نتیجه نگرفته‌ام بالاخره به وزارت کشور گزارش داده‌ام معلوم می‌شود، بر اثر این گزارش از اداره کل شهربانی بازپرسیهایی از او شده است به جای اینکه به بنده مراجعه و در رفع این وضعیت تشریک مساعی کند نامه بخشنامه مانندی به همه ادارات اینجا نوشته به خواهش و تمنا و شاید در پاره[ای] موارد به فشار، مشغول تمام کردن وقت است. با این رئیس شهربانی که باید چشم و گوش و دست بنده باشد نمی‌دانم چگونه تشریک مساعی کنم در شهربانی این استان غیر از شاگردان مدارس و خانمهای رؤسا و اعضای ادارات و مسیحی‌ها هر زنی که در کوچه دیده می‌شود روسری داشته و چانه و صورت خود را بسته است.۱
۵۸۰ عبدالله مستوفی2
3128
توضیحات سند:
١- سند حاضر فاقد تاریخ است ولی از سند بعدی مشخص می‌شود که در اواخر بهمن ماه سال ۱۳۱۷ نوشته و ارسال شده است.۲- عبدالله مستوفی منسوب بیکی از خانواده‌های قدیمی ایران است که اجداد او قریب دو قرن در کار استیفا و مالیه مملکت بوده‌اند. پدر عبدالله مستوفی از مستوفیان صاحب منزلت و با کفایت ناصرالدین شاه قاجار بود. وی و خانواده‌اش غالبا در محله سرچشمه و کوچه میرزا محمود وزیر سکونت داشتند. وی در سال ۱۲۵۷ شمسی در تهران متولد شد و دروس مقدماتی را گذرانیده و وارد مدرسه علوم سیاسی که قبل از مشروطیت توسط نصرالله مشیرالدوله و دو پسرش، میرزاحسن مشیرالملک و میرزاحسین مؤتمن الملک تأسیس شده بود شد. و جزء اولین کسانی بود که با اخذ لیسانس از آن مدرسه فارغ التحصیل شد. مستوفی مدتی ریاست اداره نان تهران را به عهده داشت. در تاریخ 8 بهمن ۱۳۰۷ داور وزیر عدلیه انتصاباتی انجام داد که از آن جمله انتصاب مستوفی به ریاست دادگاه استیناف بود. مشاغل بعدی او عبارتند از: ریاست دیوان دادرسی دارایی، ریاست دیوان محاسبات در وزارت دارایی، ریاست محکمه تجارت، ریاست استیناف کرمان، فارس و آذربایجان در تاریخ ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ عبدالله مستوفی که در آن زمان رئیس ثبت اسناد و املاک کشور بود به استانداری استان چهارم ارومیه (رضاییه) منصوب شد. در همین زمان فرماندهی لشگر آن خطه با سرلشگر محمد شاه بختی بود. شاه بختی که قلدرمآبی را در مکتب رضاخان فرا گرفته بود، غالبا در کارهای استانداری دخالتهای بی‌دلیل می‌کرد و عبدالله مستوفی که تحمل این حرکات را نداشت در مقابل او جبهه گیری می‌نمود و جلوی دخالتهای او را می‌گرفت و چون این دخالتها ادامه پیدا کرد مستوفی قضیه را به رضاشاه گزارش می‌دهد. نهایتا چون برخورد میان این دو نفر اسباب تضعیف حکومت و تزلزل کارها در آن استان شد رضاشاه هر دوی آنها را به تهران احضار کرده و استاندار دیگری را به اتفاق یک فرمانده لشگر که با یکدیگر توافق داشتند به آن استان اعزام می‌دارد و عبدالله مستوفی را در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۸۸ به استانداری آذربایجان شرقی (تبریز) می‌فرستد. عبدالله مستوفی بعدا به ریاست اداره کل ثبت اسناد و املاک کشور منصوب شده و بالاخره در روز جمعه ۲۴ آذر ۱۳۲۹ در اثر سکته قلبی چشم از جهان فرو می‌بندد. او شرح زندگانی خود را در سه مجلد به نام «شرح زندگانی من» به رشته تحریر درآورده است. (ر.ک : بازیگران سیاسی عصر رضاشاهی و محمدرضا شاهی، ناصر نجمی، صفحات ۳۴۹ تا ۳۵۱ و مشاهیر رجال ،دکتر عاقلی، صفحه ۲۷۹ و روزشمار تاریخ ایران، دکتر عاقلی جلد اول صفحات ۲۳۹، ۳۰۶ و۳۱۴)