تاریخ سند: 27 مرداد 1339
متن سند:
شماره : 2ـ3ـ2811
در منزل علی بابائی ـ آقای مطهری درباره
ماهیت اجتماع و طبقات مختلف صحبت کرده
و در این باره مثالی زده اظهار داشته اگر بارانی
ببارد رفته رفته سیلی جاری خواهد شد و آن
سیل تشکیل رودخانه ای را خواهد داد و
حبابهای زیادی به صورت کف بر روی آب
تشکیل می شود و وضعیت اقتصادی کشور ما
نیز مانند این کف و سیل باران می شد و این
سیل رفته رفته فرو می نشیند و شن و خاشاک
آن برطرف گردیده و آبی زلال بجای می ماند
اکنون قضاوت با ملت است سپس درباره بازار و
اقتصادیان [ت] کشور صحبت کرد و اظهار
داشت دولت نباید بگذارد اجناس از کشورهای
خارجه به کشور ما وارد نمایند و اجناس کشورمان بهتر و صددرصد مرغوب تر بوده و ارزانتر نیز
بدست مردم خواهد رسید ولی دیدیم و باز هم خواهیم دید که این دولت بهیچوجه حاضر نیست
ورود اجناس خارجی را منع کند زیرا منافع خود را در نظر می گیرد ولی ما همیشه باید امیدوار
باشیم که دولت بیش از این مزاحم مردم نشود و برای رفاه و آسایش ملت ایران قدمهای مثبتی
بردارد امروز در کشور ما هر فردی باید حاکم در سرنوشت خویش باشد اگر عده ای با هم جمع
شده و طبق دستور اسلام رفتار می نمودند دیگر به چنین وضعی دچار نمی شدند و هیچ قدرتی
نیز نمی توانست در سرنوشت آنها دخالت نماید و این فقر و بدبختی که امروز دامنگیر ما شده
است تقصیر خود ما می باشد و اگر ملتی بخواهد وضع کشور را مرتب نموده و دولتی را روی کار
بیاورد تا از روی قانون اساسی کشور بر مردم حکومت کند باید از قوانین اسلام پیروی نماید و در
غیر این صورت عملی نخواهد شد و هیچ دولتی نمی تواند بدون دستور اسلام حکم فرمایی
نماید.
منبع:
کتاب
استاد شهید مرتضی مطهری به روایت اسناد ساواک صفحه 6