صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: فخرالدین حجازی1 واعظ

تاریخ سند: 10 شهریور 1350


موضوع: فخرالدین حجازی1 واعظ


متن سند:

شماره: 515 ـ 08 ـ 57 تاریخ:10 /6 /1350
از: شهربانی استان کرمان
به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت استان کرمان
موضوع: فخرالدین حجازی1 واعظ
بازگشت به برگ خبر شماره 11174/ﻫ ـ 6 /6 /50

گزارش شهربانی رفسنجان حاکیست نامبرده بالا عصر روز 30 /5 /50 به شهرستان رفسنجان وارد بلافاصله تعهد لازم از وی اخذ در مدتی که مشارالیه در آن شهرستان سکونت داشته و وعظ می‌نموده سخنرانی و رفتار او شدیداً کنترل مطالب خلافی از وی مشاهده نگردیده لیکن شب 4 /6 /50 نامبرده ضمن سخنرانی خود بیان داشت (من از وکلای مجلس شورای ملی بدم می‌‌آید چون یکی از همین وکلا در فرودگاه که برای خداحافظی از من آمده بود اظهار داشته من آدم خداشناسی هستم ولی چون کارم زیاد است فراغتی ندارم که نماز بخوانم و هر وقت فرصتی می‌شود از خداوند پوزش و معذرت می‌خواهم واقعاً خنده‌آور است که آدم خداشناس باشد ولی نماز نخواند) ضمناً نامبرده همان شب به صوب یزد عزیمت نموده است 2% ک
رئیس شهربانی استان کرمان ـ سرهنگ یزدانفر
تردد روحانیون

توضیحات سند:

1. فخرالدین حجازى، فرزند محمد در بهمن 1308 ﻫ ش در سبزوار در یک خانواده روحانى به دنیا آمد. پس از تحصیل دوره متوسطه در سبزوار، نزد مرحوم ادیب سبزوارى ادبیات عرب را فراگرفت. در سال 1328 هفته نامه «جلوه حقیقت» را با توجه به امکانات کمى که داشت به راه انداخت و در سال 1331 در مبارزات نهضت ملى کردن صنعت نفت فعالیت داشت. پس از 28 مرداد 1332 دفتر هفته نامه را غارت کردند و به گفته خودش متوارى بیابان‌ها شد تا به مشهد رسید. در مشهد از حمایت‌هاى استاد محمد تقى شریعتى برخوردار شد و در همانجا بود که موفق به اخذ لیسانس ادبیات از دانشگاه مشهد گردید و تحصیلات حوزوى را نیز ادامه داد.
در سال 1345 «انتشارات بعثت» را بنیان نهاد و به دعوت اعضاى حسینیه ارشاد در آنجا سخنرانى کرد. بعضى از جلسات دکتر شریعتى در خانه ایشان در تهران برگزار مى‌شد. وى در سال 1350 به علت قرائت قطعنامه اى علیه اسرائیل دستگیر و در سال 1353 به جرم حمایت از روحانیت زندانى شد. در سال 1356 نیز به جرم شرکت در تظاهرات صحن حضرت عبدالعظیم سلام‌الله‌ علیه به همراه همسرش دستگیر و زندانى شد. وی بارها از تبلیغ و سخنرانى ممنوع شد.
مرحوم حجازی در دوره‌هاى اول، دوم و سوم مجلس شوراى اسلامى به نمایندگى از طرف مردم تهران به مجلس راه یافت. از وى در حدود 20 جلد کتاب باقى مانده است که از جمله آنها مى‌توان: نقش پیامبران، سرود اقبال، شگفتى‌هاى نهج‌البلاغه، سه سخن، چهار بنیان، هفت حصار، سفرنامه فرنگ و سفرنامه فاو را نام برد. وى همچنین 2 جلد کتاب زندگانى امام حسن علیه‌السلام را ترجمه کرده است. فخرالدین حجازی در 29 اردیبهشت 1386 در تهران درگذشت.
فخرالدین حجازی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1383
2. در سند دیگری راجع به آقای حجازی آمده است:
از: ساواک استان تهران تاریخ: 6 /6 /1350
به: ریاست شهربانی استان کرمان شماره: 11174/ﻫ
موضوع: فخرالدین حجازی واعظ
برابر اطلاع واصله فخرالدین حجازی واعظ تهرانی بنا به دعوت شیخ عباس پورمحمدی ماهونکی به رفسنجان وارد و از ساعت 20.30 الی 22.00 هر روز در مسجد سقاخانه محل سخنرانی می‌نماید علیهذا با توجه به اینکه مشارالیه از جمله وعاظی است که منبر رفتنش مستلزم اخذ تعهد می‌باشد مراتب جهت استحضار اعلام خواهشمند است دستور فرمایید شهربانی محل ضمن اخذ تعهد لازم اعمال و رفتار و سخنان و تماس‌های یاد شده را تحت کنترل دقیق قرار داده و در صورت مشاهده هر گونه عمل خلاف چگونگی را با جمع‌آوری مدارک لازم به این سازمان اعلام و ارسال دارند%
تهیه کننده رهبر عملیات ـ سلطانی
رئیس دایره یک ـ قمی‌نژاد
رئیس بخش امنیت داخلی ـ رشیدی
محترماً در صورت تصویب به شهربانی ارسال گردد.
ارزیابی خبر: مورد تایید است.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان کرمان، کتاب 2 صفحه 244

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.