صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: انعکاس وقایع تبریز

تاریخ سند: 15 اسفند 1356


موضوع: انعکاس وقایع تبریز


متن سند:

از: 23 ﻫ تاریخ: 15 / 12 / 2536[1356]
به: 312 شماره: 3969 / 23 ﻫ
موضوع: انعکاس وقایع تبریز

حوادث و اغتشاشات روزهای شنبه و یکشنبه (29 و 30 / 11 / 36) شهر تبریز1 از اواسط روز شنبه (29 / ۱۱ / ۳۶) در شهر قزوین انتشار یافت و مردم مترصد دریافت اخبار و همچنین وقایع احتمالی شهرهای تهران و قم و سایر شهرستان‌ها بودند که وقایع تبریز از طریق رسانه‌های گروهی به اطلاع مردم رسید و در مورد تهران اظهار می‌شود که مجالس ترحیمی در برخی از مساجد برگزار و مردم با لباس سیاه در این مجالس شرکت نموده‌اند لیکن بازار باز بوده و حادثه‌ای رخ نداده است و در قم عده‌ای مجدداً به محل حزب رستاخیز ملت ایران2 حمله کرده و یک نفر پلیس مجروح و ساختمان حزب دچار حریق شده است ضمناً برخی از روحانیون از جمله میرزا عبدالله امام جمعه شهیدی و سیدحسن موسوی شالی اظهار می‌کردند وقایع اخیر دنباله وقایع دی ماه قم می‌باشد و به این زودی پایان نخواهد یافت اگر چند روزی به سکوت بگذرد حالت آتش زیر خاکستر را دارد که هر آن امکان دارد با شدت و حدت بیشتری شعله‌ور شود.
نظریه شنبه: نظری ندارد.
نظریه یکشنبه: با توجه به صداقت و دسترسی شنبه متن خبر صحیح به نظر می‌رسد و وجود چنین شایعاتی در افواه مردم مورد تایید است ضمناً افراد مذکور در متن خبر در ۲۳ﻫ و ستاد سابقه دارند و از اعمال و رفتار آنان و همچنین از اوضاع و احوال3

توضیحات سند:

1. اربعین شهدای قم، مصادف با 29 بهمن ماه بود که برگزاری این مراسم در شهر تبریز، با قیام خونین دیگری همراه شد. آفتاب سرخ یکشنبه 29 بهمن تازه دمیده بود که مردم تبریز دسته دسته براى حضور در مساجد به راه افتادند. کلاس‌هاى دانشگاه تبریز و همچنین بازار تبریز متراکم شد و در حالى که دهانه بازار به دستور سپهبد آزموده، استاندار آذربایجان شرقى به وسیله ماموران، تحت فرماندهى رئیس کلانترى 6 تبریز بسته شده بود تا از ورود مردم به مسجد جلوگیرى شود، هر لحظه بر جمعیت حاضر افزوده مى‌شد. دقایقى مانده به ساعت 10 صبح رئیس کلانترى 6 ضمن توهین به مقدسات مردم مسلمان، به آن‌ها حمله کرده، اسلحه گشود و چند نفر را مجروح کرد. مردم خشمگین به سوى خیابان‌ها هجوم آوردند و از ساعت 10 صبح تا 2 بعدازظهر 73 شعبه بانک، 9 سینما،6 اتومبیل دولتى، 22 مرکز فساد، تعداد زیادى از مغازه‌هاى مشروب فروشى و همچنین ساختمان حزب رستاخیز توسط تظاهرات‌کنندگان به آتش کشیده شد. به گزارش آتش‌نشانى تبریز، 134 نقطه شهر در آتش سوخت و دو افسر و 9 نفر مجروح شدند، ساعت 3 بعدازظهر، قواى کمکى رژیم وارد صحنه شد و با استقرار آن و نیز تاریک شدن هوا مردم به خانه‌هاى خود بازگشتند. در جریان این حرکت اسلامى و بر اثر حمله ماموران به تظاهرات‌کنندگان تعدادی زخمى و برخی شهید شدند. شمار مجروحین به حدى بود که در بیمارستان‌هاى تبریز براى مداواى آنان جاى کافى نبود و راهروها و راه‌پله‌هاى بیمارستان‌ها نیز انباشته از مجروحین بود که زیر نظر ماموران ساواک قرار داشتند. رژیم شاه بعدها با تناقض گویى تعداد کشته‌شدگان را 6 نفر ذکر کرد اما شاهدان عینى تعداد شهدا را بیشتر مى‌دانستند. امام خمینى پس از آگاهى از فاجعه خونین 29 بهمن تبریز، علاوه بر نطق کوبنده‌اى که ایراد فرمودند، پیام مهمى نیز به همین مناسبت در هشتم اسفند 1356 خطاب به مردم آذربایجان فرستادند.
2. حزب رستاخیز: شاه به تشکیل احزاب گوناگون امر کرده بود. مانند «مردم» «ملیون»، «ایران نوین». اما در سال 1353 حزب «رستاخیر» را به عنوان تنها حزب قانونی کشور اعلام کرد و عضویت آن را اجباری ساخت و دستور داد کسانی که با آن مخالف هستند ایران را ترک کنند! این حزب بر سه اصل استوار بود: وفاداری به قانون اساسی، وفاداری به نظام شاهنشاهی، و وفاداری به انقلاب شاه و ملت. هویدا، نخست‌وزیر وقت، به دبیرکلی حزب رستاخیز انتخاب شد و «رستاخیز» کانونی گردید برای تجمع کسانی که به دنبال نفوذ و قدرت بودند. امام به محض تأسیس حزب رستاخیز آن را مخالف شرع شمرده فتوا به حرمت عضویت در آن دادند و اجبار مردم را به عضویت در آن نقض قانون اساسی دانشتند. در اولین سالگرد تشکیل حزب، رژیم اعلام کرد که بیست و سه میلیون نفر عضو آن هستند! (جمعیت ایران در آن زمان 33 میلیون نفر بود) شاه هیچ‌گاه اجازه نمی‌داد در حزب، اعضا پیرامون نفت، بررسی اصلاحی یا انتقادی انقلاب سفید، خرید اسلحه و تجهیزات و سیاست خارجی، جلسات و مذاکراتی داشته باشند. شش ماه پس از تشکیل حزب مقامات آمریکا در ایران به واشنگتن گزارش کردند که این حزب عملاً نقشی در سیاست ایران ندارد. هنگام انحلال این حزب حتی یک نفر هم مخالفت نشان نداد!
امام طی پاسخ به استفتای مردم در مورد حزب رستاخیز در 28 صفر 1395 چنین اعلام کردند: «نظر به مخالفت این حزب با اسلام و مصالح ملت مسلمان ایران، شرکت در آن بر عموم ملت، حرام و کمک به ظلم و استیصال مسلمین است و مخالفت با آن، از روشن‌ترین موارد نهی از منکر است و چون این نغمه تازه که به دستور کارشناسان یغماگر برای اغفال ملت از مسائل اساسی، از حلقوم شاه برخاسته تا کشور را بیش از پیش خفقان‌زده کند و راه را برای مسائلی که در نظر دارند، بازنمایند و قوه مقاومت را به کلی از ملت سلب نموده و نفس‌ها را در سینه‌ها حبس سازند... علمای اعلام و سایر طبقات بدانند که تشکیل این حزب، مقدمه بدبختی‌های بسیاری است که اثراتش به تدریج ظاهر می‌شود. بر مراجع اسلام است که ورود در این حزب را تحریم کنند و نگذارند حقوق ملت ایران پایمال شود.»
3. ادامه سند در میان پرونده‌ها یافت نشد.

منبع:

کتاب آیت‌الله سید حسن موسوی شالی به روایت اسناد ساواک صفحه 138

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.