تاریخ سند: 25 خرداد 1344
بدین وسیله پاسخ موارد خواسته شده به شرح زیر اعلام میگردد.
متن سند:
[شماره:] 7324 /20 الف [تاریخ:]25 /3 /1344
[از:] ساواک استان مرکزی
[به:] تیمسار ریاست ساواک. مدیریت کل اداره سوم
عطف 16590 /312- 8 /3 /44
بدین وسیله پاسخ موارد خواسته شده به شرح زیر اعلام میگردد.
1ـ فعلاً خیر.
2 و 3 و 4 و 5 ـ دکتر احساناله نراقی استاد و سرپرست مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی وابسته به دانشکده ادبیات بوده که زمانی نیز با تیمسار پاکروان در تماس بوده و در دانشکده ساواک نیز تدریس مینموده است. این شخص علاوه بر نزدیکی با دستگاه با عدهای از عناصر مخالف از جمله عدهای از اعضاء حزب ملت ایران 1 (داریوش فروهر2. حسن پارسا. بهروز برومند3) ارتباط داشته است. ضمناً به طوری که در خبر مذکور نیز قید گردیده با خلیل ملکی در تماس است.
رئیس ساواک استان مرکزی. مولوی
رونوشت است و اصل در 1545 بایگانی است. برگ ارزیابی شماره 16590 /312- 8 /3 /44 در پرونده 1545 بایگانی است.
توضیحات سند:
1. حزب ملت ایران: حزبی است که از انشعاب داریوش فروهر از پان ایرانیست صورت گرفت. روزنامه «ندای پان ایرانیسم» که گاهی نیز به نامهای: «آپادانا» و «مرد فردا» منتشر میشد، ارگان آن بود و زمانی هم روزنامه «آرمان ملت» توسط حزب منتشر میشد. در تیرماه سال 1332ش، یکی از احزاب تشکیلدهندهی «جبهه مؤتلفه احزاب ملی» بود و پس از کودتای 28 مرداد نیز، به نهضت مقاومت ملی پیوست.
2. داریوش فروهر: در سال 1307 ش در اصفهان متولد شد. پدرش افسر ارتش بود و مدتی را در ارومیه بود و داریوش فروهر نیز به همین دلیل تحصیلات خویش را در سال 1320ش در آنجا را به اتمام رساند و در سال 1321، به اصفهان بازگشت. وی در سال 1322ش، به تهران آمد. با تشکیل حزب پانایرانیست، عضویت آن را پذیرفت و عمدۀ فعالیت خود را، علیه حزب توده قرار داد. این حزب ـ که به لحاظ سیاسی و ایدئولوژیکی، ناسیونالیست افراطی بود ـ همواره در درگیریهای اجتماعی، فعال بود. با آغاز نهضت ملی شدن نفت، از حزب پان ایرانیسم، انشعاب و حزب ملت ایران را بر پایۀ پان ایرانیسم تأسیس نمود. پس از کودتای 28 مرداد 1332، دستگیر شد و مدتی زندان بود. در سال 1333، به قشم تبعید گردید. در سال 1336، در عرصۀ سیاسی، بر فعالیت خود افزود. با آغاز آزادی نسبی در ایران و تشکیل جبهۀ ملی دوم، فعال شد و به عضویت کمیتۀ مرکزی درآمد. در سال 1341، دستگیر شد و پس از آن، همچون دیگر اعضای جبهۀ ملی، سیاست صبر و انتظار در پیش گرفت. در سال 1349، در مسائل مرتبط با بحرین، دستگیر و پس از مدتی آزاد شد. با آغاز نهضت اسلامی در سال 56 ـ 1357، جبهۀ ملی و حزب ملت ایران فعال شد. در دولت موقت، وزیر کار بود و مدتی هم وزیر مشاور شد. پس از استعفای دولت موقت، به کار حزبی مشغول گردید. وی، در سال 1377ش، همراه با همسرش به قتل رسید.
3. بهروز برومند: فرزند غلامعلی برومند شهمیرزادی، در سال 1319ش در قائمشهر به دنیا آمد. پدرش بازرگان و رئیس انجمن و سازمان شیروخورشید قائمشهر هم بود.
بهروز برومند، تحصیلات ابتدایی را در قائمشهر و متوسطه را در تهران گذراند و در دوران دانشآموزی، به حزب ملت ایران پیوست. او که پس از تحصیلات مقدماتی در رشته پزشکی دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شده بود، در این دانشکده، سرپرستی دانشجویان وابسته به حزب ملت را به عهده داشت و عضو نخستین کمیته دانشگاه جبهه ملی نیز بود؛ که به دلیل همین فعالیتها، سه بار دستگیر، و هر بار به مدت دو ماه بازداشت بود.
مشارالیه که پس از دریافت دکترای پزشکی از دانشگاه تهران به آمریکا رفته و از دانشگاه جورج تاون آمریکا، تخصص داخلی گرفته بود، در مشاغل ذیل فعالیت کرد:
«1354 تا 1358 سرپرست نخستین مرکز دیالیز و پیوند کلیه، 1355 تا 1358 رئیس بخش داخلی بیمارستان فیروزگر و 1358 تا 1360 رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایران .»
دکتر بهروز برومند، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، که از سال1360 تا 1364ش، سرپرست بخش نفرولوژی بیمارستان دکتر شریعتی بود، تا پایان جنگ تحمیلی، در پشت جبهههای جنگ نیز، در آبادان و اهواز به خدمترسانی اشتغال داشت.
بهروز برومند که در جمع ملی مذهبیها قرار داشت، ضمن اینکه عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی و استاد دانشگاه بود، ارتباطات خود را با آنان نیز حفظ کرد.
منبع:
کتاب
احسان نراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 137