بازجوئی از سید محمدرضا سعیدی فرزند سیداحمد
متن سند:
تاریخ: ۱۶/۳/۱۳۴۸
جلسه دوم
بازجوئی از سید محمدرضا سعیدی فرزند سیداحمد
س. با اطلاع از هویت شما کلیه فعالیتهای خود را بطور مشروح بیان نمایید.
ج. بسم الله الرحمن الرحیم صلی الله علیک یا ولی الله ادرکنی فعالیتهای من - محمدرضا سعیدی پیشنماز مسجد امام موسی بن جعفر علیه السلام بشرح زیر است:
١- اقامه جماعت در مسجد مزبور
۲- تدریس بطور غیر مرتب در مسجد مزبور - گاهی از تفسیر و گاهی از عقاید و گاهی دروس عربی
٣- تدریس در منزل خودم روزهای شنبه تا چهارشنبه برای خانمها از مسائل و عربی و حدیث
۴- تدریس نحو و منطق برای آقای مجتبی صالحی و سید علی دولابی ۱
۵- اخیراً روزهای جمعه تدریس مسئله و عقاید و نحو برای جمعی از جوانان در منزل خودم و گاهی در منازل آنها قرار دادم
۶- گاهی در جلسات عزاداری مرا دعوت میکنند و احیانا برای آنها مسئله و حدیث میگویم و و اکثراً جلسات زنانه است.
۷- شبهای شنبه بطور غیر منظم در مسجد خودم به عنوان تفسیر آیات، صبحت میکنم و گاهی در بحثهای روز هم وارد میشوم مثلاً حدود سال ۲۲ راجع به اسرائیل و یهود صحبت کردم و مورد تعرض مأمورین واقع شدم و منجر به حبس شد
۸ - اخیراً درباره سرمایه گذاری آمریکا که در روزنامه کیهان و اطلاعات منتشر شد بطور اجمال فقط خود علما مطلع شوند که اگر آنها هم مثل من تشخیص دادند، با دولت وارد در مسجد اشاره کردم و سپس شرحی درباره اهمیت مطلب به علما نوشتم که مذاکره شوند و چون موقع نوشتن نامه برایم زحمت داشت از آقای سید هاشم آقامیری سوال کردم آیا وسیله ماشین نویسی در اختیار دارید؟ گفت ادارهای که هستیم ماشین هست. گفتم اگر راضی هستند از این نامه حدود ۴۰ عدد برایم ماشین کنید و بیاورید، ایشان هم آوردند و من حدود ۱۵ تای آن را برای علمای قم و تهران و اصفهان و مشهد و آبادان فرستادم و بقیه در منزل بود که به دست مأمورین افتاد.
۹- چون گاهی اعلامیههایی در منزل من میانداختند شبانه، آنها را میخواندم و اگر برخلاف مصالح بود ریز ریز میکردم و در جعبه زباله به دور میانداختم و شاید گاهی غفلت میشد و آن نامه در منزل میماند. سید محمدرضا سعیدی
۱۰- گاهی اگر حدیثی مناسبی یا جزوهای بدرد خور به نظر میرسید، به مؤمنین مسجد ابلاغ میکردم و یکی از آنها میگرفت و میبرد چاپ میکرد و میآورد و توزیع میشد.
۲ در پرونده قبل نام این شخص اشتباه آقایهاشمی اصفهانی یاد شده بود
۱۱- برای ایام محرم و صفر و ماه مبارک، منبری دعوت میکردم و از مردم کمک میگرفتم برای اداره مجالس تبلیغ و سخنرانی..
۱۳ - برای مخارج مسجد قبض چاپ کردم و به وسیله آن از مردم کمک میگرفتم. سید محمدرضا سعیدی
س - تاکنون چه جزوهای را جهت چاپ و توزیع به آقای هاشم آقامیری دادهاید؟
ج - همان نامهای که در صفحهی قبل تذکر دادم یعنی نامهای که مربوط به علما راجع به موضوع سرمایه گذاری بود به ایشان دادم و ایشان ماشین نویسی کرد و خودم به وسیله پست فرستادم. (سید محمدرضا سعیدی)
س. آقامیری کیست با وی چه ارتباطی دارید محل سکونت و کار او کجاست چرا او را برای انجام این کار انتخاب نمودید؟
ج - آقامیری شخصی است که گاهی در مسجد و گاهی در منزل میآمد برای یادگرفتن مسائل و خواندن درس و گاهی در بین دو نماز من، مسئله میگفت و ایشان ظاهراً خونساری است و اما اینکه در خصوص این نامه ایشان را شریک نمودم برای این بود که پس از نوشتن نامه مدتی فکر میکردم برای تکثیرش چه کنم تا اتفاقاً آقای آقامیری یک روز در منزل حقیر آمدند برای سئوال از مسئله، ضمناً من پرسیدم شما وسیلهی ماشین نویسی در اختیار دارید؟ گفت در اداره است، گفتم اگر راضی هستند حدود ۴۰ عدد از این نامه برایم تهیه کنید. ایشان هم تهیه کرده و آوردند و خودم به وسیله نامه فرستادم. سید محمدرضا سعیدی
س - گویا آقای هاشم آقامیری در تکثیر و توزیع اعلامیه و نشریه دیگری هم با شما همکاری داشته است ؟۲
سعیدی)
س - مشروح فعالیتهای خود را در زمینه تهیه و چاپ اعلامیه و تراکت و نشریه، بیان نمایید.
ج - چنانچه قبلاً تذکر داده شد اگر حدیث یا کتاب مفیدی از قبیل کتاب نصایح پیدا شده به مؤمنین مسجد میگفتم و احیاناً یک نفر میگرفت و آن را چاپ میکرد و توزیع مینمود و هم چنین کلیهی اعلامیههایی که راجع به ایام عزا و جشنهای مذهبی انجام میگرفت. (سید محمدرضا سعیدی)
س - اظهارات خود را به چه گواهی مینمایید
ج - به خط خود نوشتم و امضا میکنم. سید محمدرضا سعیدی
نماینده دادستانی ارتش
امضاء ناخوانا
سروان بهداد
امضاء ناخوانا
توضیحات سند:
١- سید علی دولابی از مبارزین و بازاریان هوادار آیتالله سعیدی
۲. محور همه سوالات چاپ اعلامیه است و این موضوع اهمیت آخرین اعلامیه آیتالله سعیدی که باعث شهادت ایشان شد روشن میکند.
منبع:
کتاب
شهید آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی به روایت اسناد ساواک صفحه 472