صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اظهارات محمد حسن اعرابی داماد خمینی

تاریخ سند: 29 خرداد 1350


موضوع: اظهارات محمد حسن اعرابی داماد خمینی


متن سند:

از: 21 تاریخ: 29 /3 /1350
به: 312 شماره: 1308 /21
موضوع: اظهارات محمد حسن اعرابی داماد خمینی

ساعت20:30 روز 26 /3 /50 در جلسه‌ای که با حضور نعمت‌اله صالحی نجف آبادی و سید محمود طباطبائی و محمدحسن اعرابی داماد خمینی در منزل سید محمدباقر برقعی تشکیل شده بود ضمن صحبتهای مختلف برقعی از اعرابی پرسید خانم چه خبر تازه‌ای از آقای خمینی داشتند اعرابی گفت حالشان خوب بوده و به قرار اظهارات خانواده آقای خمینی از آقای لواسانی خواسته که چندی در عراق بماند و از رفتن به ایران فعلاً خودداری کند و دیگر این که خبر شایعه سوء قصد به پدرم باعث شده بود که سیل نامه و تلگراف از نقاط مختلف به عنوان همدردی با ایشان برسد و آقا تعجب کرده بودند که چگونه دولت ایران این خبر را که عنوان نموده به صورت شایعه درآمده تا جائی که همه از آن مطلعند. در این جلسه بیشتر مطالب درباره کتاب شهید جاوید1 دور میزد و ضمناً آقای طباطبائی آقای صالحی را تشویق می‌نمود که چون قلمت شیوا و خوب است از این گونه کتابها بنویس.
نظریه شنبه ـ دختر آقای خمینی که عیال آقای محمد حسن اعرابی است چندی قبل برای دیدن پدرش به عراق مسافرت و چند روز قبل مراجعت نموده است.
نظریه یکشنبه ـ مفاد گزارش صحیح است.
نظریه سه‌شنبه ـ حمایت از صالحی نجف‌آبادی در پیشبرد و چاپ اینگونه کتب هم موقعیت آیات مقیم قم را متزلزل می‌سازد هم به شکست موقعیت خمینی کمک فراوان خواهد نمود چون صالحی از طرفداران وی می‌باشد.
صالحی نجف آبادی در پیشبرد چاپ اینگونه کتب هم موفق گردید [ناخوانا]
بایگانی شود گزارش 3 /4 /50

توضیحات سند:

1. کتاب شهید جاوید: در آستانه ماه محرم سال 1390 ق برابر با شهریور ماه سال 1349 ش کتاب شهید جاوید تألیف حجت‌الاسلام نعمت‌الله صالحى نجف‌آبادى، انتشار یافت. مباحث مطرح شده در این کتاب که در خصوص قیام امام حسین(ع) بود بسیار جنجال برانگیز و پر سر و صدا شد. همین موضوع باعث اختلاف نظر علماء درباره این کتاب شد. ساواک از این ماجرا سوء استفاده کرد و با دامن زدن به این اختلاف به نفع خود بهره بردارى نمود و شخصیت برخى از حضرات آیات را خدشه‌دار کرد. آقاى نعمت‌الله صالحى نجف‌آبادى در کتاب «شهید جاوید» ادعا کرده است که حضرت سیدالشهداء (ع) در آغاز حرکت به سوى کربلا براى تشکیل حکومت قیام کردند و سپس با ملاحظه وضع کوفه از ادامه قیام منصرف و خواستار بازگشت به مکه شد، اما با جلوگیرى عمال یزید، آن حضرت ناچار به جنگ با یزیدیان شد. نویسنده کتاب شهید جاوید معتقد است: «امام (ع) در آغاز حرکت به تشکیل حکومت و نیز حمایت مردم کوفه امیدوار بود، لکن اعتقاد مشهور در میان علماى شیعه و اهل تحقیق آن است که امام (ع) قبل از حرکت به سوى کوفه از حوادث هولناک آینده آگاه و قیام خود را براى انجام تکلیف الهى و احیاء شریعت مقدس اسلام که بدست بنى‌امیه در حال انحراف و اضمحلال بود شروع کرد». مباحث کتاب مزبور بحث، انتقاد و جدالهاى زیاد را در پى داشت به ویژه آنکه نویسنده از پرداختن به مسئله «علم امام (ع) به امور غیب که از جمله صفات ممتاز ائمه معصومین (ع) است» غفلت کرده است، حضرت آیت‌الله گلپایگانى که کتاب را با دقت مطالعه کرده بودند از مؤلف خواستند از چاپ کتاب صرفنظر کند، با این وصف مؤلف اقدام به چاپ آن ‌نمود. پس از انتشار کتاب شهید جاوید آیت‌اله گلپایگانى به اهل تحقیق یادآور شدند تا پاسخ نقطه‌نظرات نویسنده را مطابق مستندات مسلم حدیثى و تاریخى ارائه دهند، آیت‌الله حاج شیخ لطف‌الله صافى گلپایگانى در پاسخ به رد نظریه مؤلف شهید جاوید کتاب «شهید آگاه» را نوشت، حاصل نظر ایشان این است که «امام حسین (ع) از ابتداى قیام مقدس خود هیچ‌گونه امیدى به پیروزى نداشته‌اند، بلکه مى‌دانسته‌اند که در کربلا شهید مى‌شوند و به همین منظور قیام فرمودند و اهل بیت و یاران خود را به همراهى فراخواندند.»
رژیم پهلوى و به ویژه عناصر ساواک که همواره آتش بیار معرکه اختلافات و مسبب همه فتنه‌ها در حوزه‌هاى علمیه بودند، تلاش مى‌کردند با افشاندن بذر نفاق و شقاق در بین علماء و حوزه‌هاى علمیه از یک سو و از سوى دیگر بین دو قشر روحانى و دانشگاهى دامنه اختلافات را هر چه بیشتر افزایش دهند. اگرچه در بدو انتشار کتاب شهید جاوید اختلافات جنبه کلامى و نظرى داشت و عمدتا در مجالس علمى یا منابر مطرح مى‌شد، لکن فتنه‌گرى‌هاى ساواک بر این نکته متمرکز شده بود تا دائره اختلافات را بین طلاب طرفدار امام خمینى (ره) و طرفداران آیت‌الله گلپایگانى بسیار زیاد نشان دهد.
پر واضح است که در آن مقطع زمانى حساس که اغلب نیروهاى مبارز در قید و بندها و سلول هاى ساواک گرفتار بودند، بیش از هر زمان لازم بود، وفاق و اتحاد در میان آنان حفظ شده، ولى ساواک که مترصد چنین فرصت هایی بود، براى شعله‌ور کردن آتش نزاع با تمام تدبیر و برنامه‌ریزى وارد میدان شده و تاحدى موفق شد جهت مبارزه علیه رژیم پهلوى را کُند نماید. حضرت امام خمینى (ره) آنگاه که از اتحاد و اتفاق مسلمین سخن مى‌گفتند، کتاب شهید جاوید را از عواملى شمرد که باعث تفرقه و اختلاف شده بود، ایشان فرمودند: «دیدیم... چه بساطى درست کردند براى کتاب شهید جاوید... یکى از آن طرف کشید و یکى از این طرف، یک ماه مبارک ماه محرم و سایر ایام [وقت] خودشان را صرف کردند و قوا را هدر بردند، و اعلی‌حضرت با کمال آرامش اموال این ملت را خورد و سلطه خودش را تحکیم کرد...»
در یکی از گزارش‌هاى ساواک در خصوص کتاب شهید جاوید و پى‌آمدهاى آن در حوزه‌هاى علمیه آمده است:
« از : 312
درباره بروز اختلافات میان طرفداران خمینى و آیت‌الله‌ گلپایگانى در شهرستان قم
محترما به استحضار مى‌رساند همان‌طور که در بولتن مورخ 30 /3 /52 به استحضار رسیده اختلافاتى که در مورد کتاب شهید جاوید بین طرفداران خمینى و آیت‌الله‌ گلپایگانى وجود داشت روز 29 /3 /52 سیدمهدى گلپایگانى (فرزند آیت‌الله‌ گلپایگانى) از طرف چند تن از طرفداران خمینى در مدرسه خان شهرستان قم مورد اهانت قرار گرفته و هنگامى که طرفداران خمینى قصد مضروب نمودن وى را داشته‌اند، یکى از طلاب علوم دینى به جانبدارى وى برخاسته و در نتیجه زد و خوردى بین دو نفر از طرفین به وقوع پیوسته و عمامه سیدمهدى گلپایگانى به زمین افتاده است.
اوامر ملوکانه در این مورد چنین شرفصدور یافت: «از موقعیت استفاده کنید و نوکران خمینى را تار و مار کنید».
در اجراى اوامر مطاع ملوکانه مراتب به ساواک قم منعکس و اضافه گردید با مقامات انتظامى محل تماس و ترتیبى داده شود که طرفداران خمینى به جهت ایجاد نزاع و برخورد جمعى که موجب بروز اغتشاش و تشنج در منطقه شده دستگیر و تحت پیگرد واقع و یا به همین جرم از منطقه طرد گردند.»
آیت‌الله العظمی فاضل لنکرانی به کمک آیت‌الله اشراقی به خاطر حساسیت موضوع ،کتابی با نام «ائمه اطهار (ع) یا پاسداران وحی در قرآن کریم» منتشر کردند که در آن به شبهات کتاب شهید جاوید پاسخ داده شده بود. پدر آیت‌الله فاضل چندین بار با چاپ این کتاب به دلیل احتمال خطر مخالفت کرده بود، اما آیت‌الله لنکرانی با این توضیح که رد کتاب شهید جاوید تکلیف است موافقت پدر را برای چاپ آن جلب کرد.
سینای فقاهت، حیات طیبه‌ی مرجع عظیم‌الشأن حضرت آیت‌الله العظمی محمد فاضل لنکرانی، انتشارات مرکز فقهی ائمه‌اطهار، چاپ اول، 1387، ص 552

منبع:

کتاب آیت‌الله حاج سید محمد صادق لواسانی به روایت اسناد ساواک صفحه 316

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.