روزنامه یومیه سیاسی مرد مبارز جناب آقای اسعد رزم آرا مدیر گرانقدر مرد مبارز
تاریخ سند: 21 تیر 1348
روزنامه یومیه سیاسی مرد مبارز جناب آقای اسعد رزم آرا مدیر گرانقدر مرد مبارز
متن سند:
با درود فراوان موفقیت روزافزون سرکار را در امر مقدس مبارزه مطبوعاتی و نمایاندن ارزش قلم در پیشرفت جامعه از درگه باری تعالی آرزومندیم چندی قبل آقای علی محمد بیکس نماینده مرد مبارز در یزد جریان مذاکره تلفنی شما را با ما در میان گذاشت و موضوع اداره کار یزد و اظهار گله بعضی از مقامات را مطرح نمود که البته نظری صائب است و ما به عنوان اعضای شورای نویسندگان مرد مبارز در یزد سعی در انجام نظرات شما خواهیم نمود ولی یک معما برای ما لاینحل مانده که خواستیم آن را با شخص جناب عالی در میان بگذاریم و با استفاده از تجربه شما در کار روزنامه نگاری حل نماییم مشکل ما این است که چرا ساواک بجای مراجعه به مدیر روزنامه ای که خبر صد در صد حقیقی را چاپ کرده و در رفع این غائله از مسؤولین کمک خواسته به ریشه خبر توجه نمی کند و در نابودی اصل آن خبر نمی کوشند؟ چرا از مدیران عامل یکی دو تای کارخانه های یزد که با کارگران خود در عصر انقلاب رفتار قرون وسطائی را دارند.نمی خواهند که دست از اعمال نفوذ و کارهای غیر انسانی خود بردارند؟ چرا با تمام قدرتی که دارند اجازه می دهند که بعضی از مدیران عامل کارخانه ها با همکاری رئیس اداره کار یزد حقوق طبقه ای را غصب نمایند که فرمان همایونی برای رفاه آنان شرف صدور یافته است؟ چرا اجازه می دهید که رئیس اداره کار یزد با استفاده از پشتوانه مرکزی و وکلای یزد بندهای اجتماعی را از هم پاره کرده و بر مردم و قانون یاغی شود و یک روز کارگر نگون بختی را به باد ناسزا بگیرد و از کارش بیکار نماید و برخلاف قانون به آزمایشگاه دستور دهد که از دو خانم متنفذ که هیچ وابستگی به اداره کار ندارند آزمایش خون به عمل آورند و یا برخلاف عقل و منطق کتابخانه ای را متلاشی نماید و کتاب هایش به یغما رود و محل آن را مقّر حکم فرمایی خود قرار دهد و یا اینکه بیوه زن درد کشیده ای که در پناه 10 الی 11 ساعت رخت و لباس آلوده بیماران بیمارستان بیمه های اجتماعی را شستن باید لقمه نانی به دست آورد و با دو فرزند بی گناهش بی خود از کار بیکار و اخراجش کند و زندگی یک خانواده را دستخوش تزلزل و نگرانی سازد آیا فرق این آقا با آن.
مالک و فئودالی که زارع را در چاه حلق آویز می کرد و انقلاب برای پایان بخشیدن به این صحنه ها بوجود آمد چه فرقی دارد و در جواب شکایت کارگران بگوید «با کارفرما و کارخانه دار کنار بیا» و یا برو از گرسنگی بمیر و همچنین ایجاد تشنج و اختلاف و دودستگی در اداره کار یزد و مسافرت های مداوم و بدون مرخصی به تهران و عدم حضور در سر کار و تقویت بناحق کارفرماها و تضعیف کارگران و ایجاد حس بدبینی در بین کارگران که منجر به اعتصاب کارگران چند کارخانه گردید و و و...
البته وقتی ساواک به مدیر روزنامه ای مطلبی یادآوری می کند که درج بعضی مطالب را در هنگام جنگ سرد ایران و عراق به صلاح مملکت نمی داند شما یا هر مدیر روزنامه ای قبول می کنند و ما هم صددرصد قبول می کنیم.
به فرض آنکه مدیر روزنامه ای حقیقتی را درج نکرد با افکار عمومی که هزارها چشمهای مردم یزد و کارگران باین وضع اسف بار اداره ای دوخته شده که رئیس آن بر خر مراد سوار است و بر گرده مشتی بینوا و زحمتکش سواری می گیرد و با وقاحت هر چه تمام تر به ریش مردم می خندد و اظهار می دارد که من در مرکز پارتی قوی دارم و اعتنایی باین شکایات و مطالب روزنامه ها و اعزام بازرسان ندارم و بازرسانی هم که به یزد می آیند رفیق خودم یا اقوامم هستند و هیچ وقت گله من را تحویل گرگ نمی دهند چه می کنند؟ آنها که از مطلب این قدر مهم اطلاع یافته اند چه قضاوتی خواهند نمود؟ ما امید داریم که جنابعالی در این مورد بخصوص با آقایان مأمورین ساواک و مقامات وزارت کار این غده سرطانی که در یزد به جان یک مشت کارگر بدبخت کارگر بدبختی که مورد حمایت شخص اول مملکت می باشند افتاده و خون آنها را می مکد و تحویل کارفرمایان می دهد از بین برود و دیگر نظایر آن مشاهده نشود.
غلاف کردن قلم و پشت کردن به حقیقت علاوه بر اینکه کار دشواری است برخلاف بیانات شاهنشاه آریامهر است که می فرمایند: «جراید باید این نکته را مورد کمال توجه قرار دهند و در آینده با شهامت و بی پروائی آنچه را که در دستگاه دولت و سازمان های دولت و ملی می بینند و بر وفق مصلحت نیست و مطابق احتیاجات مردم جریان ندارد بنویسند و بطور مؤثری انتقاد کنند نظر بدهند و بدیها را بگویند و دنبال کنند و آن قدر در پیشرفت فکر خود اصرار ورزند تا تأثیر کند و نواقص و معایب مرتفع گردد این بزرگترین خدمتی است که جامعه مطبوعات می تواند برای ملت ایران انجام دهد.
» از فرمایشات شاهنشاه راه آسان تر دخالت مستقیم آقایان در این قبیل ماجراهاست که ریشه اش را از بین ببرند تا موجبات درج این اخبار و تفاسیر آن پیدا شود.
بار دیگر از حسن توجه شما به شورای نویسندگان که مطالب شان را ضمن هدایت و راهنمایی امر به درج می فرمایند صمیمانه سپاسگزاری می نماییم و امیدواریم بار سنگینی که در اجتماع بدوش اهل قلم گزارده شده در محیطی آرام به سرمنزل مقصود برسد و شما راهنمایان کاردان حیات اجتماعی در پناه خداوند بزرگ همچنان در امین باشید.
با تقدیم احترام ـ شورای نویسندگان مرد مبارز در یزد منوچهر یزدی ـ حسینعلی صبور ـ اکبر بیکس ـ علی محمد بیکس امضا به رونوشت برابر اصل است.
بیکس