تاریخ سند: 21 بهمن 1348
جلسه امناء مسجد جلیلی
متن سند:
شماره : 50043 /20 ه 3
در تاریخ 14 /11 /48 از ساعت 2000 جلسه انجمن امناء مسجد جلیلی به
ریاست مهدوی پیشنماز مسجد در محل مسجد جلیلی با شرکت حاجی دیانت،
حاجی جلیلی (تولیت مسجد) مهندس احمد عباسفر، محمدعلی گل افشانی،
شالچیان، سید مسیحا امامی رضوی، محمود فقیهی رضائی، محمد اسکندری،
حسن توانا، هوشنگ دلشاد1، حاجی مالکی (جوان 40 ساله شیشه فروش در
خیابان شاهرضا چهار راه دروازه دولت سابقا هم در جلسات مسجد هدایت
شرکت می نموده) حاجی علی اکرامی (مدیر شرکت میلان در اول خیابان
ایرانشهر) تشکیل و مهدوی پیشنماز اصرار داشت مسئله انتخاب واعظ را به شور
بگذارند ولی حاجی جلیلی معتقد بود که هرکس را مهدوی انتخاب کند با او
موافقت دارند مشروط بر آن که واعظ شخصی باشد که موجب مسئولیتی نگردد
ولی مهدوی می گفت اگر واعظی را دعوت کنیم که دستگاه با او موافقت نداشت
باید کوشش کنیم مانند سایر کارهای شخصی که در ادارات به وسیله پارتی
درست می شود موافقت دستگاه را جلب کنیم.
محمود فقیهی رضائی در تأیید
اظهارات وی اظهار داشت که هاشمی رفسنجانی را برای ماه رمضان به مسجد
شیخ عبدالحسین دعوت کرده بودند ولی چون سازمان با او موافق نبود لذا بر اثر
توصیه و تشبث با منبر او موافقت نمودند.
مهدوی افزود ما آقای هاشمی را
دعوت کردیم ولی چون از او خواسته بودند که تعهدی را امضاء
کند و امضاء نکرد لذا با منبر او در مسجد جلیلی موافقت نشد.
حاجی دیانت بیان
داشت که آقای جلیلی کرارا به او گفته که می ترسم با بی پروائی مهدوی در
انتخاب واعظ در این مسجد را ببندند ولی مهدوی در پاسخ وی گفت که هیچ گاه
در مسجد را نخواهند بست بلکه فقط ممکن است که به جای من پیشنماز دیگری
را بیاورند و من هم از این موضوع باکی ندارم2 و گل افشانی و عباسفر و فقیهی
اظهارات مهدوی را تأیید کردند.
دیانت از جهت اینکه مهدوی را قانع کند افزود
در ماه گذشته که از منبر شما جلوگیری شد از پانصد نفر مستمع فقط ده نفر
پرسیدند که چرا آقا منبر نمی رود.
گل افشانی سپس شروع به صحبت کرده و بیان
داشت چنانچه پرسیدند مثلاً آقای هاشمی رفسنجانی را چه کسی دعوت کرده
بگوییم هیئت مدیره مسجد ولی دیانت گفت که شما وارد نیستید چون قبل از ماه
محرم از طرف کلانتری تولیت مسجد را می خواهند و چند ورقه می دهند که پر
کنند و فقط می تواند که از وعاظ مجاز دعوت کند و بالاخره تصمیم گرفته شد
نجم الدین اعتمادزاده، طیبی شبستری، هاشمی رفسنجانی3 و موسوی را برای
اینکار کاندیدا نمایند و جلسه در ساعت 2100 پایان یافت.
نظریه منبع : منبع نظری ندارد.
نظریه رهبر عملیات : به گزارش منبع می توان اعتماد نمود.
نظریه 20 ه 3 : 20 ه 3 نظری ندارد.
توضیحات سند:
1ـ هوشنگ دلشاد فرزند
محمدباقر 1318 شمسی در
شیراز متولد شد.
پس از اخذ
دیپلم در شیراز، برای انجام
سربازی به تهران آمد ولی از
سربازی معاف شد.
وی در تهران در یک شرکت
جهانگردی مشغول به کار شد،
ولی به جهت اینکه این شرکت
پس از مدتی زیر مجموعه
شرکت هواپیمایی ال عال متعلق
به رژیم صهیونیستی اسرائیل
گردید از آن استعفا داد و در
شرکت مسافربری دیگر به
عنوان حسابدار به کار مشغول
شد.
در سال 1347 ازدواج کرد
و دارای پنج فرزند، سه دختر و
دو پسر است.
نامبرده از جمله
فعالین مسجد جلیلی است که از
ابتدا تاکنون در فعالیت های
مسجد شرکت داشته و جزو هیئت
امنای مسجد است.
تصدی امور
مالی شرکت تعاونی سودبخش
که بعدا به نجات تغییر نام داد و
یکی از مؤثرترین فعالیت های
مسجد به شمار می آمد به عهده
او بود.
آقای دلشاد در سال
1383 در شرکت فرگاز در
خیابان مفتح اشتغال به کار
داشت.
2ـ از آنجایی که مسجد جلیلی
به عنوان پایگاهی برای مبارزه
با انحرافات و مقابله با عملکرد
ضد اسلامی رژیم شاه بود،
انتخاب سخنران به خصوص در
ایام ماه رمضان و محرم و صفر
از اهمیت ویژه ای برخوردار
بود، چگونگی انتخاب سخنرانی
سخنران به شور و بحث گذارده
می شد تا با همفکری هیئت امنای
مسجد بهترین گزینه انتخاب
گردد این مسئله گاه میان متولی
مسجد یعنی حاج ضیاءالدین
جلیلی و آیت الله مهدوی کنی
تنشی را ایجاد می کرد.
حاج
جلیلی خواهان دعوت از کسانی
بود که مسئولیت و دردسری را
متوجه مسجد نکند و همواره از
بسته شدن مسجد اظهار نگرانی
می کرد و مکرر یادآور می شد
که می ترسم در این مسجد را
ببندند.
آقای مصطفی صادقی در
مصاحبه با مرکز اسناد انقلاب
اسلامی در این باره می گوید:
«...
پسر جلیلی می گفت من را
می برند ساواک، جلوی میز این
ساواکی ها باید دو ساعت
بایستم.
مهدوی می گفت: آقا
مسجد ساختن افتخار نیست،
مسجد باید حرف حق توی آن
بگویند.
یا باید من خودم بگویم
یا این که از کسی که حرف حق
می زند دعوت کنم.
»
هوشنگ دلشاد نیز می گوید:
«ایشان [جلیلی] یک خرده
رعایت می کردند که درب
مسجد بسته نشود.
آقای مهدوی
می گفتند که درب مسجد بسته
بشود، بلامانع است، طوری
نیست، ولی ما وظیفه ای داریم
که باید آن را انجام بدهیم.
»
ر.ک: تاریخ شفاهی مسجد
جلیلی، پروین قدسی زاد،
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
صفحات 39 و 40
3ـ حجت الاسلام حاج شیخ
علی اکبر هاشمی رفسنجانی
فرزند میرزا علی در سال 1313
شمسی در روستای بهرمان
رفسنجان متولد گردید.
در سال
1327 وارد حوزه علمیه قم شد و
از محضر اساتید بزرگی چون
حضرات آیات عظام بروجردی،
طباطبایی و امام خمینی (سلام اللّه
علیه) بهره مند گردید.
با شروع
نهضت انقلابی حضرت امام،
فعالیتهای سیاسی خود را آغاز
نمود و به حمایت از ایشان
پرداخت.
وی در طول مبارزه با
رژیم شاه، بارها دستگیر شد، به
زندان افتاد و تحت شدیدترین
شکنجه ها قرار گرفت.
آخرین بار
در سال 1354 به سه سال زندان
محکوم شد.
او از اعضای مؤثر و
از تصمیم گیرندگان اصلی کمیته
استقبال از امام در کنار شهیدان
رجایی و بهشتی بود.
پس از
پیروزی انقلاب اسلامی، از
سوی حضرت امام به عضویت
هیأت اعزامی نفت به آبادان و
تأمین مصارف داخلی منصوب
شد.
در سال 1358 به همراه
شهیدان آیه اللّه بهشتی و باهنر و
حضرت آیه اللّه خامنه ای (مدظله
العالی)، حزب جمهوری اسلامی
را پایه گذاری کردند.
وی در
اولین دوره از استقرار مجلس
شورای اسلامی به نمایندگی از
سوی مردم تهران به مجلس راه
یافت.
سه دوره بعد نیز به
نمایندگی مردم تهران انتخاب
شد.
در 4 خرداد 1358 به دست
گروه فرقان مورد اصابت چند
گلوله قرار گرفت و مجروح
گردید.
آقای هاشمی از سوی
حضرت امام به امامت جمعه
موقت تهران، نمایندگی در
شورای عالی دفاع، عضویت در
مجمع تشخیص مصلحت نظام،
جانشینی فرماندهی کل قوا در
طول جنگ، عضویت در شورای
عالی انقلاب فرهنگی و بازنگری
قانون اساسی منصوب شد.
ایشان در سال 1368 از طرف
مردم به ریاست جمهوری رسید
و این انتخاب بار دیگر در سال
1372 تکرار گردید.
حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی
در حال حاضر از سوی رهبر
معظم انقلاب اسلامی، ریاست
مجمع تشخیص مصلحت نظام را
بر عهده دارد و دارای تألیفاتی از
جمله : «امیر کبیر قهرمان مبارزه
با استعمار» و «عدالت اجتماعی»
می باشد.
ر.ک : روزنامه جمهوری
اسلامی، شماره 1404 و یاران
امام به روایت اسناد ساواک،
شهید رجایی، صفحه 271 و
یاران امام به روایت اسناد
ساواک، شهید سعیدی، صفحه
112
منبع:
کتاب
پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد جلیلی تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 189