صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جشن نیمه شعبان

تاریخ سند: 7 مرداد 1357


موضوع: جشن نیمه شعبان


متن سند:

شماره: 3066 /14ﻫ تاریخ: 7 /5 /2537[]
از: سازمان اطلاعات و امنیت سمنان
به: مدیریت کل اداره سوم 312
موضوع: جشن نیمه شعبان
پیرو شماره 2830 /14ﻫ - 31 /4 /37
0507
شهربانی سمنان اعلام داشته با بررسی‌هائی‌که به عمل آمده، میزان مشارکت طبقات مختلف مردم در محلهای برگزاری جشن به شرح زیر می‌باشد:
1. در تاریخ 29/ 4/ 37 مجمع ابوالفضل عباس(ع) حدود 1500 نفر
2. در تاریخ 29/ 4/ 37 بازار مغازه قنبر ذبیحی حدود 800 نفر
3. در تاریخ 29/ 4/ 37 بازار مغازه عباس سنائی حدود 1200 نفر
4. تاریخ 30 /4 /37 مغازه رمضان میرحاج واقع در بازار حدود 400 نفر
5. تاریخ 30 /4 /37 تکیه ناظمیان حدود 1800 نفر
6. تاریخ 30 /4 /37 منزل سالار واقع در خیابان شهناز حدود 100 نفر
7. تاریخ 30 /4 /37 تکیه اسماعیل‌آباد حدود 20 نفر
ضمناً اعضای انجمنهای مبارزه با بهائیت1 در محل‌های برگزاری جشن مشاهده نگردیده‌اند. مراتب جهت استحضار اعلام می‌گردد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت سمنان. زندوکیلی
129339 موضوعی بایگانی شود. مرعشی 26 /5 /37

توضیحات سند:

_
1. انجمن حجتیه: نام کامل انجمن حجتیه که به انجمن ضدبهائیت نیز مشهور بوده، «انجمن خیریه حجتیه مهدویه» است. این انجمن در سال 1334 تأسیس شد. مؤسس این گروه شیخ‌ محمود ذاکرزادۀ تولایی است که به نام شیخ محمود حلبی شناخته شده بود.
انجمن دارای یک فصل، دو ماده، هشت بند و دو تبصره بود؛ تبصره یک عبارت است از اینکه، هدف انجمن تا ظهور قائم موعود غیرقابل تغییر است. در تبصره دو آمده است: «انجمن به هیچ‌وجه در امور سیاسی مداخله نخواهد داشت و نیز مسئولیت هرنوع دخالتی را در زمینه سیاسی که از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد بر عهده نخواهد داشت.» انجمن حجتیه به زودی موفق شد در اکثر شهرهای ایران گروه‌هایی را سازمان بدهد و از تهران فعالیت آنها را هدایت کند. استاد علی‌اکبر پرورش از فعالان اولیه و سابق انجمن حجتیه می‌گوید: «از برادران و خواهران انجمن نوشته می‌گرفتند که در امور سیاسی دخالت نکنند و انجمن شدیداً از درگیر شدن با مسائل سیاسی اجتناب می‌کرد.» به دلیل گرفتن تعهد کتبی مبنی بر عدم مبارزه و عدم دخالت در امور سیاسی از اعضا بود که انجمن، نه تنها کوچک‌ترین تهدیدی از جانب رژیم منحوس پهلوی نشد بلکه بعضاً مورد حمایت آنان نیز قرار می‌گرفت. از طرف دیگر چون متظاهر به مذهب و مطیع مرجعیت هم بود، نزد روحانیان هم توانست مشروعیت لازم جهت حمایت را کسب کند. مهم‌ترین و آشکارترین فعالیت انجمن، قبل از انقلاب، مبارزه با بهائیت بود. مبارزه با بهائیت فلسفه وجودی انجمن را شکل می‌داد؛ این مبارزه تنها در بعد فکری، انجام می‌گرفت و انجمن وارد فاز سیاسی و اقتصادی نمی‌شد. در حالی که بهائیت یک پدیده کاملاً سیاسی و شبه‌جاسوسی بود و متقابلاً یکی از راه‌های مبارزه با آن، برخورد سیاسی بود. از آنجا که انجمن سیاست را نفی می‌‌کرد با این ویژگی بهائیت درگیر نشد و فقط از پایگاه ایدئولوژیک به نقادی آن می‌پرداخت، به همین خاطر هنگامی که با هویدا نخست‌وزیر معدوم شاه، دکتر ایادی، ثابتی، یا هژبر یزدانی و غیره که از مسئولان و متنفذان حکومت استبداد بودند برخورد می‌کرد، با وجودی که بهائی بودند، انجمن ضدبهائی باز هم به دیده بی‌تفاوتی به آنان می‌نگریست زیرا درگیری با آنان اگر چه بهائی بودند جنبه سیاسی پیدا می‌کرد نه ایدئولوژیک و چون انجمن باید تنها با مبلغان بهائیت به مبارزه برمی‌خاست، دیگر کاری به کار آنها نداشت.
از ابتدای انقلاب اسلامی آقای حلبی با ناباوری با آن برخورد می‌کرد و معتقد بود که نمی‌شود با رژیم تا دندان مسلح شاه مبارزه کرد و عقیده داشت کسانی که به این راه کشیده می‌شوند خونشان را هدر می‌دهند و کسانی که افراد را به این راه می‌کشانند مسئول این خون‌ها هستند و معتقد بودند که کار صحیح فعالیت‌های فرهنگی و ایدئولوژیک است نه مبارزه علیه رژیم.
با اوج‌گیری نهضت انقلاب اسلامی‌، جمعی از آنان نیز همچون سایر مردم متدین به انقلاب پیوستند جز معدودی که بر فکر ترک سیاست و ترک امر به معروف و نهی از منکر و سایر تکالیف اجتماعی و سیاسی پای فشردند. با پیروزی انقلاب اسلامی انجمن حجتیه که در حیرت پیروزی انقلاب اسلامی بود، تضعیف شد زیرا آنها اعتقادی به پیروزی انقلاب اسلامی نداشتند، لذا پنج شش ماه در حالت تردید بودند.
یکی دیگر از خط‌مشی‌های انجمن حجتیه بعد از پیروزی انقلاب جایگزینی مبارزه با مارکسیسم به جای بهائیت بود. هر چند سعی می‌کردند تا دو سه سال بعد از انقلاب همچنان خطر بهائیت را زنده نگه دارند ولی اهتمام اصلی خود را معطوف به مارکسیسم کردند و در کلاس‌های آموزشی خود مارکسیسم را نقد می‌کردند، این در حالی بود که حداقل به خطر و خسران فرهنگ غرب که تا مغز استخوان دانشگاه‌‌ها، مراکز تربیتی، ادارات و جامعه رسوخ کرده بود بی‌توجه بودند و مارکسیسم را مسئله اصلی نشان می‌دادند.
انجمن در ابتدا که عراق به ایران حمله کرد هیچ‌گونه عکس‌العملی مانند کلیه گروهک‌ها و مجامع بین‌المللی از خود نشان نداد و پس از مدتی با همان دلایلی که علیه نظام وابسته رژیم شاه مبارزه نکردند و حتی با آن سازش و در مواردی همکاری داشتند، شروع به محکوم کردن جنگ در زمان غیبت امام زمان(عج) کردند.
انجمن حجتیه پس از گذراندن مراحل مختلف، سرانجام در مرداد سال 62 پس از اشاره به بیانات امام (ره) درباره عملکرد مغایر با اهداف نظام جمهوری اسلامی به ظاهر، فعالیت‌های خود را با انتشار بیانیه تعطیل اعلام می‌دارد:
تعطیلی ظاهری انجمن حجتیه در سال 1362 موجب شد که نام این تشکیلات تا مدت زیادی از ادبیات سیاسی جامعه ما حذف شود اما همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد تلاش‌های این گروه در جهت اهداف خود به صورت پنهان ادامه یافت.
یکی از تحرکات اخیر انجمن حجتیه علاوه بر گسترش اندیشه جدایی دین از سیاست و طرح مسائل انحرافی، دامن زدن به اختلافات مذهبی بین شیعه و سنی می‌باشد و این بار انجمن حجتیه به جای بهائیت و مارکسیسم، اهل سنت را هدف قرار داده است. این درحالی است که سرویس‌های اطلاعاتی استکبار جهانی نیز اکنون خط تفرقه بین شیعیان و اهل سنت را دنبال می‌کنند.
رسول جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی – سیاسی ایران، ص 375
روح‌الله حسینیان، چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه
جلال‌الدین فارسی‌، فرهنگ و واژه‌های انقلاب اسلامی‌، صص 14 / 113

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان سمنان - کتاب 3 صفحه 168

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.