صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اظهارات ناصر مکارم شیرازی

تاریخ سند: 13 مرداد 1352


موضوع: اظهارات ناصر مکارم شیرازی


متن سند:

به: 312 شماره: 3940 /20 ه‍ 12 از: 20 ه‍‌ 12 نامبرده بالا در تاریخ 3 /5 /52 در مسجد ارک ضمن سخنرانی پیرامون معجزه اظهار داشت جوانی برای من نوشته و درباره نجات ایران به وسیله سربازان اسلام بحث نموده لذا می‌گویم برخلاف آنچه که سمپاشی می‌کنند و به خصوص در حال حاضر می‌گویند که حمله عرب به ایران باعث ویرانی ایران شد باید بگویم این‌طور نبود بلکه آمدن اسلام به ایران باعث نجات ایران شد و یک سلسله حکومت استبدادی و قوانین ظالمانه و نظام طبقاتی و تبعیض نژادی غلط را اسلام در این کشور برچید و چون این مسئله مبهم است لذا درباره نجات کشور ایران به وسیله ارتش نجات‌بخش و آزادی‌بخش اسلام1 در آینده صحبت خواهم نمود.
نامبرده درباره وابستگی فکری مردم ایران به غرب راجع به چادر و مینی‌ژوپ و کنکور دانشگاه اشاره نمود و درباره اعلامیه جهانی حقوق بشر مطالبی بیان داشت که مردم دنیا فکر می‌کنند که اعلامیه حقوق بشر زاییده بلوغ فکری بعضی از متفکران و سیاست‌مداران است در صورتی‌که چنین نیست زیرا این اعلامیه در 1400 سال قبل توسط پیغمبر اسلام به جهانیان ابلاغ گردیده است.
نظریه شنبه: نظری ندارد.
نظریه یکشنبه: مطالب فوق از ناحیه ناصر مکارم شیرازی عنوان گردیده است.
بیدار نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
سپاهی آقای وثوقی 15 /5

توضیحات سند:

1ـ ارتش آزادی‌بخش اسلام: یکی از دلایلی که باعث شد که ایرانیان به اسلام گرایش پیدا کنند و در موقع هجوم اعراب با آنها همکاری نمایند ناراضی بودن مردم از وضع دینی و حکومتی بود.
سلطنت آخرین پادشاهان ساسانی با هرج و مرج ناراحت‌کننده‌ای همراه بود و احساسات مردم نیز نسبت به فرمانروایان خود غیردوستانه بود.
زیرا فرمانروایان نیروی خود را در راه تأیید سیاست زجر و شکنجه به منظور تثبیت خود و تقویت دین دولتی و زرتشتی به کار می‌بردند.
روحانیون زرتشتی قدرت وسیعی را در دستگاه دولت و دربار در اختیار داشتند و در شورای سلطنتی و دربار دارای نیرو و نفوذ فوق‌العاده‌ای شده بودند و برای خود سهم و نقش مهمی را در اداره امور مدنی و دولتی کشور اشغال کرده بودند آنان از قدرت خود به منظور زجر و شکنجه و فشار بر سایر گروههای دینی (که بسیار نیز بودند) که با آنان توافق نداشتند استفاده می‌نمودند.
علاوه بر پیروان فراوان ادیان قدیمی‌تر ایران،‌مسیحیان، یهودیان، صائبین، و فرق متعدد دیگر نیز که از تفکرات عرفا، مانویان و بودائیان متأثر بودند در ایران وجود داشتند این زجر و شکنجه و تجسس عقاید و دین در تمام مردم یک حس تنفر علیه دین رسمی و خاندان پادشاهی که به تحمیل آن بر مردم کمک می‌نمود به وجود آورده بود و موجب آن شد که فتح اعراب به صورت یک نوع نجات، رهایی و آزادی جلوه نماید.
پیروان تمام این ادیان مختلف مجدداً توانستند تحت حمایت حکومتی که آزادی دینی و معافیت از خدمت نظام اجباری را در مقابل پرداخت مبلغ ناچیزی جزیه امنیت آنان را فراهم کند نفس راحت و آزادی بکشند زیرا دین اسلام آزادی و حق استفاده از امنیت در برابر پرداخت جزیه را نه تنها برای مسیحیان و یهودیان تأمین نمود بلکه زرتشتیان، صابئین نیز می‌توانستند از این حق و امتیاز استفاده نمایند.
خود پیامبر مستقیماً و آشکارا دستوری صادر نموده بودند که براساس آن با زرتشتیان نیز می‌بایستی درست مانند اهل کتاب رفتار شود و آنان نیز می‌توانستند با پرداخت جزیه از حمایت دولت اسلامی و امنیت عمومی برخوردار باشند.
اما در مورد این‌که آیا مسلمانان وارد خاک بیگانه شدند یا خیر و جریان چگونگی شروع حمله مسلمانان به ایران و حمله به خاک کشور دیگر، این‌طور می‌توان گفت: با توجه به قرائن و شواهد تاریخی موجود در مورد چگونگی شروع جنگ بعد از این‌که مسلمانان توانستند اسلام را در سراسر جزیره‌العرب مستقر نمایند متوجه کشورهای ایران و روم شدند انگیزه‌هایی چند مسلمانان را در مورد انجام هدفشان کمک می‌کرد: 1ـ سخن پیامبر (ص) و وعده پیروزی مسلمانان بر دو قدرت ایران و روم؛ 2ـ فضیلت جنگ و جهاد؛ 3ـ از آن‌جا که اعراب بدوی بودند و از لحاظ امکانات اقتصادی در حد پایینی قرار داشتند و کشورهای ایران و روم از قابلیت‌های اقتصادی خوبی برخوردار بودند انگیزه جنگ را بیشتر کرد.
4ـ گزارش مرزبانان از اوضاع داخلی کشورهای روم و ایران که در اخبار‌الطول دینوری آمده است «که مثنی‌بن حارثه به ابوبکر نامه نوشت و از تجاوز خود به ایران و پریشانی اوضاع ایران او را مطلع ساخت و از وی خواست تا او را به لشکری امداد کند».
هم‌چنین در جایی دیگر آمده است که بعد از این‌که پادشاه ایران و روم حاضر به قبول اسلام نشدند مسلمانان جنگ را شروع کردند و خالد دستور داد مسلمانان با صدای تکبیر جنگ را شروع کنند و خالد بانگ برآورد که حمله کنید زیرا من در چهره آنها حالتی از خوف و رعب می‌بینم و مسلمانان حمله کردند.
کشور‌گشایی و حمله به ممالک مجاور در میان ملل قدیم چیزی عادی و طبیعی بوده است، و عرب‌ها نیز قبل از اسلام گاهی به مرزهای ایران حمله می‌کردند، هم‌چنان که ایرانیان نیز در بعضی از زمان‌ها سرزمین‌های عربی را تسخیر کرده‌اند.
اما بعد از رحلت پیامبر (ص) و استقرار حکومت اسلامی، عرب‌ها که مردمانی جنگ‌آور بودند با توجه به اتحادی که در اثر تأسیس حکومت در میانشان برقرار گردید، حمله‌ آنان به مرزهای ایران و دولت ساسانی شکننده بود و توانستند در اندک مدتی قلمرو ساسانی را در نوردند.
اما باید خاطرنشان کرد که حمله اعراب که براساس زیربنای ایدئولوژی اسلامی صورت می‌گرفت، اهداف مقدس و انسانی را به دنبال داشت.
بدین لحاظ مردم ایران که ناعدالتی‌های فراوان از حکومت خود دیده بودند از خود مقاومتی نشان ندادند.
مردم ایران مخصوصاً نژاد سامی درست در شرایط عقلانی و روانی مساعدی قرار داشتند که زمینه را برای پذیرش اسلام آماده کرده بود و تمایل شدید آنان را برای پذیرش دین جدید فراهم نمود حتی گسترش اسلام در بین زرتشتیان نیز تعجب‌‌انگیز و غیر عادی نبود مقام دینی ملی زرتشتی با سقوط خاندان ساسانی که آن را برپای داشته بود به یکباره سقوط نمود و از آن‌جا که نیروی دیگری برای برپا داشتن آن وجود نداشت پیروان آن تغییر دین و پذیرش اسلام را ساده و آسان تلقی کردند زیرا نکات مشابه و مثبت زیادی بین دین قدیم و اسلام وجود داشت یک نفر پارسی می‌توانست در قرآن بسیاری از اصول اعتقادی دین سنتی خود را به دست آورد هرچند در شکل مختلفی اما مجدداً با اهورامزدا و اهریمن تحت اسامی‌الله و ابلیس مواجه بود.
از آزادی‌های فوق‌العاده‌ای که برای کسانی که هنوز به دین سابق وفادار مانده بودند برخوردار شدند لذا انتشار اسلام به هیچ وجه معلول زور و فشار نبوده است.
با توجه به این حقایق نسبت دادن زوال و نابودی کامل دین زرتشت و اجبار مردم بر تغییر دین و تحمیل اسلام بر مردم به وسیله فاتحین مسلمان محال و غیرمنطقی می‌باشد تعداد افرادی که در روزهای اوّل حکومت اعراب در ایران اسلام را پذیرفتند بسیار زیاد بود ولی ادامه دین باستانی آنان تا این اواخر و گزارش پذیرش اسلام به طور انفرادی در طول قرون بعد این مطلب را کاملاً تقویت می‌کند که گسترش اسلام هم مسالمت‌آمیز و هم داوطلبانه بود.
پس از جنگ قادسیه که در آن ارتش ایران به سرکردگی رستم به کلی متلاشی شد بسیاری از قبایل که در دو طرف فرات زندگی می‌کردند نزد سردار ارتش اسلام آمده و گفتند قبایلی که ابتدا اسلام را پذیرفتند عاقل‌تر از ما بودند اینک که رستم کشته شده است ما نیز دین جدید را می‌پذیریم.
در جنگ پل در موقعی که شکست مسلمانان حتمی به نظر می‌رسید و اعراب وحشت‌زده بین دره فرات و ایرانیان محاصره شده بودند یکی از رؤسای مسیحی قبیله طی داوطلب کمک به سردار ارتش اسلام شد و برای دفاع از پل، قایق‌ها که تنها وسیله عقب‌نشینی منظم بود فراهم نمود.
در جنگ بویب هم قبایل اطراف که پشتیبان ایرانیان بودند به اعراب کمک کردند.
ادوارد براون در کتاب تاریخ ادبیات ایران می‌نویسد که قانون و آئین وحکومت ایران مقارن ظهور اسلام طوری بود که قاطبه ملت ایران را وامی‌داشت برای متابعت از حکومت و آئین تازه‌ای خود را آماده کنند و به همین جهت بود که وقتی ایران به دست مسلمانان فتح شد مردم ایران علاوه بر این‌که عکس‌العمل مخالفی از خود نشان ندادند خود برای پیشرفت اسلام زحمات طاقت فرسایی کشیدند.
(خدمات متقابل اسلام و ایران، شهید مطهری، صفحه 78 و الخراج ابویوسف صفحه 73 و انساب‌الاشراف،‌بلاذری صفحه 71 و اخبارالطول، دینوری، صفحه 118 و تاریخ طبری، جلد 4، صفحه 1656، والکامل‌ابن‌ اثیر، جلد 2، صفحه 227، و تاریخ یعقوبی، جلد 2، صفحه 26 و فتوح‌البلدان، بلاذری، ترجمه دکتر آذرتاش، جلد دوم، انتشارات سروش، صفحه 4 و تاریخ مسعودی،جلد 4، صفحه 238 و تاریخ ادبیات ایران، ادوارد براون، جلد اول، صفحه 299.)

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 504

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.