صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اظهارات فلسفی واعظ

تاریخ سند: 14 اردیبهشت 1340


موضوع: اظهارات فلسفی واعظ


متن سند:

شماره: 585 /316 بعدازظهر پنجشنبه در مجلس ختمی که در مسجد ارک برگزار بود فلسفی واعظ ضمن بیانات مفصلی از اوضاع فرهنگ شدیداً انتقاد نموده و می‌گفت: اگر مرا که یک نفر واعظ هستم برای جراحی قلب دعوت کنند و بپذیرم شخص احمقی هستم و یا جنایتکار که قصد کشتن یک نفر را داشته باشد و همین‌طور اگر به یک نفر نجار گفته شود کت و شلوار بدوزد او هرگز نخواهد توانست این کار را انجام دهد حال اگر یک نفر قابله که تخصص او در قابلگی است و از کمر به پایین مورد مطالعه می‌باشد تربیت روح و فکر یک جامعه‌ای به عهده وی واگذار شود چه محصولی از این کار به دست می‌آید.
آنهایی که کار را به کاردان نمی‌سپارند و امور مختلف مملکت را به دست دوستان و آشنایان می‌سپارند هم آبروی خود را می‌برند و هم برای مملکت و مردم ایجاد دردسر می‌کنند.
1 آنگاه فلسفی اشاره به جنجالی که در فرهنگ ایجاد شده نمود و گفت فلسفه کار را به کاردان سپردن آثارش بزودی نمایان می‌گردد و امروز چند روز است فرهنگ کشور تعطیل است وصدها هزار نفر از اطفال و جوانان این کشور در خیابانها ویلان و سرگردان.
بیانات فلسفی تأثیر فوق‌العاده‌ای در روحیۀ حضار بخشیده بود.
در منزل آیت‌اله علوی پدر صادق علوی رئیس دادگاههای شهرستان نیز روز پنجشنبه عده‌ای از روحانیون اجتماع کرده بودند و در آن‌جا نیز علیه وزیر فرهنگ مطالبی بیان شده است.
صادق علوی گفته است یک نفر مرد که با زنان حامله سر و کار دارد اصولاً وقیح و پررو می‌شود و حجب و حیا در او از بین می‌رود، فرهنگ یک کشور اسلامی را به دست چنین شخصی سپردن کار عاقلانه‌ای نیست اکنون در کلیه محافل و مجالس مذهبی شدیداً علیه وزیر فرهنگ تحریک می‌شود.
فرمودند ضمن ملاقات تذکرات عاقلانه به آقای فلسفی واعظ داده شود.
علی‌هذا بایگانی شود.
به پرونده مربوط ضمیمه و به اداره یکم ارجاع شود.
ثابتی 18 /2 /40 گیرندگان: اداره سوم – بخش 312

توضیحات سند:

1ـ اعتراض آقای فلسفی مربوط به انتخاب جهانشاه صالح به وزارت فرهنگ در دولت جعفر شریف امامی است، زندگی‌نامه مختصر وی را در زیر می‌خوانید: جهانشاه صالح: فرزند سید حسن مبصرالممالک، متولد 1283 ش در کاشان است.
تحصیلات ابتدایی را در کاشان و تحصیلات متوسطه را در کالج آمریکایی انجام داد و سپس برای ادامۀ تحصیل عازم آمریکا شد و ابتدا درجۀ لیسانس علوم از دانشگاه سیراکیوز گرفت و وارد دانشکده پزشکی گردید و درجۀ دکترا نیز از همان دانشگاه با تخصص امراض زنان دریافت کرد و چندین سال در آمریکا به طبابت مشغول بود.
پس از ورود به ایران، به دانشیاری و استادی دانشکدۀ پزشکی منصوب شد و سرانجام به استادی کرسی بیماری‌های زنان رسید.
مدتی هم ریاست بیمارستان وزیری و ریاست بخش جراحی بیمارستان زنان و ریاست آموزشگاه مامائی با او بود.
در سال 1326 با رأی استادان به ریاست دانشکدۀ پزشکی منصوب گردید.
در 1329 در کابینۀ سپهبد رزم‌آرا به سمت وزیر بهداری تعیین شد، و تا پایان حکومت رزم‌آرا تا اسفند 1329 وزیر بهداری بود.
در 1332 در کابینۀ سپهبد زاهدی برای بار دوم به وزارت بهداری معرفی شد و تا سقوط کابینه در آن سمت باقی ماند.
در سال 1334 که علاء مأمور تشکیل کابینه گردید، دکتر جهانشاه صالح را در سمت وزارت بهداری تثبیت نمود.
در شهریور 1339 مهندس جعفر شریف امامی رئیس دولت وقت، وزارت بهداری را به عهدۀ دکتر جهانشاه صالح قرار داد و در ترمیم همان کابینه، صالح وزیر فرهنگ شد.
در کابینه علی امینی در اردیبهشت 1340 نیز همین سمت را داشت تا این‌که بعد از اعتراضات وسیع به او و اعتصاب معلمین در تاریخ 25 /2 /40 جای خود را به محمد درخشش داد.
در سال 1344 به ریاست دانشگاه تهران و رئیس دانشکدۀ پزشکی انتخاب گردید ولی در این سمت دوام زیادی نکرد و از کار کناره‌گیری نمود و به مقام سناتوری رسید.
او صاحب تألیفات متعددی در رشتۀ تخصصی خود می‌باشد که غالب آنها در دانشگاه تدریس می‌شود.
وی در زمان وزارت بهداری،‌ قانون منع کشت خشخاش را به تصویب رسانید.
ولی نسبت به ترک اعتیاد معتادان فکری نکرد.
بازار قاچاق تریاک رواج یافت و سیل این سم مهلک از کشورهای مجاور در مقابل طلا و فرش سرازیر گردید و در نتیجه عده‌ای قاچاقچی به ثروت‌های کلان دست یافتند.
طبق اسناد ساواک نامبرده نیز در قاچاق مواد مخدر فعالیت داشت.
برخلاف برادر اکبر و ارشد خود اللهیار صالح،‌نسبت به پهلوی سرسپردگی داشت.
(شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، دکتر باقر عاقلی، جلد دوم، نشر گفتار، تهران، سال 1380)

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 9

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.