صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تیمسار سپهبد نصیری1 ریاست محترم سازمان اطلاعات و امنیت کشور

تیمسار سپهبد نصیری1 ریاست محترم سازمان اطلاعات و امنیت کشور


متن سند:

تیمسار سپهبد نصیری1 ریاست محترم سازمان اطلاعات و امنیت کشور

سازمان بین‌المللی کار یک صحنه همکاری بین‌المللی است که تا امروز 114 کشور آسیایی- آفریقایی- اروپایی و آمریکایی در آن عضویت دارند و هر سال یک کنفرانس بین‌المللی در ژنو تشکیل می‌دهد که از جانب هر دولت یک هیئت مرکب از دو نماینده دولت و یک نماینده کارگروه و یک نماینده کارفرما در آن شرکت می‌جویند. در چند سال متوالی آقای عطاءاله خسروانی با عده‌ای که می‌توان گفت از حواریون او هستند در این کنفرانس‌ها شرکت جسته‌اند. ببینیم نقش او و رویه او در این کنفرانس‌ها چه بوده است و چه نقطه ضعفی اعضای هیئت نمایندگی که به اختیار وی انتخاب شده‌اند مشاهده شده است. بعد از واقعه مرداد 1332 و پیروزی شاه و مردم بر دشمنان مملکت عده‌ای از دبیران و آموزگاران وزارت فرهنگ آن روز به علل سیاسی صلاحیت آموزشی خود را از دست دادند و از وزارت فرهنگ آن روز رانده شدند. این عده امروز در ردیف معتمدان و حواریون آقای عطاءاله خسروانی در وزارت کار قرار گرفته‌اند و در همه حال از وجود این عده به نام استاد و راهنمای خود استفاده می‌کند. آیا این کار به مصلحت شاهنشاه آریامهر است؟ می‌گویند آقای دکتر محمد کاری مدیر کل اداره بین‌المللی وزارت کار و آقای دکتر عدنانی مدیرکل اداره بودجه و برنامه وزارت کار از آن‌جمله هستند تمنای تحقیق در صحت یا عدم صحت این مطلب دارد. اگر راست باشد وای به حال ما و وزارت کار ما و وزیر کار ما. درباره عده‌ای دیگر از معتمدان آقای عطاءاله خسروانی شایع است یا نام آنها در پرونده واقعه 15 بهمن به میان آمده و یا در ردیف فعالین جبهه ملی سابق بوده‌اند و امروز افکار و اعمال آقای عطاءاله خسروانی را رهبری می‌نمایند. منجمله می‌گویند نام آقای حسن فرزانه مدیرکل طرحها و برنامه‌های وزارت کار را در پرونده واقعه 15 بهمن جستجو کنید و نام آقای محسن آشتی عضو هیئت مدیره سازمان بیمه‌های کارگران را در ردیف فعالین جبهه ملی سابق بیابید. اگر این ادعاها راست باشد آیا وزیر کار فعلی می‌تواند و یا توانسته است آن‌‌طور که هدف‌های شاهنشاه آریامهر بوده در صحنه بین‌المللی خودنمایی کند. آیا آقای عطاءاله خسروانی با تسلیم زمام فکر و عقل خود به این دسته توانسته است یا می‌تواند برابر ماجراجویانی نظیر نمایندگان عبدالناصر در صحنه بین‌المللی به تشریح ماهیت انقلاب عظیمی که در قلمرو سلطنت شاهنشاه آریامهر به رهبری شهریار خردمند ایران می‌گذرد ابراز وجود نماید. نمونه ظرفیت و قدرت آقای عطاءاله خسروانی را روی صفحه تلویزیون ایران دیده‌اید. در اثناء اجرای یک مصاحبه روی قانون سهیم کردن کارگران به نحوی دست پاچه شد قدرت تکلم از دست داد لکنت بر زبانش جاری شد که با وضعی اسف انگیز لال و خاموش در برابر دوربین تلویزیون باقی ماند و حال آنکه در آنجا جز یک دوربین بی‌جان وجود نداشت.
با این همه ضعف و ناتوانی که در جسم و جان وی هست تصور نمی‌فرمایید که به طریق اولی در برابر نمایندگان و 114 کشور و در برابر نماینده عنصری جاه‌طلب چون عبدالناصر هرگز نمی‌تواند خوی سلحشورانه‌ای ابراز دارد و بدیهی است که صم و بکم در گوشه‌ای نشستن و تماشا کردن در مرحله فعلی انقلاب شاه و مردم کافی نخواهد بود. انتظار داشته باشید که آقای عطاءاله خسروانی برای کنفرانس امسال (خرداد 1345) هم باز از وجود آن جمله حواریون استفاده خواهد کرد به اضافه اینکه براساس خاصه خرجی خواهرزاده و یا پسر عموی معاون فنی وزارتخانه (آقای مهندس مجد) را نیز همراه آنها خواهد نمود و یا لااقل عیال آقای مهندس مجد را به کنفرانس همراه خود خواهد برد. درباره اعزام عیال آقای مهندس مجد باید گفت اگر به ظاهر نشان دادن تساوی حقوق و حیات مردان و زنان آزاده ایران است آقای عطاءاله خسروانی چرا از وجود زنان دانشگاه دیده‌ای که در وزارت کار شاغل‌اند استفاده نمی‌کند در بین آنها زنانی هستند که حتی تحصیلات خود را در رشته حقوق کار و حقوق بین‌المللی کار در دانشگاه‌های فرانسه گذرانده‌اند و فعلاً وجودشان در سازمان سهیم کردن کارگران عاطل و باطل است. نکته مهم‌تر ‌آنکه جلب همکاری کشورهای هم‌پیمان از وظایف و ابتکارات اولیه هیئت نمایندگان ایران در کنفرانس بین‌المللی کار است به سابقه صورتجلسات و تصمیمات چندسال اخیر کنفرانس بین‌المللی کار مراجعه فرمایید ببیند آقای عطاءاله خسروانی کمترین قدرت و ابتکاری در جلب رأی موافق نمایندگان ترکیه و پاکستان نشان نداده است. می‌دانید هیئت نمایندگان هر دولت مرکب است از چهار نفر دو نفر نماینده دولت یک نفر نماینده کارگران و یک نفر نماینده کارفرمایان ملاحظه فرمایید در چند سال که آقای عطاءاله خسروانی به کنفرانس بین‌المللی کار رفته‌اند خرج سفر چند نفر از حواریون را به بودجه مملکت تحمیل کرده‌اند. امسال هم مطمئناً وضع به همان چند سال اخیر است. اگر منطق آقای خسروانی این است که از افکار انقلابی حواریون استفاده کند و خودش به زبان خارجی آشنایی ندارد باید گفت که چرا در این مدت شش سال که آقای عطاءاله خسروانی وزیر کار است و همه ساله به ژنو می‌رود خود را آماده نکرده است.
بعلاوه آن افکار انقلابی که در سر مشاورین وزیر کار است با انقلاب مقدس شاه و مردم متفاوت است. وانگهی وزیر کار باید خود را طوری بسازد که جز از پدر انقلاب سفید ایران یعنی شاهنشاه آریامهر از کسی دیگر الهام نگیرد نقش آقای عطاءاله خسروانی در انتخاب نماینده کارگر که همراه هیئت به کنفرانس سالیانه کار ژنو می‌رود نیز صحیح نبوده است.
می‌گویند کارگرانی که تاکنون با نظر وزیر کار به ژنو اعزام شده‌اند آشنایی به زبان خارجی- به مسائل بین‌المللی و به حقوق کار ندارند. تجسم بفرمایید اگر کارگری همراه هیئت به ژنو اعزام شود که قدرت تکلم و تشریح مطالب را داشته باشد و نمایندگان 114 کشور جهان با گوش خود بشنوند و با چشم خود ببیند که کارگری از قلمرو سلطنت شاهنشاه آریامهر ایران با شایستگی آثار درخشان انقلاب شاه و مردم ایران را توجیه می‌کند چه قدر در تجلیل پیشرفتها و ترقیات کشور ما موثر است و به چه نحو مشت محکمی به دهان یاوه‌سرایان عبدالناصری خواهد کوبید. ولی می‌گویند آقای عطاءاله خسروانی نماینده کارگران را از بین کسانی اختیار می‌کند که زبان خارجی نمی‌دانند سهل است اصولاً لال و ساکت نقش [ناخوانا] را ایفا می‌سازند. اگر این ادعا راست باشد روش وزیر کار به مزاج برنامه‌های انقلابی مملکت مساعد نمی‌باشد زیرا امروز روزی است که افرادی که نماینده ملتی را در صحنه‌های بین‌المللی به عهده‌ دارند باید از زبده‌ترین افراد انتخاب شوند. اگر بهانه وزیر کار این است که کارگر آشنا به زبان خارجی نداریم این خود نتیجه ضروری است که در ظرف بیست سال که در وزارت کار سابقه کار و شش سال سابقه وزارت دارد قدرت تعلیم چند کارگر را برای ابراز به صحنه‌های بین‌المللی نداشته باشد. به عقیده این هم‌وطن بهتر است در اینگونه صحنه‌های بین‌المللی و در اینگونه زمانها نمایندگان ایران از شخصیت‌هایی تعیین شوند که ابتکار صحنه را به دست گیرند و در اعتلای نام ایران و ایرانی و تجلیل از برنامه‌های شاهنشاه آریامهر و حقیقت و آثار انقلاب سفید هراسی به دل راه ندهند. مثلاً سلحشورانی همچون تیمسار ریاحی دانشمندانی همچون دکتر زاهدی و مومنانی همچون دکتر ولیان2 شایسته اعزام به کنفرانس بین‌المللی کارند نه افرادی جبون و کج‌اندیش.
11 /2 /1345- مهندس پارسایی

توضیحات سند:

1. نعمت‌الله‌ نصیری، فرزند عمیدالممالک در مردادماه سال 1289 ﻫ ش به دنیا آمد. پس از طى تحصیلات مقدماتى و متوسطه و گذراندن دانشکده افسرى در سال 1313 به درجه افسرى رسید. مدتى فرمانده گردان 2 هنگ 18 کرمان شد. در سال 1329 فرماندهى هنگ پیاده پهلوى و سپس فرماندهى گارد شاهنشاهى را به عهده گرفت. در کودتاى 28 مرداد 1332 نقش بسیار مهمى داشت. در سال 1337 به درجه سرلشکرى رسید. در سال 1339، ژنرال آجودانى و سپس رئیس شهربانى کل کشور شد. در مرداد 1341 به درجه سپهبدى رسید و در سال 1342، فرماندار نظامى تهران شد. او در سال 1343 به معاونت نخست‌وزیرى و ریاست ساواک کشور منصوب گردید. در 13 مهرماه سال 1350 و مقارن با جشنهاى 2500 ساله شاهنشاهى، به درجه ارتشبدى رسید. در طول دوازده سال ریاست وى در ساواک، همکارى گسترده‌اى بین دستگاههاى جاسوسى آمریکا و اسرائیل با ساواک برقرار و مدرن‌ترین دستگاههاى فنى جهت سرکوبى مبارزین به ایران منتقل گردید. در سندى از لانه جاسوسى مورد عملکرد نصیرى در دستگاه امنیتى شاه چنین گزارش شده است: «نصیرى در زمینه مسائل امنیتى، فردى محافظه‌کار است و ترجیح مى‌دهد به جاى رسوخ در میان گروههاى مخالف و پى‌بردن به اهداف و روشهایشان، آنان را یک‌باره سرکوب و نابود کند.» او در طول زندگى، بیش از 40 مورد نشانهاى داخلى و خارجى گرفت.
با اوج‌گیرى انقلاب اسلامى، نصیرى که به علت دخالت مستقیم و غیرمستقیم در ارعاب و تعقیب و شکنجه و قتل آزادیخواهان مورد نفرت همه طبقات جامعه بود، در تیرماه 1357 از ریاست ساواک برکنار و به عنوان سفیر به پاکستان اعزام شد. رژیم پهلوى در عقب‌نشینى گام به گام خود در برابر انقلاب اسلامى، وى را به تهران فراخواند و در یک حرکت عوامفریبانه، در 16 آبان 1357 او را بازداشت و روانه زندان کرد. سرانجام نصیرى در 22 بهمن 1357 توسط مردم دستگیر و در 27 بهمن 1357 به حکم دادگاه انقلاب اسلامى، تیرباران شد.
(اسناد ساواک – پرونده‌ انفرادى)
2. عبدالعظیم ولیان، فرزند «بابا» در سال 1303 ﻫ ش در تهران متولد شد. وی از جمله عناصر محوری در کابینه امیرعباس هویدا و صاحب نقش در اجرای اصلاحات ارضی در دوران وزارت و همچنین از عوامل اصلی تخریب اطراف حرم مطهر امام رضا (ع‌) در مشهد در سمت استاندار خراسان بود. بعد از ورود به ارتش، دوره افسری را در دانشکده افسری در مهرماه 1326 هنگامی که 24 سال داشت‌، به پایان برد و برای آموزش دوره رسته‌ای به دانشکده توپخانه آمریکا اعزام و بعد از پایان دوره‌، در سال 1335 بعد از مدتی برای گذراندن دوره عالی رسته‌ی توپخانه مجدداً به آمریکا از طریق ارتش عزیمت نمود و در سال 1341 دوره مذکور را پشت سر گذارد. او در کنار آموزش‌های نظامی توپخانه‌ای موفق می‌شود لیسانس خود را در رشته علوم سیاسی در دانشکده حقوق دانشگاه تهران اخذ کند و دوران خدمت در یگان‌های لشگری و در ارتش سمت‌هایی همچون فرماندهی واحدهای توپخانه و تا حد معاونت گردان و سپس بازرسی نظامی لشکر 5 و آجودان فرماندهی سپاه 5 جنوب و بعد از آن هم رئیس شعبه قوانین اداره یکم ستاد بزرگ ارتشتاران ارتقا می‌یابد. ولیان به عنوان وزیر اصلاحات ارضی و پس از اعلام ختم اصلاحات ارضی و انحلال وزارتخانه مزبور به عنوان وزیر تعاون و امور روستایی در کابینه حضور داشت‌. دوستی و رابطه او با ساواک موجب شده بود تا پس از انتصاب به مقام وزارت‌، برخی از مقامات ساواک و در رأس آن نصیری به او تبریک بگویند. در دوره وزارت متناسب با اشتغال در امر اصلاحات ارضی علاوه بر عضویت در دفتر سیاسی حزب در راس کمیته کشاورزی حزب ایران نوین نیز قرار داشت و به مقام آجودان کشوری شاه هم رسید
ولیان در دوره وزارت به عنوان عنصری فریبکار، دروغگو، فحاش‌، مال‌اندوز و اختلاس‌کننده معرفی شده است‌. . عبدالعظیم ولیان در سال 1373 در آمریکا درگذشت.
ر.ک: رجال عصر پهلوی‌ به روایت اسناد ساواک، عبدالعظیم ولیان، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی‌، 1379

منبع:

کتاب عطاءالله خسروانی به روایت اسناد ساواک صفحه 128



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.