تاریخ سند: 2 خرداد 1346
موضوع : شیخ احمد کافی پیرو : 14763/ 316 ـ30/2/46
متن سند:
به : شهربانی کل کشور (اداره اطلاعات)
از : ساواک شماره : 14835 /316
1ـ نامبرده بالا عصر روز چهارشنبه 27 /2 /46 در تکیه میان ده قصبه کن به
منبر رفته و ضمن سخنان خود اظهار نمود پیغمبر اکرم (ص) می فرماید اصلاح و
سعادت جامعه بسته به
اصلاح و درستکاری چهار
طبقه است که سلاطین در
درجه اول اهمیت قرار دارند
امروز می خواهم درباره
یکی از سلاطین خداشناس
و رعیت پرور و دادگستر
برای شما صحبت کنم و بعد
اظهار داشت سلطان سنجر
روزی به قصد شکار بیرون
رفت و به دهی رسید در
پشت بام یکی از منازل
بچه ای بازی می کرد سلطان
سنجر به گمان آنکه کبوتر
است وی را هدف قرار داد و
بچه جان سپرد سلطان
سنجر دستور داد دویست کیسه درهم و یک شمشیر و یک جلد کلام اللّه مجید در
یک سینی گذاشته و برای پدر و مادر طفل فرستادند و گفت من اشتباه کردم بیائید
این زرها را در مقابل خون بهای فرزندتان بگیرید.
والدین طفل گفتند بچه مان از
دست رفته نمی توانیم خون بهای او را گرفته معاش زندگی کنیم سلطان سنجر
اظهار داشت پس با این شمشیر مرا بکشید، در جواب گفتند فرزند ما کشته شده از
کشتن شما که او زنده نخواهد شد سلطان سنجر گفت: راه سومی هم وجود دارد
بیائید به این قرآن مرا به بخشید والدین طفل گفتند امیر چون ظاهرا و باطنا
به قرآن و احکام قرآن ایمان دارید و بر خلاف بعضیها که برای فریب دادن مردم
قرآن را وسیله برای خودشان قرار داده اند عمل می کنید ما از شما می گذریم آیا
اگر رئیس مملکتی چنین باشد آن ملت خوشبخت و سعادتمند نیستند؟ بعد
شرحی از قتل و غارت های چنگیز بیان داشت و اضافه نمود اگر افرادی مانند
وی سلطان و حکمفرما باشند آیا مردم از او پیروی می کنند یا خیر.
البته شماها
دیده اید اگر یک بز از جویی بپرد تمام گله از آنجا خواهند گذشت پیغمبر (ص)
می فرماید خاصیت بز را نداشته باشید اگر دیدید مردمی بی عفتی و ستمگری را
پیشه خود قرار داده اند
شماها بی دین بی غیرت و
بی عفت نباشید از قرآن و از
اسلام و از دین دوری نکنید
از علماء و مجالس وعظ
دوری نکنید.
2ـ ضمنا در تاریخ
28 /2 /46 در قصبه تکیه
میان ده قصبه کن منبر رفته و
دنباله سخنان روز پیش را
ادامه داد گفت پیغمبر (ص)
فرمود سعادت جامعه بسته
به صلاح و درستکاری
چهار طبقه است اول
زمامداران و دوم علماء که
راهنمای دین هستند اگر
علماء و مجتهدین جامعه از احکام قرآن و دین پیروی نمودند جامعه هم از آن
پیروی خواهد کرد ولی بدانید که در مقابل امام جعفرصادق (ع) ابوحنیفه هایی هم
درست می کنند خود ابوحنیفه از شاگردان امام صادق (ع) است ولی برای آنکه در
خانه بچه های فاطمه بسته شود مردم و زمامداران امامی برای خود می تراشند
آمدند نزد ابوحنیفه گفتند هرچه پول بخواهی در اختیارت می گذاریم تمام وسائل
زندگیت را فراهم می کنیم بیا و در مقابل امام صادق (ع) قیام کن امان از پول
پرستی که انسان را بیچاره می کند و قرار شد هر کس به کلاس درس ابوحنیفه
برود یک دینار به وی بدهند و هر کس به کلاس درس امام صادق (ع) برود یک دینار از وی بگیرند تا
روزی یکی از شاگردان امام صادق (ع) پول نداشت و نتوانست به کلاس وی برود اول رفت در کلاس
ابوحنیفه یک دینار گرفت بعد برگشت نزد امام صادق و جریان را به وی گفت حضرت فرمودند بدکاری
کردی شیعیان ما تا دم مرگ نباید گردن در مقابل دشمن کج کنند و اظهار ناتوانی و ضعف بکنند.
بعد اضافه نمود امام محمدباقر می فرماید در دوره آخرالزمان به شهر قم پناه ببرید که عده ای شیعیان
حقیقی و طرفداران حق و حقیقت فقط در قم می مانند سپس به شرح داستانی از یکی از شعرا پرداخت که
قصیده ای در مدح خانواده پیغمبر گفته بود و روی این اصل مردم پول زیادی به وی دادند موقعی که از شهر
خارج می شد عده ای دزد او را غارت کرده در همین موقع دید که رئیس دزدان در گوشه ای ایستاد و قصیده
وی را می خواند پیش رفت و گفت که این قصیده را من سروده ام رئیس دزدان دستور داد که تمام اموال او را
که غارت شده بود پس دادند بله دزدان آن زمان دزد مال مردم بودند ولی الان دزد ایمان، دزد شرف و
ناموس و دزد دین و قرآن هستند همه چیز ما را دزدیده اند ولی ما خبر نداریم و به خواب رفته ایم ایهاالناس
از خواب بیدار شوید ببینید که چیزی برای شما باقی نگذاشته اند کسی که دین نداشته باشد هیچ چیز ندارد
ببینید آیا دین دارید در جامعه و مملکت ما دین وجود دارد یا نه.
ملاحظات :
جهت استحضار و تسریع در اعلام نتیجه اقدامات معموله نسبت به جلوگیری از تحریکات این شخص.
محترما در اجرای اوامر مدیریت کل که مقرر فرمودند نظر ساواک تهران در مورد واعظ نامبرده استعلام شود اقدام و مشارالیه از
طرف آن ساواک به منظور دادن تذکر و اخذ تعهد لازم مبنی بر خودداری از منبر رفتن احضار شده است و قرار است روز جاری
مراجعه نماید.
باصری نیا 2 /3 /46
در صورت تصویب ارسال شود صالحی 2 /3 /46
ارسال شود.
2 /3
توضیحات سند:
* شماره : 2315 /20/ ه3
به : 316
موضوع : شیخ احمد کافی
نامبرده بالا در ساعت 1050
روز 5 /3 /46 در بازار چهل تن
سرای دالان دراز به منبر رفته
ابتدا درباره مکافات و جزای
عمل صحبت نمود و نتیجه گرفت
ظالمان و جنایتکاران مثل گرگ
هستند نسلشان زیاد نمی شود
ولی مظلومین مانند گوسفند
بوده و نسلشان روز به روز
زیادتر می شود سپس اضافه
نمود تاریخ نشان می دهد هیچ
ظالمی و هیچ جنایتکاری تا ابد
نمی ماند و آخر هم از بین خواهد
رفت اما مظلومین همیشه
اسمشان باقی است و یقین
بدانید خداوند انتقام مظلوم را
از ظالم خواهد گرفت مجلس در
ساعت 1200 خاتمه یافت.
عینا جهت اقدام به اداره 1ـ
316 ارسال می گردد.
مراقب تحریکات این شیخ
باشید.
منبع:
کتاب
حجتالاسلام حاج شیخ احمد کافی به روایت اسناد ساواک صفحه 77