تاریخ سند: 3 آبان 1357
موضوع: سخنرانی محمدجواد حجتی در مسجد کاظمبیک
متن سند:
ا از: 2 ﻫ ب تاریخ: 3 /8 /1357
به: 2ﻫ 1 شماره: 5369 /2 ﻫ ب
موضوع: سخنرانی محمدجواد حجتی در مسجد کاظمبیک
ساعت حدود 1530 الی 1800 بعدازظهر روز یکشنبه مجلس ترحیمی برای حادثه کرمان در مسجد کاظمبیک تشکیل شد و بعد از تلاوت قرآن آخوندی به نام حجتی پیشنماز مسجد ضرابی به منبر رفت بعد از یک سلسله صحبتها اظهار داشت که انقلاب باید اساسی باشد و باید جهت ما مشخص باشد مهمتر از همه ما باید متشکل باشیم و فریب این تبلیغات را نخوریم آیا دولت آشتی آنست که به روی مردم بیدفاع گلوله ببندند و سینههای آنها را هدف گلوله قرار دهند و روزنامه کیهان که راجع به حادثه کرمان نوشته بود حدود نزدیک ربع ساعت برای مردم قرائت نمود و گفت اینها بدست دولت و تحریکات دولت بود در حین خواندن روزنامه گفت در خیابان محمدرضا شاه فوراً گفت ببخشید نخواستم نام او را ذکر کنم ناخودآگاه به زبانم آمد و حمایت خود و مردم مسلمان بابل را به حمایت از آیتالله خمینی و دیگر مراجع اعلام کرد و همه گفتند صحیح است و به اصطلاح کارهای خلاف دولت را محکوم کرد و همه گفتند صحیح است. حملات سختی به دولت و با کنایه به رهبر مملکت کرد و به مردم گفت مردم اینها خیال میکنند به وسیله مردم کولی و زاغهنشین میتوانند انقلاب را خاموش سازند1 اینها بدانند هر کاری بکنند به زیان خودشان تمام میشود، ما خواستار حکومت اسلامیهستیم و اظهار داشت که آیتالله خمینی گفت اگر هیچ کشوری مرا راه ندهند این فرودگاه به آن فرودگاه آن قدر بروم تا بمیرم دست از هدف خود برنمیدارم ما یک همچو رهبر داریم اینها جواب بچههائی که پدرشان را کشتند چه میدهند و از این قبیل صحبتها که از اول تا آخرش انتقادی و تحریکآمیز بود که سرانجام هم گفت آقایان برای اینکه ما خوب از این مجالس نتیجه میگیریم.
نظریه شنبه: خبر صحت دارد. نامبرده در خاتمه اظهاراتش عنوان داشت شعار ندهید در صورتی که فوراً بعد از سخنرانیهای وی افراد حاضر در مجلس شعار دارند و اعلامیه پخش کردند ضمناً اشخاصی[که] در جلسه حضور داشتند عبارتند از برادر حاجی زمانی که مردی است حدود 35 ساله و چاق رنگ او بور است و از افراد مسجد کاظمبیک میباشد و حاجی سفیدچیان صاحب گاراژ شهیری [ناخوانا] و از نزدیکان شیخ فاضل است.
نظریه یکشنبه: نظریه شنبه مورد تأئید است. شیخ محمدجواد حجتی یکی از چهرههای فعال و طرفدار روحانیون افراطی به خصوص خمینی میباشد که تا اندازهای نیز مورد توجه مردم بابل بوده و با تملّق و چاپلوسی و زبان چرب و نرمش در بین طبقه جوان توانسته موقعیتی به هم بزند ضمناً محصول 1585 نشان میدهد که حجتی بعد از مراجعه به ساواک موضوع تلفنگرام شماره 5304 /2 ﻫ ب ـ 30 /7 /1357 به شیخ بابائی از دوستان خود اظهار میدارد مرا سازمان خواست و گفته جریان چه بوده و چه نبوده و ما هم تا آنجا که میتوانستیم حرف زدیم و حالا معلوم نیست [ناخوانا] شد و من میتوانم به منبر بروم یا نه و هنوز تکلیف من معلوم نیست. مخاطب میگوید. با انعقاد مجلس مخالفند حجتی میگوید به من گفته یا نمیگذاریم شما منبر بروید یا درب مسجد را میبندیم و مخاطب میگوید بالاخره هوای ما را داشته، باشید اگر ما را گرفتند. زیرک
نظریه دوشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأئید است. در مورد نامبرده بالا نظر عالی را به شماره 5310 /2 ﻫ ب ـ 1 /8 /1357 این سازمان معطوف میدارد.
نظریه 2ﻫ ب: نظریه دوشنبه مورد تأئید است.
ضمناً در صورت تصویب به مرکز ارسال شود. 6 /8 /1357 بیگدلی 6 /8 /1357
توضیحات سند:
1. تصمیم به برپایی تظاهرات به نفع حکومت شاه (جدا از جریان چماق به دستان که پیش از برپایی دولت نظامیجنایتهای فراوانی کرد) در تاریخ 16 /8 /1357 همزمان با روی کار آمدن دولت نظامیگرفته شد. در آن روز، ساواک در بخشنامهای به همه شعب خود ضمن توجیه علّت تصمیم شاه به برقراری دولت نظامی، این تصمیم را به اطلاع مسئولان ساواک در شهرهای مختلف رساند. در این بخشنامه شاه شخصی دموکراتمنش، مخالفان همه کمونیست و ساواک سازمان رئوف معرفی شده است.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران (بابل)، جلد 2 صفحه 191