صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

بازجویی از‌‌: محمدرضا سعیدی

بازجویی از‌‌: محمدرضا سعیدی


متن سند:

تاریخ:۱۳/۵/۴۵
بازجویی از‌‌: محمدرضا سعیدی
صفحه ۱
س - هویت خود را بگویید.
ج - ۱ آقای سید محمدرضا، فرزند سید احمد، شهرت، سعیدی گلپایگانی، متولد سال ۱۳۰۸، به شماره شناسنامه ۳۱۵۵۴، صادره از مشهد، تحصیلات علوم قدیمه و دینی اجتهاد، متأهل، دارای ۸ فرزند، مسلمان، شیعه اثنی عشری، تبعه ایران، پیشنماز مسجد امام موسی بن جعفر (ع)، در انتهای خیابان غیاثی، محل سکونت خیابان غیاثی خیابان جهان پناه پلاک ۱۷۰ منزل استیجاری. (سید محمدرضا سعیدی)
س - چنانچه تا این تاریخ دارای هرگونه اتهامی بوده‌‌‌اید بگویید.
ج - دارای ه‍یچ‌گونه سابقه‌‌‌ای نبودم. (سید محمدرضا سعیدی)
س - عضویت خود را در دستجات و جمعیتهای مذهبی بفرمایید.
ج - در هیچ جا عضویتی ندارم. (سید محمدرضا سعیدی)
س - شما تحصیلات خود را در کدام یک از شهرها و در چه سالهایی گذرانیده و چند وقت است که به تهران آمده‌اید؟
ج - تحصیلات ابتدایی و متوسطه را تا حدود سال ۳۰ در مشهیر انجام داده‌ام، ب عدا برای تحصیلات نهایی به قم آمده و تحت مراقبت اقایان بروجردی و خمینی مشغول تحصیل شدم و در حدود ۸ ماه است که به تهران آمده و پیشنماز مسجد فوق الذکر هستم. سید محمدرضا سعیدی)
س - زمانی که در قم بودید بیشتر با کدام یک از علماء آن شهرستان مشهور محشور بوده و معاشرت و دوستی داشتید.
ج - غالباً با دوستان خراسانی بودم، از قبیل حاج شیخ محمد نهاوندی نوه مرحوم نهاوندی و همچنین آشیخ محمد نصراللهی و حاج سید محمد و حاج سید جواد علم الهدی و حاج شیخ ابوالقاسم خزعلی، این معاشرت تقریباً همیشگی بود ولی با دیگران معاشرت گاهگاهی داشتم منظور او [از] دیگران، سایر علماء بود و رفقای یاد شده پس از آمدن به تهران متفرق شده و ارتباط نامه‌‌‌ای هم با آنها ندارم. سید محمدرضا سعیدی)
س - جنابعالی تا این تاریخ چه مسافرتهایی در داخل خاک ایران نموده‌اید؟
ج - زمانی که در مشهد مشغول تحصیل بودم به اطراف، از قبیل کاشمر - قوچان - شیروان - بجنورد، جهت تبلیغ مذهبی رفته‌ام گاهی هم به گرگان و صفحات مازندران رفته‌ام و (شش) سفر به کرمان رفته و مسافرت‌های دیگری به نقاط خوزستان جهت تبلیغ کرده‌ام. (سید محمدرضا سعیدی)
س - مسافرت‌های خود را در خارج از ایران شرح دهید.
ج - مکه در سال ۱۳۴۰ رفتم و کربلا شاید در حدود ۱۲ سال قبل مشرف شدم که با دریافت پاسپورت بوده است. (سید محمدرضا سعیدی)
س - شما به شیخ نشینهای ایران چند مرتبه رفته‌‌‌اید و این مسافرت‌‌ها به چه طریق بوده است؟
ج - یک مرتبه در هفت سال قبل رفتم بعد ادامه پیدا کرد تا تاریخ پیدا شدن اختلاف بین روحانیون و دولت، بعد گذرنامه ما را گرفتند و دیگر نگذاشتند برویم. سید محمدرضا سعیدی)
س - شما چند مرتبه بدون گذرنامه مسافرت کرده‌اید؟
ج - در حدود چندین سال قبل شاید ۱۷ یا ۱۸ سال قبل، یک مرتبه بدون گذرنامه جهت زیارت به عراق رفته‌ام. سید محمدرضا سعیدی)
س - در مدتی که شما در خارج از ایران مشغول تبلیغ بوده‌‌‌اید چه مقاماتی به شما تذکراتی داده‌اند و به چه [؟] در بیانات خود توجه بیشتری داشته باشید؟
ج - در سالهایی که من به خارج می‌رفتم موضوعی نبود تا به اینجانب دستور و یا تذکری بدهند، روابط دولت با روحانیت خوب بود و ما هم مشغول تبلیغ مذهبی بودیم. (سید محمدرضا سعیدی)
س - شما جهت دریافت پاسپورت و مسافرت به کویت چه اقداماتی در سالهای اخیر انجام داده‌اید؟
ج - سال ۴۱ به تهران آمدم و به اداره گذرنامه مراجعه کردم آنها نپذیرفتند در نتیجه به آقای قائمی که در آبادان بودند و از دوستان مذهبی من می‌باشند مراجعه کردم، ایشان با رئیس سازمان امنیت آبادان بنام امجدی دوست بودند، تقاضا کردند تا کمکی بشود ولی گذرنامه ندادند و علت اینکه چرا گذرنامه ندادند نمی‌دانم ولی می‌دانم که جلوی عده زیادی را از مسافرت گرفتند. (سید محمدرضا سعیدی)
س - روابط خود را با آقایان ربانی شیرازی و مشکینی و خزعلی شرح دهید.
ج - آقای شیخ ابوالقاسم خزعلی۲ از رفقای خراسانی بنده بوده و معاشرت بنده با ایشان درس و بحث و خانوادگی و عادی بوده است. با آقایان ربانی۳ شیرازی و مشکینی۴ نیز رفاقت ما، درسی بوده و معاشرتی نداشته‌ایم. (سید محمدرضا سعیدی)
س - جنابعالی بفرمایید پس از اینکه حضرت ‌‌‌آیت‌الله خمینی از ایران تشریف بردند، شما تا این تاریخ چه نوع ارتباطاتی با ایشان داشته‌اید؟
ج - گاهی اگر مسافری از ایران می‌رفته، بنده سلامی خدمت ایشان عرض می‌کردم و بالعکس شاید یک مرتبه هم نامه‌‌‌ای جهت ایشان فرستاده باشم، در این نامه ضمن احوالپرسی از دوری ایشان اظهار دلتنگی کرده‌ام. (سید محمدرضا سعیدی)
س - شما در نامه‌های خود به آقای خمینی اظهاراتی داشته‌‌‌اید که مخالف مملکت بوده است. مطالب را شرح دهید.
ج - شاید نوشته باشم که بعد از رفتن شما ذلیل و کوچک شدیم و منظورم این بوده که شخصیت ایشان را توصیف کنم. (سید محمدرضا سعیدی)
س - شما در نامه‌های خود اشاره‌‌‌ای به زندانیان و زندانی کردن و کشتن مردم کرده‌اید. منظور شما چه بوده است.
ج - در مورد زندانی کردن، افرادی را از بازاریها و یا روحانیون به اتهام پشتیبانی از سید محمدرضا سعیدی) ایشان دستگیر می‌کردند، یا اگر کسی در قم مبادرت به تشکیل جلسه دعاء توسل می‌کرد اذیت و آزار می‌کردند و در مورد کشتن، منظورم کشتن قاتلین منصور۵ بوده است. (سید محمدرضا سعیدی)
س - شما می‌فرمایید اگر عده‌‌‌ای در این مملکت مبادرت به قتل نخست وزیر کردند نباید به کیفر برسند؟
ج - چرا باید به کیفر برسند و من ایمان دارم که اشتباه کردند ولی مؤمن بودند، مسلمان بودند و باید عفو می‌کردند، چون تقاضا شده بود و منظور من از نوشتن نامه اظهار دلتنگی بوده است. (سید محمدرضا سعیدی)
س - قاتلین منصور چه ارتباطی با شما داشتند که شما در نامه خود آنها را از خود دانسته و نسبت به اعدام آنها اظهار تأسف کرده‌اید؟
ج - ارتباطی نداشتند، فقط از رفتن آقای خمینی اظهار دلتنگی شده است. (سید محمدرضا سعیدی)
س - منظور شما از اینکه در نامه خود به آقای خمینی فرموده‌اید، جامعه علمیه قم طرفدار شما هستند چه می‌باشد آیا یک نفر روحانی نباید طرفدار روحانی دیگر باشد؟
ج - منظور علاقه مندی بایشان بوده است و منظور دیگری نداشتم و این علاقه مندی را از این جهت درک کرده بودم که در حدود هزار نفر از طلبه‌های فاضل قم از شاگردان ایشان هستند و دعاء توسل برای ایشان شبها برپا می‌شد. (سید محمدرضا سعیدی)
س - در این مدت چه اعلامیه‌‌هایی جهت امضاء، به منظور پشتیبانی از آقای خمینی آوردند؟
ج - تعداد زیادی بوده شاید ۲۰ مرتبه باشد که آورده‌اند و نوعاً این اعلامیه‌‌ها جنبه اعتراضی داشته است از قبیل ۱- اعلامیه‌‌هایی بوده است به منظور اعتراض به مرحوم منصور که چرا آقای خمینی را تبعید کرده است. دسته دیگر اعلامیه‌‌هایی بوده مربوط به (سید محمدرضا سعیدی) آقای هویدا گله می‌کرد. چرا ایشان را به ایران بر نمی‌گردانند. دسته سوم اعلامیه‌‌هایی بوده است مربوط به دستگیری روحانیون و بازداشت آنها. (سید محمدرضا سعیدی)
س - این اعلامیه‌‌ها را چه کسی برای امضاء نزد شما می‌آورد؟
ج - غالباً تعدادی بچه طلبه وسط می‌افتادند و مبادرت به جمع آوری امضاء می‌کردند و چون نوعا زیاد بوده‌اند اسم آنها را به خاطر ندارم. (سید محمدرضا سعیدی)
س - این اعلامیه‌‌هایی که اسم شما در آنها بوده است، چند نمونه آنها را بعد از چاپ دیده‌اید؟
ج – بطور دقیق نمی‌دانم ولی شاید حدسۀ شاید در حدود پنج یا شش عدد از آنها را دیده باشم. (سید محمدرضا سعیدی)
س - چه کسی پیش از این اعلامیه‌‌ها را تهیه می‌کرد.
ج - دقیقاً نمی‌دانم ولی حدساً مدرسین حوزه علمیه قم در این تهیه دخالت داشته‌اند و چون اطمینان ندارم که کدام یک بوده‌اند از بردن اسم معذورم. (سید محمدرضا سعیدی)
س- هر اعلامیه‌ای نزد شما می‌آوردند امضاء می‌کردید، یا اول می‌خواندید بعد امضاء می‌کردید.
ج - اول می‌خواندم بعد اگر می‌دیدم مخالف دولت نیست، امضاء می‌کردم البته بعضی اعلامیه‌‌ها مخالف بود که امضاء نکردم. (سید محمدرضا سعیدی)
س - شما از این اعلامیه‌‌هایی که خوانده‌‌‌اید و امضاء کرده‌‌‌اید کدام یک را به خاطر می‌آورید؟
ج - یکی اعلامیه اخیر بود که یکسال قبل حوزه علمیه داد و خطاب به آقای هویدا بود، در مورد اعتراض به ادامه تبعید آقای خمینی، البته اعلامیه‌های دیگری هم بوده که نوعا از این سری بوده و فعلاً به خاطر ندارم اگر اعلامیه را دارید ارائه بفرمایید تا ببینم. (سید محمدرضا سعیدی)
س - شما برای چاپ این اعلامیه‌‌ها پولی هم پرداخت کرده‌اید؟
ج - نخیر، پولی در بین نبوده فقط امضاء می‌کردیم. (سید محمدرضا سعیدی)
س - خود شما شخصاً اعلامیه‌ای بچاپ نرسانیده‌اید؟
ج - سید کاظم قریشی۶ که از علماء بود و سال گذشته فوت شده بود، امسال من ختمی‌برای او در مسجد گذاشتم و به عنوان سالگرد فوت او اعلامیه‌ای دادم و بجز این، اعلامیه دیگری بچاپ نرسانیده‌ام، البته این اعلامیه اگر جزو اعلامیه‌‌ها باشد. (سید محمدرضا سعیدی)
س - این اعتراض نامه‌های به دولت در کدام یک از چاپخانه‌‌ها به چاپ می‌رسید؟
ج - والله نمی‌دانم. (سید محمدرضا سعیدی)
س - ذیل اظهارات خود را گواهی نمایید.
ج - پس از قرائت امضاء می‌کنم. (سید محمدرضا سعیدی)

توضیحات سند:

١ - این بازجویی دقیقاً پنج روز پس از بازجویی‌های اولیه بوده است و سئوال و جواب‌های آن به خط بازپرس انجام شده، لذا با توجه به اظهارات آتی ‌‌‌آیت‌الله سعیدی بعد از آزادی از زندان و شرح شکنجه‌های مختلف به نظر می‌رسد چون آقای سعیدی از شدت شکنجه قادر به نوشتن جواب سئوالها نبوده است تنها به امضاء خود بسنده کرده است.
۲- ‌‌‌آیت‌الله خزعلی عضو فعلی شورای نگهبان
۳- ‌‌‌آیت‌الله ربانی شیرازی از یاران صدیق حضرت امام (س)، اعلامیه مشترک ایشان و یازده نفر دیگر از بزرگان حوزه درباره مرجعیت حضرت امام - پس از رحلت ‌‌‌آیت‌الله سید محسن حکیم - نقطه عطفی در مبارزات روحانیت در روزهای خفقان و استبداد شاهی بود. پس از این اعلامیه بود که دیگر علما و روحانیون نیز به صدور اعلامیه‌‌ها و بیانیه‌‌هایی در این زمنیه مبادرت کردند و رژیم را به انفعال کشاندند.
۴- ‌‌‌آیت‌الله مشکینی رئیس مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه محترم قم.
۵-حسنعلی منصور نخست وزیر رژیم شاه و عامل اصلی تصویب لایحه ننگین کاپیتولاسیون با گلوله‌های مبارز مسلمان شهید محمد بخارایی به هلاکت رسید.
6-پس از اعدام انقلابی حسنعلی منصور، سمت نخست وزیری رژیم به امیر عباس هویدا داده شد. در پی انتصاب هویدا به نخست وزیری، سیل تلگرام اعتراض آمیز روحانیون نسبت به ادامه تبعید حضرت امام (س) به سوی وی سرازیر شد. ضمناً حضرت امام (س) در نامه سرگشاده‌‌‌ای به هویدا، گوشه‌‌هایی از جنایات رژیم را برشمردند و با او نیز اتمام حجت کردند. این نامه تاریخی در ۵ محرم الحرام ( ۱۳۴۶/۱/۲۷ ) نوشته شده است.
7- سید کاظم قریشی یکی از پیشتازان شهادت در نهضت امام خمینی بود.

منبع:

کتاب شهید آیت‌الله سیدمحمدرضا سعیدی به روایت اسناد ساواک صفحه 37






صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.