پیشگاه مقدس علیاحضرت فرح پهلوی1 شهبانوی مهربان رونوشت جناب آقای ثقه الاسلامی2 معاون محترم وزارت نیرو رونوشت جناب آقای سعید حجازی مدیرعامل سازمان آب منطقه ای طهران
تاریخ سند: 22 مرداد 1357
پیشگاه مقدس علیاحضرت فرح پهلوی1 شهبانوی مهربان رونوشت جناب آقای ثقه الاسلامی2 معاون محترم وزارت نیرو رونوشت جناب آقای سعید حجازی مدیرعامل سازمان آب منطقه ای طهران
متن سند:
با تقدیم احترام عرضه می دارد.در خصوص شکایت جان نثار از طرف اهالی شهمیرزاد در مورد حفر چاه های عمیق در شهمیرزاد که موجب خشکیدن قنوات و چشمه سارهای محلی خواهد بود به استحضار می رسد نامه شماره 5161 /5 مورخ 3 /5 /37 سازمان آب منطقه ای طهران مؤید صدق عرایض اهالی می باشد.
جای بسی تعجب است که عاملین حفاری چاه ها که عملشان کاملاً خلاف می باشد مجددا تقاضای تمدید مدت پروانه حفاری را نموده اند و ظاهرا از ادارات مربوطه نیز در تمدید آن بی میل نیستند و هیچگونه توجهی ندارند که هرگاه چاه های معروضه تکمیل گردد شهمیرزاد به کویری مبدل گشته و اهالی آن گرفتار وضع اسف باری خواهند شد با عرض مراتب می خواهم به مقام جسارت برآمده و از شهبانوی رئوف قضاوت می خواهم که آیا تمدید مدت و یا دادن مهلت از جانب مقامات دولتی به اشخاص موجود آن هم ضمیمه تکمیل و اتمام عمل غیرمجاز و ظالمانه صحیح است.
استدعا می رود اوامر مبارک شهبانو به منظور جلوگیری از حفاری چاه های معروضه و اقدامات ناشایست عاملین آنها و ایادی ایشان و قطع کلی عملیات خلاف سودجویان به مقامات ذیربط و مسئول شرفصدور یابد که موجب بقاء حیات اهالی و عمران شهمیرزاد و دعاگوئی خواهد بود.
جان نثار اکبر نیکزاد1 رئیس انجمن شهر شهمیرزاد ـ شهمیرزاد میدان نادرشاه پلاک /171 جناب آقای سپهبد مقدم فتوکپی مورخه به منظور دادخواهی و تشریک مساعی از اهالی مظلوم شهمیرزاد و جهت رفع ظلم از اهالی به حضور مبارک تقدیم می شود علی اکبر نیکزاد
توضیحات سند:
1ـ فرح پهلوی : فرح در سال 1317 در یک خانواده متوسط، از یک پدر آذربایجانی و مادر گیلانی در بخارست پایتخت رومانی بدنیا آمد.پدر فرح، سهراب دیبا افسر ارتش بود که هنگام تولد فرح برای انجام مأموریتی در رومانی، که در آن زمان رژیم سلطنتی داشت، بسر می برد.
فرح در کودکی پدر را از دست داد و با مادرش راهی تهران شد.
در تهران تحت سرپرستی مادر و با مراقبت و حمایت دائیش بزرگ شد.
تحصیلات خود را در تهران ابتدا در مدرسه ایتالیاییها (مدرسه خواهران کاتولیک) و سپس مدرسه ژاندارک و دبیرستان رازی به انجام رساند و برای ادامه تحصیل به فرانسه اعزام در رشته معماری مشغول تحصیل شد.
ضمن تحصیل، با گروههای دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه، که در آن زمان گرایشهای چپی داشتند محشور گردید.
پسر دایی او رضا قطبی هم در میان این دانشجویان بود که با روابط نزدیک بین آن دو بالطبع در گرایش و کشش او به سمت این فعالیتها بی تأثیر نبود.
فرح هنگام تحصیل در پاریس، از نظر تأمین هزینه تحصیل و اقامت خود در پاریس در مضیقه بود و تحت تأثیر شرایط محیط زندگی خود و رواج افکار و عقاید کمونیستی در فرانسه آن روز گرایش های چپی پیدا کرد، به طوری که احسان طبری از رهبران حزب توده بعدها در کتاب «کژراهه» خود نوشت، در حوزه های حزب توده در پاریس نیز حضوری یافت.
دوستان او نیز همه گرایش های چپی داشتند و پسر دایی فرح، رضا قطبی، که او هم در پاریس تحصیل می کرد و به گروههای چپ پیوسته بود.
فرح اولین ملاقات خود را با شاه در یک مجلس پذیرایی که از طرف سفارت ایران در پاریس ترتیب داده شده بود خوب به خاطر می آورد...
دو ماه بعد از این ملاقات فرح برای گذراندن تعطیلات تابستانی به تهران آمد و عمویش اسفندیار دیبا که در آن موقع در دربار کار می کرد، او را برای گرفتن یک بورس تحصیلی به اردشیر زاهدی معرفی کرد.
اردشیر زاهدی که در آن موقع داماد شاه بود، دفتری در دربار داشت و ضمن سایر کارها به امور دانشجویان ایرانی در خارج هم رسیدگی می کرد.
اردشیر زاهدی از قیافه و هیکل متناسب و طرز صحبت این دختر خیلی خوشش آمد و او را برای همسری شاه مناسب تشخیص داد.
فردای همان روز شهناز دختر شاه و همسر اردشیر زاهدی هم فرح را دید و پسندید و تمام داستان از همین جا آغاز شد و طی یک ضیافتی که شهناز و اردشیر برپا کردند وسیله ای بدست آمد تا با هم بیشتر آشنا شوند و با یکدیگر به گفتگو پرداختند...
و مراسم ازدواج بعد از ظهر روز دوشنبه 29 آذر ماه 1338 برگزار و در همان شب مجلس شام و ضیافت باشکوهی در کاخ گلستان منعقد گردید.
فرح بعد از مرگ شاه هرگز درباره میزان ثروت و ارثیه ای که به او رسید سخنی بر زبان نیاورد ولی با کمترین تخمین، دارایی او به صدها میلیون دلار بالغ می شود.
وی در یک خانه مجلل در شرق آمریکا زندگی می کند و ویلایی نیز در جنوب فرانسه دارد ولی غالبا در آمریکا زندگی میکنند و سالی یکی دو بار هم برای گردش و تفریح و خرید به فرانسه می آید پسر کوچک فرح علیرضا و دخترانش فرحناز و لیلا با او زندگی میکنند ولی با پسر بزرگش رفت و آمد ذیادی ندارد.
ر ک : طلوعی، محمود، از طاوس تا فرح، ص 349 ـ 356 و 424.
ـ طلوعی، محمود، پدر و پسر، ص 668 و 702 و 716 ـ 796.
2ـ مهندس مهدی ثقه الاسلامی از اعضای جمعیت فراماسونری لژ فارابی بوده است.
ـ اسناد ساواک، پرونده های انفرادی 3ـ اکبر نیکزاد فرزند اسماعیل در سال 1299 ش در شهمیرزاد بدنیا آمد.
تحصیلات قدیمی داشت و به شغل سقط فروشی روزگار می گذراند.
وی عضو انجمن شهر شمهیرزاد و حزب رستاخیز بوده و در مورخه 22 /1 /1357 عریضه ای مبنی بر تجاوز به مراتع اهالی منطقه شهمیرزاد بر علیه هژبر یزدانی به مقامات مربوطه ارائه نموده است.
ـ اسناد ساواک، پرونده های انفرادی