صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: برگذاری مجلس ترحیم بوسیله کاشانی

تاریخ سند: 16 فروردین 1340


موضوع: برگذاری مجلس ترحیم بوسیله کاشانی


متن سند:

از ساعت 900 روز 11 /1 /40 بمناسبت فوت حضرت آیت اله بروجردی از طرف کاشانی مجلس ختمی در مسجد کاشانی واقع در پامنار برقرار گردید در این مجلس ختم کلیه افراد حزب زحمتکشان1 و سازمان نگهبانان آزادی و عده زیادی از افراد متفرقه شرکت داشتند در این مجلس ختم آیت اله حاج شیخ احمد انصاری درباره فضائل آیت اله بروجردی و تاثر تمام ملت مسلمان از درگذشت حضرت آیت اله بروجردی سخنرانی کرد در ساعت 1200 مجلس ختم پایان یافت.
سپس آقای کاشانی درباره مرجع تقلید شیعیان اظهار داشته سه تن در نجف هستند که واجد مرجع تقلید مسلمانان هستند که این سه نفر سید محسن حکیم و آیت اله حاج سید محمود شیرازی و آیت اله شاهرودی میباشند که آیت اله سید محسن حکیم از دو نفر دیگر خیلی بهتر است و باید حتما کسیکه علم اسلام را در دست میگیرد بتمام شیعیان تعهد بدهد که وارد سیاست شود چون علم و سیاست در درجه اول کار مراجع تقلید باید باشد و مراجع تقلیدیکه به سیاست توجه نداشته باشند ارزش ندارند و انگلیسها در کله مردم کرده اند که آیت اله خوب کسی است که اصلاً کاری بکار سیاست نداشته باشد ضمنا آقای کاشانی اضافه نمود که دولت ایران خیلی مایل است که مرجع تقلید از ایران برود.
رونوشت برابر اصل است.
اصل در پرونده آیت اله کاشانی بایگانی شود.
19 /1 /40

توضیحات سند:

1ـ خلیل ملکی در سال 1330 در دوران نخست وزیری مصدق، همراه با دکتر مظفر بقایی حزب زحمتکشان ملت ایران را تأسیس کردند.
این حزب که در مدت کوتاهی رشد و توسعه یافت از نهضت ملی و جبهه ملی پشتیبانی می کرد.
حزب زحمتکشان با گرایش سوسیالیستی از طرح ملی شدن صنعت نفت و دکتر مصدق جانبداری می کرد و در عین حال با حزب توده که بدنبال پشتیبانی از امتیازخواهی شورویها، طرفداری از رژیم جدایی طلب پیشه وری و مخالفت با دکتر مصدق اعتبار خود را از دست داده بود همچنان در ستیز بود.
خلیل ملکی و مظفر بقایی تا اوایل مرداد 1330 رهبری حزب زحمتکشان ملت ایران را به عهده داشتند ولی پس از فاش شدن ملاقات پنهانی دکتر عیسی سپهبدی ـ یکی از دوستان دکتر بقایی ـ با قوام السلطنه ـ در دوره زمامداری پنج روزه اش، پس از استعفای مصدق در 26/ تیر ماه 1331 بین خلیل ملکی و همفکران او که خواهان رسیدگی به این موضوع بودند با مظفر بقائی اختلاف نظر شدیدی بروز کرد و منجر به انشعاب در حزب زحمتکشان گردید.
یکی به نام حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم) به رهبری خلیل ملکی و یارانش و دیگری حزب زحمتکشان ملت ایران به رهبری مظفر بقائی و همراهانش.
اکثریت افراد و دانشجویان، فعالین روشنفکران و کارگران حزب در کنار خلیل ملکی ماندند.
حزب زحمتکشان مظفر بقایی نیز همراه جمعی دنباله روان او، به مخالفت و مبارزه علیه جبهه ملی و دکتر مصدق پرداختند.
روز 28 مرداد جمعی از افراد حزب بقایی همراه کودتاچیان در حمله و غارت به خانه دکتر مصدق شرکت کردند.
دلیل نامگذاری نیروی سوم، این بود که در برابر دو ابرقدرت آمریکا و شوروی نیروی دیگری که می توانست مستقل از آن دو ابرقدرت عمل کند، «نیروی سوم» است.
جدا شدن ملکی و تأسیس نیروی سوم آنها را قدرتمندتر ساخت و حزب جدید به عنوان یک نیروی مترقی، ضمن انتقاد سالم از جبهه ملی از حکومت دکتر مصدق پشتیبانی کرد.
مجله علم و زندگی بعنوان ارگان فکری و تئوریک حزب عمل می کرد.
نشریه «نیروی سوم» نیز ارگان خبری حزب بود که بطور منظم تا کودتای 28 مرداد انتشار یافت.
پس از کودتای 28 مرداد 1332 بیشتر رهبران و فعالان سازمانهای سیاسی دستگیر یا فراری و مخفی شدند.
خلیل ملکی نیز در شهریور همانسال دستگیر و در قلعه فلک الافلاک خرم آباد زندانی شد.
در همین اوان اختلافات درون حزب نیروی سوم شدت یافت و گروهی به رهبری دکتر محمد علی خنجی از آن جدا شدند.
در سال 1339 خلیل ملکی حزب «جامعه سوسیالیست های نهضت ملی ایران» را به جای نیروی سوم بوجود آورد.

منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 1 صفحه 279

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.