متن سند:
حسن فرجودی1 در بازجوئیهای معموله اعتراف نمود که نقشه آتش سوزیهای مورد بحث و شکستن لامپ های دبیرستان را طرح و با کمک غلامیان2 اجرا نمود و با هیچ دسته و گروهی در تماس نمی باشد و در لنگرود باقر پوریکتا برادر عبدالرضا پوریکتا و علی نمکچیان دانش آموز سال ششم دبیرستان را از همفکران خود معرفی نمود و از افراد شبکه جنگل کسی را نمی شناسد و قصد داشت به جنگل رفته و با آنها آشنا شود سپس دوستان خود صمد بالائی ـ عبدالرضا پوریکتا ـ غبرائی شغل دانشجو ـ غلامیان و نمکچیان را به آنها معرفی کند و انگیزه خود را از اعمال فوق همکاری با شبکه مخرب جنگل و آزاد نمودن ایران و خرابکاری ذکر کرده وی همچنین افزود صمد بالائی کتاب جهت مطالعه به او می داده و سپس درباره مطالب آن با وی بحث می نمود و با خواندن آن کتابها و صحبتهایی که بالایی درباره اوضاع ایران و اینکه در این کشور آزادی نیست می نموده افکارش منحرف و دست به اقدامات فوق زده است.با عرض مراتب فوق مقرر فرمائید در مورد دستگیری نمکچیان و باقر پوریکتا نظریه ابلاغ ضمنا از صمد بالائی و عبدالرضا پوریکتا و سایرین درباره فعالیتهای فرجودی و غلامیان تحقیق و چگونگی رااعلام فرمایند.
10 /8 /509964/ه.
شیخ الاسلامی
توضیحات سند:
1- حسن فرجودی: وی که در کیاکلایه از توابع شهرستان لنگرود بدنیا آمد.بعد از اخذ دیپلم در سال 1349 در یکی از مدارس شهر لنگرود مشغول تدریس می گردد.
در سال 46 با شبکه کمونیستی آشنا می شود.
در اواخر سال 49 پس از واقعه سیاهکل تصمیم به پیوستن به شکبه جنگل می گیرد که توسط ژاندارمری رودسر دستگیر می شود و پس از تحقیق و رسیدگی آزاد می گردد.
در سال 1350 و همزمان با شروع جشنهای شاهنشاهی با مشورت و همکاری احمد غلامیان، مبادرت به آتش زدن طاق نصرت، شکستن لامپهای یک مدرسه و آتش زدن فرمانداری لنگرود می کند که به این منظور مورد سوءظن شهربانی لنگرود و در نهایت دستگیر و به ساواک منتقل و تحت بازجویی قرار می گیرد.
فرجودی در سال 1357 مجددا بدلیل فعالیت در گروه های مخالف رژیم پهلوی تحت تعقیب ساواک بوده است.
2- احمد غلامیان: وی فرزند حسین در سال 1328 در شهرستان لنگرود متولد شد تحصیلات ابتدائی تا متوسطه را در لنگرود طی نمود.
در سال 1350 به کمک حسن فرجودی اقدام به آتش زدن طاق نصرت و منزل فرماندار لنگرود و شکستن لامپهای یک مدرسه نموده که در این ارتباط در تاریخ 5 /8 /50 توسط ساواک دستگیر و به اتهام اقدام علیه امنیت کشور به سه سال زندان محکوم می شود.
در سال 57 ساواک مرکز اعلام می کند که وی پس از آزادی به سازمان چریکهای فدائی خلق پیوسته و متواری می شود.