تاریخ سند: 30 آبان 1344
نامه سرگشاده جمعی از حجج اسلام و فضلاء حوزه علمیه قم به نخستوزیر
متن سند:
رونوشت دیوان عالی کشور
بسمالله الرحمن الرحیم
جناب آقای نخستوزیر بیش از یک سال است که پیشوای عالیقدر و مرجع تقلید شیعه حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی اداماللهظله، برخلاف قانون در زندان استعمار (ترکیه) تحتنظر و سپس در عراق بهطور تبعید به سر میبرند.
درطی این مدت مردم ایران به ویژه حوزۀ علمیه قم از رهبریهای ارزنده و تعالیم و تربیتهای فروزنده ایشان محروم بوده و با کمال بیصبری در انتظار قدوم شریف ایشان دقیقه شماری کردهاند.
وضع مسلمانان و روش ناهنجار دولتهای غیرملی به جایی کشیده که مرجع دینی یک ملت نتواند احکام الهی را صریحاً بیان کند و از آزادی ملت و استقلال کشور خود دفاع نماید و به جرم اعتراض ( به کاپیتولاسیون منفور) بیش از یک سال درحال تبعید و ناراحتی به سر برد.
آری به جرم اعتراض به کاپیتولاسیون یعنی به جرم اعتراض به لایحهای که میگوید ملت ایران باید در برابر اراده و خواستههای اجانب تسلیم و حق هیچگونه دفاع از مال و جان و ناموس خود نداشته باشد.
ما نفهمیدیم اگر کاپیتولاسیون به نفع و صلاح ملت [ایران] است چرا یک روز برای الغاء آن جشنها گرفتند و الغاء آن را از افتخارات هیأت حاکمه آن روز شمردند؟ و اگر به ضرر است چرا دو مرتبه آن را با وضع فجیعتری [به] ملت ایران تحمیل کردند؟ آیا دولتها فکر نمیکنند این مملکت آتیهای دارد، نسل دیگری درپی این نسل است، تاریخ پس از این کارهای ما را دقیقاً بازگو میکند، نسل آینده گذشتهها را مورد بررسی قرار داده و در صفحات تاریخ واقعیت کردار ما را رنگین یا ننگین مجسم میسازد؟
آن روز که بزرگ مرجع جهان شیعه مرحوم آیتالله حاج میرزا محمدحسن شیرازی حکم تحریم تنباکو را صادر فر مود شاید هیأت حاکمه که پافشاری زیاد برای خنثی کردن آن حکم داشت خیال نمیکرد تاریخ آینده با قضاوت صحیح خادم و خائن را مشخص نموده و هریک را در صفحهای به عظمت و حقارت، به خدمت یا خیانت معرفی کرده و در معرض افکار جهانیان قرار میدهد.
آن روز که نابغۀ شرق سید جمالالدین اسدآبادی برای گسستن زنجیرهای استعمار و مبارزه با خودکامگی و استبداد قد علم کرد و لوای آزادیخواهی برافراشت، زمامداران آن روز تصور میکردند با تهمتهای ناروا، تحریف حقایق و تبعید آن مجاهد رشید میتوانند تاریخ را مسخ نموده و افکار نسلهای آینده را منحرف سازند، ولی اکنون برخلاف تصور آنها تاریخ قضاوت میکند که هیأت حاکمه آن روز ایرانی با سرپیچی از راهنمائیهای آن بزرگمرد، ملت ایران را از سعادت و سیادتی که به آنها روآورده بود محروم نموده و با تبعید او رشد و ترقی را از آسیا به جانب آفریقا سوق داد.
تاریخ دائماً گذشتهها را به صورت نوینی تجدید میکند.
امروز همان بزرگ مرجع شیعه و همان نابغۀ شرق هر دو در شخصیت حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی متمثل شده و تاریخ همان آزادیخواهی، همان مبارزه با استعمار و استبداد، همان تبعید و همان محرومیت ملت ایران را به صورت تازه منعکس میسازد؛ با این تفاوت که مردم امروز ایران در تشخیص حقایق از خرافات و تمیز خادم از خائن دقیقتر و در برابر افکار متضاد بهتر از عهدۀ قضاوت برمیآیند.
امروز هیأت حاکمه ایران هرگونه آزادیخواهی، تظلم، شکوه از فقر و بیچارگی و بالاخره هرگونه مبارزه با عوامل فساد و ایادی استعمار را با تهدید، ارعاب، حبس، شکنجه، تبعید و اعدام پاسخ میدهد و دائماً کوشش میکند نقسها را در سینهها خفه سازد و خفقان را بیشتر گسترش دهد.
روزی نمیگذرد که خبر تازۀ موحشی به گوش نخورد و ناراحتی جدیدی به سراغ مردم نیاید، درهای زندانها و شکنجهگاهها به روی مردم باز است، محاکم دربسته نظامی بیحساب به حسابها رسیدگی میکند، ملت از جریان روزمره مملکت به هیچ وجه اطلاعی ندارد، برخلاف خواسته سازمانهای پلیسی چیزی در روزنامهها منعکس نمیشود، دسته دسته مردم رشید به اعدام و تبعید و حبسهای طویلالمدت محکوم میشوند و ملت از سبب جریان محاکمه آنان خبری پیدا نمیکنند.
هنوز حبسهای دستهجمعی، اعدام، شکنجه، آزار روحانیون و مردم متدین پایان نیافته که خبر ناراحتکننده تازهای افکار را به خود مشغول نموده و خانوادههایی را تحت ناراحتی قرار داده است.
شایع است که به تازگی متجاوز از صد نفر دانشجو و کسبه و روحانی را در ظرف یک دو روز به جرم شرکت در جلسات دینی گرفتهاند و پدرها و مادرها از جرم و یا از علت جلب و مکان و احوال آنان هیچگونه اطلاعی ندارند و بازار مسلمانها را سیاه و تجار محترم نوعاً روبه ورشکستگی میروند و کسی جرأت حقگویی ندارد.
این است معنی آزادی در مملکت دموکراسی ایران! درست است که در سایر کشورها ناراحتیهایی نیز وجود دارد ولی تفاوت فاحش است بین دولتهایی که به خاطر ملت با استعمار میجنگند و دولتی که به خاطر استعمار با ملت میجنگد.
آقای هویدا ملت ایران نمیتواند ببیند مرجع تقلید و پیشوای مذهبی خود در تبعید و سایر رهبران ملی محدود بوده باشند و با این حال ساکت نشسته به کارها و هیأت حاکمه صحه گذارند.
شما خیال نکنید با انتقال حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی از ترکیه به عراق میشود احساسات افروخته این ملت را خاموش کرد.
ادامه تبعید حضرت آیتالله خمینی در هر جا و به هر صورتی که باشد مایه ناراحتی و خشم عموم ملت است، آقای هویدا هرچه در نظر شما محترم است، وجدان، مذهب، قانون اساسی، و اعلامیه حقوق بشر با این طرز حکومت مخالف است.
شما یقین بدانید حکومتهایی که پایه آن بر ظلم و ستم به ملت است بقاء و ثباتی ندارد.
الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم.
( قد مکر الذین من قبلهم فاتی الله بنیانهم من القواعد فخر علیهم السقف من فوقهم و آتیهم العذاب من حیث لایشعرون) ما در خاتمه متذکر میشویم لازم است به این وضع اسفناک خاتمه داده شود و با ارجاع حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی به قم و خاتمه دادن به حبس، شکنجه، اعدام و مبارزه با دین و ملت شکاف بین مردم و دولت را پر کنید.
ما تا به حال کراراً به منظور صلاح ملک و ملت تذکراتی به شما و دولتهای قبلی داده و عواقب سوء ظلم و ستم را متذکر شدهایم، امید است که تذکرات مشفقانه ما مورد قبول واقع شود.
ابوالفضل النجفی الخوانساری، علی حیدری نهاوندی، حسن حسنزاده آملی ، حسینعلی منتظری، علی المشکینی الاردبیلی، عبدالرحیم الربانی الشیرازی، سید محمدرضا سعیدی، حسین نوری، سید یوسف تبریزی، مهدی الحسینی الروحانی، علی قدوسی، علیاکبر مسعودی، حسین المظاهری، مرتضی مقتدایی اصفهانی، محمدمهدی ربانی، اکبر هاشمی، محمدمهدی گیلانی، محمدحسین مسجد جامعی، ابوالقاسم مسافری، یحیی فاضل همدانی، محسن حرمپناهی، رضا گلسرخی کاشانی، سید حسن طاهری، علمالهدی اهوازی، الاحقر عبدالعظیم محصلی، سید عبدالمجید ایروانی، عباس محفوظی، محمدعلی گرامی، کریمی، العبد محسن الخراسانی، الاحقر محمد الشاهآبادی عفیعنه، مصطفی اعمادی[اعتمادی]، یدالله پورهادی، سید محمدعلی موحدی، محمدباقر حسنی، جوادی آملی، سید احمد موسوی، مهدی الحائری، ابوالفضل علمایی، هاشم تقدیری، یحیی انصاری، محمد مؤمن، احمد آذری قمی، محمد حسین خامنهای، سید حسین خلخالی، یعقوب الموسویالزنجانی، غلامحسین عابدی، یوسف صانعی، مصطفی زمانی نجفآبادی، الشیخ محمد الهمدانی، محمدکاظم شرفی یزدی، علی کاظمی، سید محمود دعایی، سید ابوالفضل الموسوی التبریزی، احمد آیتی اصفهانی، سید محمد صادق زیارتی، عبدالحسین معزی تهرانی، محمد خندقآبادی، قاسم تهرانی، میرآقا موسوی زنجانی، علی احمدی، محمدتقی مصباح یزدی، محمدعلی منتظری، سید صدرالدین طاهری شیرازی، حجتالله کیانی، محیالدین فاضل هرندی، علینقی فرائی زنجانی، محمد صدرالدین طباطبایی مهریزی، غلامرضا زندی، محسن دوزدوزانی، علی تهرانی، پهلوانی، فتحالله شهاب، سیدمحمد حسینی، مهدی کروبی، حسین مفید لیجانی، حجت کشفی، غلامحسین ایزدی، سیدمحمد تقی محصل همدانی یزدی، سید محمدتقی شاهرخی خرمآبادی، ابوالقاسم وافی یزدی، محسن فیض، سید جعفر حسینی یزدی، جواد حاتمی، مهدی مؤیدی، محمدعلی شرعی، محمدعبایی خراسانی، محمدرضا مؤیدی، عباس شیرازی رفسنجانی، سیدجواد موسوی، عبدالعلی معزیتهرانی، سید تقی موسوی درچهای، لطفعلی فقیهی، محمدتقی نصیری سمنانی، محمدرضا فاکر خراسانی، محمدباقر شریعتی سبزواری، محمد اشرفی اصفهانی ، سید حسن شجاعی کیاسری، سید احمد موسوی اصفهانی، محمدحسین بنیپور، یحیی سلطانی اصفهانی، محمدمهدی غفاری تهرانی، حبیبالله مرزوقی شمیرانی دینپرور، عباس مناقبی یزدی، علیاکبر ناطق تهرانی، محمدآقا رحیمی اصفهانی، سیدحسن اسمعیلیان، فضلالله قاسمی، سیدفخرالدین هاشمی، محمدرضا رحیمی، علی یزدانی، علیرضا احمدی، حسن حبیباللهی، حسن صالحی، رضا مطلبی، مهدی تسلیمی، السید مجتبی الموسوی الکاشانی، سیدهادی هاشمی، سید محمود سجادی، محمدباقر منتظری، سیدباقر موسوی، محمد جعفری رودسری، محمد رزاقپور کرمانی، سید محمود هاشمی، علیاصغر طاهریکنی، خلیل صادقی، احمد توکلی، حسین کریمی، سید محمد مدنی، عبدالرسول شاهرخی، سیدمحمد کاظم ارفع، غلامحسین فلاح، حسین نبویخوئی، الاحقر سید جعفر کاظمی اصفهانی، حجتالله ساکی خرمآبادی، الاحقر سیدمحمدتقی کاظمی اصفهانی، ابوالقاسم جلالی، حجتالله القاسمی، محمدحسین غفاریان، سید علیرضاحسینی کجایی، غلامرضا ملایوسفی، الاحقر بزرگ کازرونی، محمد محمود تویسرکانی، سید محمد فقیهزاده مطهری یزدی، عیسی خطیبی گیلانی، نورالله طبایی، سیدعلی متقی مازندرانی، عباس حسنی کرمانی، محمدحسین املایی اصفهانی، محمدعلی دهخدا کرمانی، سیدضیاءالدین نجمالهدی یزدی، محمدحسین زندی، مرتضی ربانی، عبدالحسین کرماللهیخرمآبادی، سیدمحمد شاهرخی، محمدابراهیم مجیدی، محمداسمعیل غائبی، محمدرهنما، حسین طالبی، فتحعلی صاحب الزمانی، اسدالله روحالله نجفآبادی، فتحالله امید، رسول پناهنده، محمدعلی روحانی خراسانی، جابر صباری، جعفر حسینی، نصرالله صالحی، محمدرضا یاسینی، ضیاءالدین الحسینی الاشکوری، حسن تهرانی، قربانعلی ذوالقدری زنجانی، هادی دولت مهدی، مهدی مهدوی.
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 210