صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

پیشگاه مبارک علیاحضرت فرح پهلوی1 شهبانوی ایران

تاریخ سند: 27 اسفند 1354


پیشگاه مبارک علیاحضرت فرح پهلوی1 شهبانوی ایران


متن سند:

شهری ش 10852 ک 52 ت با افتخار سال 2535 شاهنشاهی ایران و آغاز پنجاهمین سال سلطنت پرافتخار و بابرکت دودمان پهلوی و عید سعید باستانی را به پیشگاه مبارک آن شهبانوی عالی¬قدر و مهربان تبریک عرض می¬نماید.
از خداوند سلامت و طول عمر خاندان جلیل سلطنت را آرزومند است.
چاکر.
فرهاد مسعودی

توضیحات سند:

1.
فرح دیبا (پهلوی) در مهرماه سال 1317 در یک خانواده متوسط، از پدری آذربایجانی به نام سهراب و مادری گیلانی به نام فریده قطبی گیلانی در بخارست پایتخت رومانی به دنیا آمد.
پدر فرح، سهراب دیبا افسر ارتش بود که هنگام تولد فرح برای انجام مأموریتی در رومانی، که در آن زمان رژیم سلطنتی داشت، به سر می برد.
فرح در کودکی پدر را از دست داد و با مادرش راهی تهران شد.
در تهران تحت سرپرستی مادر با مراقبت و حمایت دایی‌اش بزرگ شد.
تحصیلات خود را در تهران ابتدا در مدرسه‌ی ایتالیایی‌ها (مدرسه‌ی خواهران کاتولیک) و سپس مدرسه‌ی ژاندارک و دبیرستان رازی به انجام رساند و برای ادامه‌ی تحصیل به فرانسه اعزام و در رشته‌ی معماری مشغول تحصیل شد.
ضمن تحصیل، با گروه‌های دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه، که در آن زمان بیشتر گرایش‌های چپی داشتند آشنا شد.
پسر دایی او رضا قطبی هم در میان این دانشجویان بود و روابط نزدیک بین آن دو، بالطبع در گرایش و کشش او به سمت این فعالیت‌ها بی تأثیر نبود.
فرح هنگام تحصیل در پاریس، از نظر تأمین هزینه‌ی تحصیل و اقامت خود در پاریس در مضیقه بود و تحت تأثیر شرایط محیط زندگی خود و رواج افکار و عقاید کمونیستی در فرانسه‌ی آن روز گرایش های چپی پیدا کرد، به طوری که احسان طبری ـ از رهبران حزب توده بعدها در کتاب «کژراهه» خود نوشت: « در حوزه های حزب توده در پاریس نیز حضور می یافت.
دوستان او نیز همه گرایش های چپی داشتند و پسردایی فرح، رضا قطبی، که او هم در پاریس تحصیل می کرد به گروههای چپ پیوسته بود.
فرح اولین ملاقات خود را با شاه در یک مجلس پذیرایی که از طرف سفارت ایران در پاریس ترتیب داده شده بود خوب به خاطر می آورد.
...
دو ماه بعد از این ملاقات، فرح برای گذراندن تعطیلات تابستانی به تهران آمد و عمویش اسفندیار دیبا که در آن موقع در دربار کار می کرد، او را برای گرفتن یک بورس تحصیلی به اردشیر زاهدی معرفی کرد.
اردشیر زاهدی که در آن موقع داماد شاه بود، دفتری در دربار داشت و ضمن سایر کارها به امور دانشجویان ایرانی در خارج هم رسیدگی می کرد.
اردشیر زاهدی از قیافه و هیکل متناسب و طرز صحبت این دختر خیلی خوشش آمد و او را برای همسری شاه مناسب تشخیص داد.
فردای همان روز شهناز دختر شاه و همسر اردشیر زاهدی هم فرح را دید و پسندید و تمام داستان از همین جا آغاز شد.
و طی یک ضیافتی که شهناز و اردشیر زاهدی برپا کردند وسیله ای به دست آمد تا با هم بیشتر آشنا شوند و با یکدیگر به گفتگو پرداختند ...
مراسم ازدواج بعد از ظهر دوشنبه 29 آذرماه 1338 برگزار و در همان شب مجلس شام و ضیافت باشکوهی در کاخ گلستان منعقد گردید.
» فرح بعد از مرگ شاه هرگز درباره‌ی میزان ثروت و ارثیه ای که به او رسید سخنی بر زبان نیاورد، ولی با کمترین تخمین، دارایی او به ده‌ها میلیون دلار بالغ می شود.
وی در یک خانه‌ی مجلل در شرق آمریکا زندگی می کند و ویلایی نیز در جنوب فرانسه دارد، ولی غالبا در آمریکا به سر می‌برد و سالی یکی دوبار هم برای گردش و تفریح و خرید به فرانسه می آید.
پسر کوچک فرح علیرضا و دخترش لیلا خودکشی کرده‌اند و فرحناز با وی زندگی می‌کند.
او با پسر بزرگش رضا پهلوی رفت و آمد زیادی ندارد.
رک: کتاب فرح پهلوی به روایت اسناد ساواک 3 جلد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی

منبع:

کتاب مسعودی‌ها به روایت اسناد ساواک صفحه 429

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.