تاریخ سند: 1 شهریور 1350
موضوع : شیخ بهاءالدین محلاتی
متن سند:
به : 231
از : 7/ه شماره : 11556/ ه
نامبرده بالا روز 25 /5 /50 پس از پایان درس به شاگردان خود (طلاب)
گفته چند روزی است به شماها مطلبی دارم زیرا مدتی است نامه هایی به من
می رسد که در آنها توهین هایی به من شده است.
بردباری کرده ام در این نامه
نوشته شده است شما در
جریان جشن مسئولیت
بزرگی دارید لیکن سکوت
کرده اید دلیل بر رضا و
امضای آن است.
حتی
وجود شما سد راه مردم
مسلمان است آنگاه اضافه
می کند حالا شما فکر کنید
کدام مسلمان است که این
همه مخارج بیهوده را برای
جشن میکند در حالی که
مردم فقیر و بدبخت هستند
و همه نوع گرفتاریها دارند
احساس نمی کند حتی خود
مأمورین آنها این احساس
را دارند خدا شاهد است من
مخالف اوضاع هستم در نامه نوشته شده چون جشن در این حدود است مربوط
به شما است آقایان این موضوع مربوط به همه است مگر مراجع و علمای دیگر
(مثلاً آیت الله شریعتمداری، میلانی، گلپایگانی) غیر از ما هستند چرا تنها من
مسئول باشم مگر زمانی که دستگاه مرا بازداشت و زندانی نمود کدامیک از
شماها جویای احوال من شدید مردم شرایط زمان و موقعیت را در نظر نمی گیرند
عده ای از آقایان در کشوری که با ایران مخالفت دارد آزادانه می توانند فعالیت
کنند و آنچه را که بخواهند می گویند ولی نمی دانند در این کشور که من حکومت
آن را به عنوان یک حکومت واقعی اسلامی نمی شناسم نمی شود فعالیت نمود من
مخالف هستم با این همه مخارج بیجا در حالیکه همه اطلاع دارند فقر و بیچارگی
همه را فرا گرفته است من می بینم شرایط امر به معروف و نهی از منکر وجود ندارد
روی قانون دینی و ملاک علمی سکوت کرده ام نه اینکه تصور شود سکوت من
دلیل رضایت من باشد مگر نه علی ابن ابیطالب در زمانی که می خواست با معاویه
جنگ کند عده ای نزد او آمدند بنا شد مبارزه کنند ملت هم جمع شدند لیکن
حضرت چون دیدند جمعیت کم و شرایط موجود نیست فرمودند بروید ایراد
کردند چرا فرمود با شما
عده ما به جنگ معاویه
نمی توانیم برویم حالا
آقایان شما تصور کنید من
چطور اقدام کنم با کدام ملت
افرادی که نامه نوشته اند
حتی امضای درستی
نکرده اند و حتی جرأت
نداشته اند نامه را بدست
خود من بدهند با این افراد
ما می توانیم اقدامی کنیم
آخر با کدام مردم کسی
هست مجلسی هست مردم
جمع خواهند شد تا بگویم
ترسی ندارم ولی همین مردم
پس از اجتماع فرار خواهند
کرد کسی باقی نمی ماند چرا عملی بکنم که ضرر داشته باشد وقتی هر فرد
مسلمان یا غیر مسلمان حتی مأمورین آنها حساب کند که این همه فقر و بدبختی
ولی این همه پول صرف جشن شود و مخالف این عمل باشند من مخالف نخواهم
بود خدا شاهد است من با تمام این اوضاع مخالف بوده و سخت نگرانم لیکن
کاری نمی توانم بکنم من با این مخالفم و او را مسلمان نمی دانم بنابراین چطور با
این علما موافق هستم شما به رفقایتان به دیگر مردم این معنی را...
کنید به آنان
برسانید و به مسلمانها بگویید.
نظریه شنبه : کلمه این (من با این مخالفم) بنا به اظهار و تفسیر طلاب منظور شاه است زیرا موقع گفتن صیغه
قسم را گفته است من واله و بالله با این مخالفم.
نظریه یکشنبه : اظهارات شنبه مورد تأیید است.
خاور
نظریه چهارشنبه : نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه /7 ه: نظریه چهارشنبه مورد تأیید است.
در گزارش روز 6 /4 /50 درج شد.
برابر پی نوشت تیمسار مدیریت کل در ذیل گزارش وقایع روزانه «تحت کنترل شدید باشد.
»
در اجرای اوامر اقدام گردید.
8 /6 /51
منبع:
کتاب
آیتالله شیخ بهاءالدین محلاتی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 97