تاریخ سند: 26 مهر 1352
موضوع: اجتماع روحانیون در مسجد جامع
متن سند:
از: 4/ﻫ تاریخ:26 /7 /1352
به: 312 شماره: 40210/ﻫ
موضوع: اجتماع روحانیون در مسجد جامع
اخیراً علماء رضائیه ضمن اجتماع در مسجد جامع درباره موضوعات مختلف مشغول گفتگو بودند و در ضمن راجع به سوءقصد به جان شخص اوّل مملکت و ولیعهد صحبت به میان آمد و مطالب مندرج در روزنامه مورد گفتگو واقع گردید میرزا عبداله قرهاوغلانی محضردار که در بالای مغازه نزاکتگو اقامت دارد اظهار داشت شخصی که میخواست سوءقصد کند و در روزنامه نوشته شده بود منوچهر1 نام دارد و میخواست به عنوان فیلمبردار در داخل وسایل فیلمبرداری مواد منفجره بگذارد اکبر مولودی در پاسخ اظهار داشت همه اینها حرف پوچ است چطور شد با این همه مأمور زیادی که گذاشتهاند این فیلمبردار توانسته است داخل شود حتماً اول بازدید میکنند و بعداً اجازه ورود به صحنه را میدهند پس معلوم میشود این نوشته روزنامه غلط است چون میخواهند یک عده را بکشند ناچار برای کشتن آنها میخواهند از ملّت رأی بگیرند.
نظریه شنبه ـ اظهار مطالب فوق مورد تائید است
نظریه یکشنبه ـ در مسجد جامع همیشه تعدادی از روحانیون اجتماع و در مورد مسائل مختلف با یکدیگر به بحث و گفتگو مینشینند که در مورد مراقبت از آنان اقدام و گزارشات واصله به موقع تقدیم گردیده و منبعد نیز به همین نحو اقدام و نتیجه به استحضار خواهد رسید.
نظریه چهارشنبه ـ نظریه یکشنبه مورد تائید است.
نظریه جمعه ـ نظریه چهارشنبه مورد تائید است
دایره عملیات آقای ... ـ 29 /7
______________________
1. منوچهر مقدم سلیمی فرزند اللهوردی به سال 1314 در شهرستان ابهر به دنیا آمد. او در دبیرستان از هم کلاسیهای پرویز نیکخواه بود که هر دو در سازمان جوانان حزب توده عضویت داشتند. نیکخواه برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و به عضویت کنفدراسیون جهانی دانشجویان درآمد و سلیمی به کار نقاشی و مجسمهسازی مشغول شد و مدتی را هم در نیروی دریایی گذراند. نیکخواه پس از بازگشت به ایران گروهی کمونیست ـ مائوئیست تشکیل داد که سلیمی یکی از اعضای آن بود اعضای این گروه به اتهام نابجای دخالت در ترور شاه در 21 فروردین 1344 دستگیر و گروه آنان متلاشی شد. مقدم سلیمی به سه سال زندان محکوم شد که پس از تحمل 30 ماه مورد عفو ملوکانه (!) شاه قرار گرفت و آزاد شد. او پس از آزادی به گروه کر تالار رودکی پیوست و بعد یک آتلیه نقاشی دست و پا کرد. سلیمی در سال 1351 با خسرو گلسرخی آشنا شد و هر دو به اتفاق شکوه میرزادگی (فرهنگ رازی) محفلی مطالعاتی شکل دادند و در تداوم این محفل درگیر در اندیشه طرح ترور شاه شدند. با دستگیری سلیمی در فروردین 52 این اندیشه بیفرجام ماند. او پس از دستگیری همکاری گستردهای را با ساواک آغاز کرد و با اعترافاتش افراد بسیاری را به حلقه اسارت ساواک درآورد. سلیمی در دادگاه به پانزده سال حبس جنایی محکوم شد.
او در زندان دوران سیاهی را برای خود رقم زد و به همکاری کامل با پلیس و ساواک کشیده شد و پیوسته نامههای سراسر مدح و مجیز به مقامات دربار و دولت و شخص شاه مینوشت. او در سال 1354 به درخواست خود از زندان به عضویت حزب رستاخیز درآمد و در بهمن 1355 با برگزاری جشن سپاس و سخنرانی متملقانه و مدح انقلاب سفید مورد عفو ملوکانه (!) قرار گرفت و آزاد شد. وی پس از آزادی به کار در آتلیهاش مشغول شد. به نقل از: خاطرات عزت شاهی، تدوین و تحقیق: محسن کاظمی، تهران، انتشارات سوره مهر، دوم، 1385، ص 197
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مساجد، مساجد استان آذربایجان غربی- جلد اول صفحه 53