تاریخ سند: 14 خرداد 1342
متن سند:
محترما در اجرای اوامر با آقای سیدمحمود طالقانی عضو نهضت آزادی جبهه ملی ملاقات و ضمن اظهارات نامبرده ذیلاً معروض می گردد.1ـ همان قسم که به تیمسار ریاست ساواک قول دادم در سخنرانیهای خویش همه نوع دقت نموده سخنان تحریک آمیز بر زبان نخواهم آورد ولی متأسفانه مأمورینی که اظهارات حقیر را گزارش می دهند یا مغرض می باشند و تحریف می کنند یا بیسواد هستند از این رو استدعا دارم امر فرمایند دستگاه ضبط صوتی اظهارات بنده را ضبط کند تا حقایق آشکار گردد و یا این که اساسا از رفتن منبر و سخنرانی به طورکلی خودداری نمایم.
2ـ ملاقات زن و بچه آقایان دکتر آذر و مهندس بازرگان و سایر اساتید دانشگاه که در زندان قصر هستند برخلاف گذشته خیلی زننده و در موقعی که عده زیادی زندانی برای ملاقات آماده می شوند آنها را که مردان تحصیل کرده و محترمی هستند پشت میله های زندان آورده با صدای بلند ناچارند صحبت کنند در صورتی که آقایان سرلشگر خزاعی و سرهنگ قوامی موقع ملاقات زن و بچه آنها را در داخله زندان می برند و نزد یکدیگر هستند و مشاهده این جریان باعث تحریک دانشجویان شده و می شود کما این که گفته اند منبعد زن و بچه آنها به ملاقاتشان نروند.
3ـ درباره دستگیری و نگاهداری سران جبهه ملی و نهضت آزادی که مؤثر هستند عرضی ندارم ولی پاره ای افراد که اسامی چند نفر از آنها ذیلاً عرض می شود افرادی هستند که کوچکترین تأثیری در این جریانات نداشته و به جز ویرانی و گرسنگی زن و بچه آنها و این که به روحیه آنها از لحاظ ماندن در زندان لطمه وارد آید و احساساتشان شدیدتر گردد نتیجه دیگری نخواهد داشت و بهتر است در این ماه عزاداری و برای آزادی آنها اوامر مقتضی از طرف تیمسار ریاست ساواک صادر گردد.
1ـ سنایی عضو بیمه 2ـ گلزار فروشنده لوازم برق 3ـ شیخ زادگان 4ـ شانه چی 5ـ قهرمانی 6ـ حسینی کارمند جزء دخانیات 7ـ حنیفه نژاد.
4ـ در حال حاضر روی قولی که داده ام و برای حفظ امنیت فعلی کشور ناچارم به خواسته های پاره ای از دانشجویان روی مساعد نشان دهم که بعدا نصایح من در آنها مؤثر باشد و مرا سازمان امنیتی به حساب نیاورند و روی همین اصل مشغول اقداماتی هستم که نتیجه آن بعدا معلوم و به عرض خواهد رسید.
5ـ اساسا و به طورکلی با توجه به اوضاع و احوال خاورمیانه و تشنجات فعلی ایران صلاح در این می دانم که به طورکلی شکاف حاصله بین افراد مؤثر جبهه ملی و مقامات دولتی را پر نمایم و بدون آنها بیش از این در زندان جز جریحه دار شدن افکار عمومی و بخصوص دانشجویان اثر دیگر نخواهد داشت در این صورت چنانچه صلاح باشد و اجازه فرمایند سران جبهه ملی را در بازداشتگاه ملاقات و نظریه و نتیجه ملاقات را به عرض تیمسار ریاست ساواک برسانم چه بسا همین ملاقات ها اثرات بس نیکویی برای طرفین در برداشته باشد 6ـ آخرین استدعایم این است که چنان چه اوامری با حقیر داشته باشند وسیله یک نفر که قبلاً تعیین می فرمایند ابلاغ گردد زیرا این دو روزه که از زندان آزاد شده اشخاصی مختلف به نام افسر سازمان امنیت وسیله تلفن به انواع مختلف مرا تهدید می نماید که چرا فلان موضوع را در منبر بیان داشتم و چون به آبرو و حیثیت خود پای بند هستم حاضرم اساسا منبر نروم یا از تهران خارج شوم که با این صحنه های آبروریزی مواجه نشوم.
7ـ آقای نصرت اللّه امینی که جزو بازداشت شدگان می باشد دارای سرنوشتی بس اسف انگیز به شرح زیر است الف ـ پدرش سرطان گرفته مشرف به موت می باشد ب ـ یکی از پسرهای او مبتلا به آنفلوانزا و بستری و مشرف به موت است.
ج ـ پسر دیگری حال فلج پیدا کرده و بستری است.
د ـ خانواده اش نیز از این همه ناملایمات و بازداشت بودن مرد نان آور آنها به چنان سرنوشتی دچار شده که دیر یا زود از بین خواهد رفت تصور هم نفرمایند عرایضم دور از حقیقت می باشد یکی از افسران ساواک در همسایگی نصرت اللّه امینی منزل دارد ممکن است وسیله او یا کلیه اهل محل که از این جریان اطلاع کامل دارند تحقیق فرموده در صورت صحت توجهی به این پیرمرد خدمتگزار بفرمایند.
به هر صورت باید مراقب اعمال و افعال این شخص بود 11 /3 /42 با ریاست اداره یکم مذاکره فرمودند دستور مقتضی در مورد مراقبت صادر نموده اند ثابتی 12 /3 /42