صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

متن مصاحبه حضرت نائب الامام آیت‌اله العظمی آقای خمینی دام ظله با خبرنگار فرانسوی «لوموند»

تاریخ سند: 4 خرداد 1357


متن مصاحبه حضرت نائب الامام آیت‌اله العظمی آقای خمینی دام ظله با خبرنگار فرانسوی «لوموند»


متن سند:

متن مصاحبه حضرت نائب الامام آیت‌اله العظمی آقای خمینی دام ظله با خبرنگار فرانسوی «لوموند»

هموطنان عزیز، فرستاده مخصوص لوموند با قائد بزرگ حضرت آیت‌اله خمینی مصاحبه‌ای به عمل آورده است که در لوموند مورخ 6 مه 1978 برابر 16 اردیبهشت 1357 در صفحه (4) به چاپ رسیده است. نهضت ایران، نهضت آزادی ایران خارج از کشور افتخار دارد که متن کامل این مصاحبه را جهت اطلاع مردم مبارز ایران منتشر می‌نماید. تذکر این نکته به جاست که یک قسمت از مقدمه فرستاده لوموند به طور خلاصه در مقدمه هیئت تحریریه لوموند آمده، و یکی دو سئوال و جواب در متن از قلم افتاده است. متن حاضر مصاحبه است. قسمت‌هایی که در روزنامه لوموند نیامده است، در داخل دو پرانتز گذاشته شده است.
آیت‌اله خمینی رهبر مذهبی شیعیان جهان گفتند:
«شورش‌های اخیر، مقدمه انفجاری عظیم است»
از فرستاده مخصوص لوموند
از آغاز سال جاری مسیحی شورش‌های بزرگی مرتباً در ایران، از قم گرفته تا تبریز به وقوع پیوسته و شهرهای متعددی را زیر آتش خود گرفته‌اند. در همین هفته نیز کار درس و بحث در چند دانشگاه واقع در تهران به هم خورده است. گرچه مخالفان جنبش و چپ افراطی در این جنبش‌ها که برضد رژیم شاه‌اند، به طور فعال شرکت دارند، ولی به نظر می‌رسد که الهام‌دهندگان عمده و اصلی این جنبش‌ها رهبران مذهبی‌اند.
به هر حال به طور مرتب و منظم تظاهر کنندگان نام رهبر مذهبی شیعیان، یعنی آیت‌اله خمینی1 را تکرار می‌کنند. آیت‌اله خمینی از سال 1963 2 به حالت تبعید در عراق به سر می‌برند. در روز 29 اکتبر 1977 مرگ مشکوک پسر ایشان در ایران3 و انتشار مقاله توهین‌آمیزی علیه آیت‌اله در روزنامه‌های دولتی، منشاء عصیان و طغیان گردید که پس از آن تاریخ، نیروی مذهبی را علیه شاه به حرکت درآورد.
هرچند آیت‌اله خمینی از مخالفان سرسخت رژیم شاهنشاهی است، مرتباً بیانیه‌ها و اعلامیه‌هایی خطاب به مردم صادر می‌کند و آنها را به شورش و عصیان فرا می‌خواند، ولی هیچگاه تاکنون با مطبوعات خارجی مصاحبه به عمل نیاورده است. ایشان در تبعیدگاه خویش در شهر مقدس نجف (عراق) فرستاده مخصوص لوموند را به حضور پذیرفتند.
آیت‌اله خمینی با چهره‌ای لاغر که محاسنی سفید، آن را کشیده‌تر می‌کرد، با «بیانی متهورانه» و لحنی آرام و بم، مدت دو ساعت با ما سخن گفت. حتماً وقتی به این مطلب و تکرار آن می‌پرداخت که: "ایران باید خود را از چنگ شاه خلاص کند". و نیز هنگامی که به مرگ پسرش اشاره می‌کرد، نه آثار هیجان در صدایش دیده می‌شد و نه در خطوط چهره‌اش، حرکتی ملاحظه می‌گردید. «وضع رفتار قدرت تسلط و کف نفس وی، وضع رفتار و قدرت تسلط و کف نفس خردمندی کهنسال بود».
«آیت‌اله به جای آنکه با فشار بر روی کلمات، ایمان و اعتقاد خود را به مخاطبش، ابلاغ کند با نگاه خود چنین می‌کرد. نگاهی که همواره نافذ بود، اما هنگامی که مطالب به جای حساس و عمده‌ای می‌رسید تیز و غیر قابل تحمل می‌شد آیت‌اله عزمی راسخ و کامل دارد و در صدد قبول هیچ مصالحه‌ای نیست و مصمم است که در مبارزه خود علیه شاه تا پایان کار به پیش برود. در حال حاضر در ایران به نام همین پارسا و زاهد 76 ساله است که شورش‌های متعدد به وقوع می‌پیوندد.
این شورش‌ها که دارای عناوین و موضوعاتی مذهبی‌اند خیلی بیشتر از آنچه جبهه مخالف چپ، رژیم شاه را به خطر می‌اندازد، رژیم مذکور را جداً به خطر انداخته است.»
اکنون، ما در حضور آیت‌اله در اطاقی دو متر در دو متر و در خانه‌ای هستیم که در دورترین قسمت نجف واقع است، شهری که از لحاظ وضع جغرافیایی، یکی از بدترین مناطق کویری عراق است.
در راه نجف و بغداد، بادی سخت برخاست و شن‌ها را به حرکت درآورد، شدت باد به اندازه‌ای بود که اتومبیل ما را مانند پر کاهی جابجا می‌کرد و بالاخره آن را در یک توده شن، بی‌حرکت ساخت.
راننده ما این وضع را خشم خداوندی دانست و به تلاوت آیاتی از قرآن پرداخت.
در اینجا که سرزمین مقدس مسلمان شیعی است، همه جا خداوند عادل و عدالت‌خواه و عدالت‌گستر، حاضر و ناظر است. مرقد علی علیه‌السلام، نخستین امام و داماد پیغمبر در نجف است، و در کربلا نیز مرقد امام حسین، سومین امام و نواده پیغمبر قرار دارد. قبور این امامان در زیر گنبدی قرار دارد که از خارج طلاکاری است، و تلألؤ و لمعان آن بینهایت است و از داخل نیز با هزاران آینه درخشان آذین شده‌اند. «با اینکه امام و فرزندان امام حسین تا امام یازدهم همگی توسط غاصبان اموی و عباسی به قتل رسیده‌اند». معذلک این ثروت نمایان در متن فقر بینهایت محیط ، تعجب‌آور نیست. در واقع این امر، خود بیانی است از حالت تلاقی اسلام، مردمانی بسیار فقیر یعنی شیعه، اسلامی شیعی، شیعی‌ای که پیروانش در سراسر جهان یک ششم مسلمان را تشکیل می‌دهندمدت ده قرن است در انتظار ظهور امام دوازدهم هستند، امامی که حکومت حق را برقرار خواهد کرد و بر روی زمین، عدالت را مستقر خواهد ساخت. گرچه اماکن مقدس شیعیان در مملکت عراق واقعند (که نصف جمعیتش شیعه هستند) ولی شیعیان خصوصاً در ایران ساکن‌اند، و در حقیقت از سی و سه میلیون ایران، 93 درصدشان شیعه هستند کسی که چنین توده شیعی را که هنوز هم ایمان شدید و سوزان، به حرکتشان درمی‌آورد، تحت تسلط و کنترل دارد، عملاً در ایران فرمانروایی می‌کند. آیا این پارسای کهنسال یعنی آیت‌اله خمینی چنین قدرتی دارد؟) «شاه، این مرد پارسا را به سال 1963 از ایران تبعید کرد. وی از سال 1965 به بعد یعنی بعد از یک دوران تبعید در ترکیه در نجف به سر می‌برد و مرگ و (یا قتل؟) پسرش دلیلی برای شورش‌های متوالی شده است که هر چهل روز یکبار ایران را به لرزه درمی‌آورد».
«در پیچ یکی از کوچه‌های تنگ نجف (که خانه‌هایشان برای آنکه از تابش آفتاب سوزان جلوگیری کند، در هم فرو می‌رود) مسکن محقر آیت‌اله خمینی قرار دارد. این خانه نظیر مسکن فقیرترین افراد نجف است. در سه اطاق این خانه، حداکثر دوازده تن از نزدیکان وی، حضور داشتند. در این مسکن محقر از قدرت رؤسای شورش و یا رؤسای جبهه مخالف که در تبعید به سر می‌برند هیچ نشانه و علامتی دیده نمی‌شود و اگر آیت‌اله خمینی قدرت آن را دارد که ایران را به حرکت درآورد و شورش برانگیزد، این قدرت مسلماً ناشی از تسلط و اقتدار وی بر افکار مردم ایران است. اقتدار آیت‌اله پس از تبعیدش از ایران به جای آنکه کم شود، ده برابر شده است. آیت‌اله که مردی متین و کم سخن است، تاکنون هیچگاه خطاب به مطبوعات بین‌المللی مطالبی بیان نکرده است، و بنابراین مصاحبه حاضر با لوموند نخستین مصاحبه ایشان است.»
اگــــــــر مـــــا بــــــــه حکــــــومت برسیـــــــم
سوال: شاه شما را متهم می‌کند که مخالف تمدن و گذشته‌گرا هستید. جواب شما به این مطلب چیست؟
جواب: این خود شاه است که عین مخالفت با تمدن است «و گذشته‌گرا است». مدت پانزده سال است که من در اعلامیه‌ها و بیانیه‌هایم خطاب به مردم ایران مصراً خواستار رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی مملکتم بوده‌ام. اما شاه سیاست امپریالیست‌ها را اجرا می‌کند و کوشش دارد که ایران را در وضع عقب ماندگی و واپس‌گرایی نگاه دارد. رژیم شاه رژیم دیکتاتوری است. دراین رژیم آزادی‌های فردی پایمال، و انتخابات واقعی و مطبوعات و احزاب از میان برده شده‌اند.
نمایندگان را شاه با نقض قانون اساسی تحمیل می‌کند. انعقاد مجامع سیاسی و مذهبی ممنوع است. استقلال قضایی و آزادی فرهنگی به هیچ وجه وجود ندارد، شاه قوای سه گانه را غصب کرده و یک حزب واحد ایجاد نموده و از این بدتر پیوستن به این حزب را اجباری کرده است و از متخلفان انتقام می‌گیرد. کشاورزی ما که تولیدش حتی تا 23 سال پیش اضافه بر احتیاج داخلیمان بود و ما صادر کننده این مازاد بودیم فعلاً از میان رفته است. مطابق ارقامی که نخست‌وزیر شاه در دو سال پیش بدست داده است، ایران 93 درصد از مواد غذایی مصرفی خود را وارد می‌کند و اینست نتیجه به اصطلاح اصلاحات ارضی شاه، دانشگاه های ما نیمی از سال بسته‌اند و دانشجویان ما هر سال چندین بار مضروب و مصدوم می‌گردند و به زندان افکنده می‌شوند. شاه اقتصاد ما را از میان برده و درآمد حاصل از نفت را که (ثروت آینده مردم ماست) تبذیر می‌کند و آن را برای خرید اسلحه‌هایی به کار می‌برند که جنبه تجملی و قیمت‌های سرسام‌آور دارند. این امر به استقلال ایران لطمه می‌زند. من مخالف شاه هستم درست به دلیل آن که سیاست وی که وابسته به قدرت‌های خارجی است پیشرفت مردم ما را در معرض خطر قرار می‌دهد. وقتی شاه ادعا می‌کند که ایران را به «مرز تمدن بزرگ» می‌رساند، دروغ می‌گوید و این مطلب را بهانه قرار داده است تا ریشه استقلال مملکت را قطع کند و خون مردم را جاری سازد. «کارگران، کشاورزان، دانشجویان و کسبه، زنان و مردان علیه قدرت ارتجاعی و گذشته‌گرائی وی مبارزه می‌کنند».
به دلیل این واقعیت غیر قابل بحث است که شاه می‌کوشد موضع مخالف ما را در قبال رژیمش وارونه جلوه دهد و ما را مخالف تمدن و گذشته‌گرا قلمداد نماید. اگر ما روزی موفق به سرنگون کردن وی بشویم، وی برای کارهایی که بر ضد پیشرفت و ترقی اقتصادی و فرهنگی مردم ما کرده است، محاکمه خواهد شد. در آن روز تمامی عالم از جنایات وی آگاه خواهند گردید.
سوال: شما را مخالف تمدن قلمداد می‌کنند و شما نیز همین اتهام را به شاه برمی‌گردانید و این مطلب لزوماً برای ما قانع کننده نیست. لطفاً ممکن است موقع و ... وضع خود را راجع به سه موضوع اصلی ایران بیان کنید فرمایید اصلاحات ارضی، صنعتی کردن مملکت، زنان؟
جواب: هدف از اصلاحات ارضی شاه مخصوصاً این بود که بازاری برای کشورهای خارجی «خصوصاً آمریکا» ایجاد کند، اما اصلاحات ارضی‌ای که ما خواستارش هستیم، کشاورز را از محصول کارش بهره‌مند خواهد ساخت و مالکانی را که برخلاف قوانین اسلامی عمل کرده‌اند مجازات خواهد کرد.
سوال: زمین‌هایی که گرفته شده‌اند، به مالکان قدیمی‌اش برگردانده خواهد شد؟
جواب: مسلماً نه، درست همین مالکانند که دو اول سال‌ها درآمدهایی را بر هم انباشته بودند بی‌آنکه مقررات اسلام را در خصوص توزیع آنها اجرا نمایند و بدین ترتیب ثروتی را که حق جامعه بوده باید به جامعه برسد، در نزد خود نگهداشته و برخلاف قوانین اسلامی ثروتمند شده‌اند. بنابراین اگر ما به حکومت برسیم و ثروت‌هایی را که این مالکان به ناحق متصرف شده‌اند ضبط خواهیم کرد و براساس حق و انصاف میان محتاجان مجدداً توزیع خواهیم کرد.
«درخصوص صنعتی کردن مملکت، ما کاملاً با این امر موافق هستیم ولی ما خواستار یک صنعت ملی و مستقل هستیم که در اقتصاد مملکت ادغام شده و همراه با کشاورزی در خدمت مردم قرار گیرد، نه یک صنعت وابسته به خارجه بر اساس مونتاژ، نظیر صنعتی که فعلاً در ایران مستقر ساخته‌اند. سیاست شاه از لحاظ صنعتی و کشاورزی مملکت ما را به نفع قدرت‌های استعماری به صورت یک جامعه مصرفی درآورده است».
«در خصوص زنان، اسلام هیچگاه مخالف آزادی آنها نبوده است، به عکس اسلام با مفهوم زن شئ شده و به عنوان شئ مخالفت کرده است و شرافت و حیثیت وی را به وی باز داده است ـ مساوی مرد ـ زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیت‌های خود را انتخاب کند، اما رژیم شاه است که با غرق کردن آنها در امور خلاف اخلاق می‌کوشد تا مانع آن شود که زنان آزاد باشند و اسلام شدیداً معترض به این امر است. این رژیم آزادی زن را البته نظیر آزادی مرد از میان برده و پایمال ساخته است. زنان مانند مردان زندان‌های ایران را پر کرده‌اند و در اینجاست که رژیم آزادی آنها را در معرض تهدید و خطر قرار گرفته است. ما می‌خواهیم زنان را از فسادی که آنها را تهدید می‌کند آزاد سازیم.
سوال: درباره لفظ مارکسیست اسلامی که رژیم مرتباً استعمال می‌کند چه فکر می‌کنید؟ آیا با دستجات چپ افراطی روابط سازمانی دارید؟
جواب: این شاه است که اصطلاح مذکور را به کار برده و اطرافیانش از وی تبعیت کرده‌اند، این مفهوم، مفهومی نادرست و حاوی تناقض است که برای از اعتبار انداختن و از میان بردن مبارزه مردم مسلمان ما برضد رژیم شاه درست کرده‌اند. مفهوم اسلامی که براساس توحید و وحدانیت خداوند است با ماتریالیسم در تضاد است. اصطلاح «مارکسیست اسلامی» یک اصطلاح خلاف حقیقت است.
یک عبارت دیگر شاه و دستگاه تبلیغاتی‌اش عبارت از «اتحاد میان ارتجاع سیاه و خرابکاری سرخ» هست. این عبارت نیز هدفی را که در بالا گفتیم تعقیب می‌کند یعنی می‌خواهد مردم مسلمان را وحشتزده سازد و بذر ابهام را در میان آنها بپراکند تا مخالفتشان را نسبت به رژیم که جامع و غیرقابل بحث و انکار است از میان ببرد. هیچگاه میان مردم مسلمانی که بر ضد شاه در حال مبارزه‌اند و عناصر کمونیست افراطی یا غیرافراطی اتحاد وجود نداشته است. من همواره در اعلامیه‌های خود خاطرنشان ساخته‌ام که مردم مسلمان بایستی در مبارزه خود همگن و متجانس باقی بمانند و از هر نوع همکاری سازمانی با عناصر کمونیست برحذر باشید «بدین ترتیب است که ما با شاه مبارزه می‌کنیم و خواهیم کرد و به همین دلیل است که شاه سعی دارد مبانی مبارزه ما را وارونه جلوه دهد».
سوال: با توجه به فقد روابط سازمانی آیا اتحاد تاکتیکی را با مارکسیست‌ها برای سرنگون کردن شاه مدنظر دارید و روش و طرز رفتار شما با آنها پس از موفقیت احتمالی‌تان چگونه خواهد بود؟
جواب: نه، ما حتی برای سرنگون کردن شاه با مارکسیست‌ها همکاری نخواهیم کرد. من به هواداران خود گفته‌ام که این کار را نکنند. ما با طرز تلقی و مفاهیم آنها مخالف هستیم. ما می‌دانیم که آنها از پشت به ما خنجر می‌زنند و اگر روزی به قدرت برسند رژیم دیکتاتوری برقرار خواهند کرد که مخالف حقوق اسلام است. اما در جامعه‌ای که ما به فکر استقرار آن هستیم مارکسیست‌ها در بیان مطالب خود آزاد خواهند بود زیرا ما اطمینان داریم که اسلام دربردارنده پاسخ به نیازهای مردم است. ایمان و اعتقاد ما قادر است که با ایدئولوژی آنها مقابله کند. «در فلسفه اسلامی از همان ابتدا مسئله کسانی مطرح است که وجود خدا را انکار می‌کرده‌اند. ما4 هیچگاه آنها را جلب نکرده و بدان لطمه وارد نیاورده‌ایم، هر کس آزاد است اظهار عقیده کند، ولی برای توطئه کردن آزاد نیست».
سوال: به نظر شما علت شعله‌ور شدن آتش شورش‌های ایران چیست؟ چرا این طغیان‌ها در حال حاضر رخ داده‌اند؟
جواب: فشار و قهری که شاه و پدرش اعمال کرده‌اند و بدبختی‌هایی که دچارش شده‌اند (مردمی که از آزادی‌هایشان، استقلالشان، پیشرفتشان و زندگی خوبشان محروم شده‌اند و با وعده‌های دروغ خصوصاً در پانزده سال اخیر مغزشان را پر کرده‌اند) منشاء تظاهرات مذکور است. خرابی وضع اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و وسعت دامنه قهر و فشار به درجه تحمل ناپذیری رسیده‌اند، آخر این شورش‌ها مقدمه انفجار عظیمی است که نتایجش غیر قابل محاسبه‌اند. هدف از تظاهراتی که پلیس در مقام مقابله با شرکت افراد مزدور ترتیب داده است و هدف از کشتارهایی که در هر شهر و هر روستا پیش می‌آید آن است که مانع از سرنگون شدن شاه گردد.
سوال: فکر می‌کنید که فرزند شما به قتل رسیده است؟! اگر چنین نیست چرا مرگ وی باعث انفجار و تظاهرات شده است.
جواب: من با قطع و یقین نمی‌توانیم بگویم چه اتفاق افتاده است ولی می‌دانم که وی شب قبل از درگذشتش صحیح و سالم بود و مطابق گزارش‌هایی که به من رسیده است اشخاص مشکوکی آن شب به خانه وی رفته‌اند و فردای آن شب وی فوت کرده است، چگونه؟ من نمی‌توانم اظهارنظری بکنم نارضایی مردم به این مناسبت ابراز شد. مسلماً مردم ما، خدمتگزاران خود را دوست می‌دارند و مرا و نیز پسرم را خدمتگزار خود می‌دانند. به دنبال این جریان هر کشتاری که رژیم ترتیب داد تظاهرات تازه‌ای را به مناسبت چهلم کشته شدگان5 موجب گردید، اما مطالب اصلی و اساسی پسر من نیست مسئله اساسی عصیان و شورش همه مردم بر ضد ستمگرانی است که بدان‌ها ستم می‌کنند.
ایــــــجاد یک دولـــــت اسلامـــــــــی
سوال: برنامه سیاسی شما چیست؟ آیا می‌خواهید که رژیم را سرنگون سازید و به جای آن چه نوع رژیمی را می‌خواهید برقرار سازید؟
جواب: کمال مطلوب ما ایجاد یک دولت و حکومت اسلامی است معذلک نخستین اشتغال خاطر سرنگون کردن این رژیم خودسر و خودکامه است. در مرحله اول بایست قدرتی به وجود آورد که به احتیاجات اساسی مردم پاسخ دهد.
سوال: مقصودتان از حکومت اسلامی چیست؟ آنچه از این تعبیر، خود به خود به ذهن می‌آید امپراطوری عثمانی و یا عربستان سعودی است.
جواب: تنها مرجع استناد برای ما، زمان پیغمبر و زمان امام علی علیه السلام است.
سوال: آیا به نظر شما بازگشت به قانون اساسی (1324) ـ (1906)6 یک راه حل معتبر است؟
جواب: قوانین اساسی و متمم آن (1324) ـ (1906) به شرط آنکه مورد اصلاح قرار گیرد، می‌تواند بنای دولت و حکومتی باشد که ما توصیه می‌کنیم. این حکومت در خدمت آرمان اسلامی قرار می‌گیرد.
سوال: آیا این قانون اساسی رژیم سلطنتی را حفظ خواهد کرد و آیا یک حکومت سلطنتی و یا جمهوری را مدنظر دارید؟
جواب: رژیمی که ما برقرار خواهیم کرد به هیچ وجه یک رژیم سلطنتی نخواهد بود، این مطلب خارج از موضوع است و مطرح نیست.
سوال: به سلطنت رسیدن پسر شاه فعلی برای شما قابل قبول خواهد بود؟
جواب: ما مخالف پدر شاه بوده‌ایم، مخالف شاه فعلی و مخالف همه سلسله‌اش هستیم، زیرا مردم ایران او را نمی‌خواهند.
سوال: آیا خود شما در نظر دارید که در رأس حکومت قرار گیرید؟
جواب: شخصاً نه، نه من، سن من، و نه موقع و مقام من و نه میل و رغبت من متوجه چنین امری است. اگر موقعیت پیش آید ما در میان کسانی که در جریان مفاهیم و فکر اسلامی مربوط حکومت هستند شخص یا اشخاصی را که مستعد تعهد چنین امری باشند انتخاب خواهیم کرد».
«سوال: شما همواره در مقابل درخواست مصاحبه توسط مطبوعات بین‌المللی سکوت را حفظ کرده‌اید، چرا؟
جواب: مطبوعات بین‌المللی بیشتر به دبدبه و کبکبه و طمطراق و تشریفات لفظی توجه دارند تخت جمشید، تاجگذاری شاه و یا در حد اعلی توجه‌شان به قیمت نفت است نه به بدبختی‌های مردم ایران و یا فشاری که تحمل می‌کنند، ظاهراً شاه هر سال صد میلیون دلار برای تبلیغاتش در خارج، پول خرج می‌کند، از این جهت من در طول پانزده سال گذشته خصوصاً من حرف‌های خود را خطاب به مردم ایران زده‌ام و همین کار را ادامه خواهم داد. به من گفته‌اند روزنامه شما مستقل است و به مسائل واقعی ایران از قبیل شکنجه‌ها، کشتارها، و بی‌عدالتی‌ها می‌پردازد، من امیدوارم که این مصاحبه با آشنا ساختن افکار مردم من کمک کند».
سوال: آیا سیاست موافق شاه در قبال اسرائیل یکی از دلائل مخالفت شما با رژیم است؟
جواب: آری، زیرا اسرائیل سرزمین یک قوم مسلمان را اشغال کرده و جنایات بی‌شماری مرتکب شده است، عمل شاه در حفظ روابط سیاسی با اسرائیل و دادن کمک اقتصادی به وی، برخلاف منافع اسلام و مسلمان‌ها است.
سوال: آیا آرزومند آن هستید که ایران علیه اسرائیل در صفوف کشورهای عربی وارد شود؟
جواب: من همواره مصراً خواسته‌ام که مسلمانان سراسر جهان متحد شوند و بر ضد دشمنانشان از جمله اسرائیل مبارزه کنند، متأسفانه دعوت‌های مرا رژیم‌های مختلفی که در کشورهای مسلمان بر سر کار آمده‌اند نشنیده‌اند «من امیدوارم که بالاخره این دعوت‌ها شنیده شوند و من در این راه پایداری خواهم کرد».
سوال: آخرین رشته عملیات نظامی اسرائیل منجر به اشغال یک سرزمین عربی دیگر یعنی جنوب لبنان شده است که مردم آن شیعه‌اند، در این باره چه می‌کنید؟
جواب: مردم جنوب لبنان باید به هر وسیله‌ای که شده به خانه‌های خود باز گردند و وظیفه دارند که برای باز پس گرفتن سرزمین خود مبارزه کنند، پیش از آنکه اسرائیلی‌ها مردم خودشان را در آنجا مستقر سازند.
شخص من از مردم ایران و شیعیان جهان درخواست کرده‌ام که به کمک برادران خود در جنوب لبنان بشتابند، این دعوت نتایجی داشته است. اما تنها حکومت‌ها هستند که با توجه به احتیاجات این مردم وسائل لازم در اختیار دارند و تنها حکومت‌ها هستند که امکان دارند به اسرائیل فشار بیاورند که مجبور به تخلیه این سرزمین بشود».
«سوال: یک دسته از سربازان ایرانی در جزو نیروهای ملل متحد در جنوب لبنان‌اند، فکر می‌کنید که این کمک مثبت است؟
جواب: ما رژیم ایران را تجربه کرده‌ایم. هیچ دلیلی وجود ندارد که بتوان باور کرد این رژیم که همواره به ضرر اعراب به اسرائیل کمک کرده است، این بار در خدمت یک آرمان مقدس عمل کند. به اعتقاد من کار ایران بیشتر در این جهت است که مانع از اظهار عقیده‌ دشمنان اسرائیل بشود».
سوال: موضع و موقع شما در قبال آمریکا چیست؟
جواب: در طی اعلامیه‌ها و بیانیه‌های پانزده سال اخیر خود چندین بار موقع و موضع خویش را در قبال آمریکا و قدرت‌های بزرگ دیگری بیان کرده‌ام که از ثروت‌های ممالک فقیر بهره‌برداری، می‌کنند و عمال خود را در این ممالک تحمیل می‌نمایند و قهر و خشونتی را که بر مردم دنیای سوم تحمیل می‌شود، تایید می‌نمایند، آمریکا که منشاء کودتای (1953)ـ(1332)7 و بازگشت و سپس حفظ شاه بر سر قدرت بوده است سیاست خود را تغییر نداده است تا وقتی که وضع به همین منوال است موضع و موقع من در قبال آمریکا همچنان تغییر ناپذیر خواهد ماند.
سوال: آیا مثل برخی فکر می‌کنید که آمریکا می‌خواهد یک رژیم آزادمنش (لیبرال) در ایران مستقر سازد؟
جواب: یعنی اعلامیه راجع به احترام و رعایت حقوق بشر؟ این مطلب چیزی جز حرف نیست ـ و من بدان باور ندارم کافیست ملاحظه کنیم که کارتر رئیس جمهور امریکا در جریان دیدارش در تهران پشتیبانی خود را از شاه تایید کرد و علاوه بر آن عملاً نیز این پشتیبانی مورد تکذیب قرار نگرفت. به هر حال ما هیچگاه رژیم را با سیما و صورتی لیبرال و آزادمنش و مضمون و محتوایی دیکتاتوری و استبدادی قبول نخواهیم کرد.
«سوال: در قبال اتحاد شوروی که همسایه بزرگ ایران است موضع و موقع شما چیست؟
جواب: همان موضع و موقعی که در قبال آمریکا است ابرقدرت‌ها مردم را استثمار کرده‌اند و من فرقی میان آنها و حتی بین آنها و انگلیس هم نمی‌بینم. هنگامی ایران واقعاً مستقل گردید در آن صورت می‌تواند روابط سالمی با تمام ممالک عالم برقرار سازد».
سوال: آیا فکر می‌کنید که رژیم شاه قادر است که آزادمنشی پیشه کند؟
جواب: هرگز، حتی اصول دموکراسی و آزادی در تضادی بنیادی با این رژیم و با وجود خود شاه هستند، برای ما هیچ مصالحه ممکنی با وی وجود ندارد، جنایات وی بیشمارند. نخستین کار یک رژیم آزاد آن خواهد بود که محاکمه شاه را ترتیب دهد براساس این امر که ثروت‌های مملکت را جمع کرده و آنها را به بانک‌های خارجی منتقل ساخته است. («بایستی که وی جواب جنایاتی را که مرتکب شده است بدهد». آزادسازی واقعی تا هنگامی که شاه بر اریکه قدرت است، امکان ناپذیر خواهد بود.8 تکثیر از: دانش‌آموزان مبارز مشهد
به تاریخ چهارم خرداد ماه سال 57
برادر متعهد و مسئول در پخش و تکثیر این مصاحبه در حد امکان کوشا باش. خدا یار و نگهدارت

توضیحات سند:

1. آیت‌الله عنوان مذهبی است که در ایران به کار می‌رود و به معنی نمود و نشانه خداوند است. (لوموند)
2. تاریخ صحیح 1965 است و 1963 تاریخ تبعید ایشان از ایران به ترکیه است. (پ.م)
3. لوموند اشتباهاً به جای عراق ایران نوشته است. (پ.م)
4. یعنی شیعه، مطلبی که در خصوص مسلمانان سنی صادق نیست. (خبرنگار)
5. مطابق سنت اسلامی در روز چهلم درگذشت مراسم فاتحه برگزار می‌شود. (لوموند)
6. مشروطه لیبرال (آزادمنش) که تحت تاثیر اروپا خصوصاً فرانسه در ایران استقرار یافت. (لوموند)
7. 19 اوت 1953 کودتا علیه مصدق.
8. نک: صحیفه امام، جلد 3، صص366-376.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گلستان- کتاب3 صفحه 190





صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.