تیمسار معظم خاوری . ریاست محترم ساواک استان ششم
تیمسار معظم خاوری . ریاست محترم ساواک استان ششم
متن سند:
تیمسار معظم خاوری . ریاست محترم ساواک استان ششممحترماً بعرض آن مقام ارجمند می‌رساند در تاریخ 26 /2 /43 ساعت 3 /11 دقیقه بعدازظهر بود که ناصر مکارم روی منبر رفته بود و درباره اخلاق پیغمبر دنباله گفتار دیشب را ادامه می‌داد. نامبرده گفت روزی حضرت پیغمبر با عده‌ای تاجر وارد چین1 شد در آنجا مردم که نزد آنها می‌رفتند با خوش‌رویی از آنها پذیرایی می‌کردند اجناس خوب و با قیمت ارزان و سود بسیار بسیار کم به آنها می‌دهند آنها مانند تاجر امروزی نبودند که روغن نباتی را به نام روغن اعلا کرمانشاه به حلق خلق‌الله بریزند. دروغ بگویند ده ریال ده ریال سود ببرند. اجناس تقلبی وارد و گران به مردم بدهند. خلاصه چینی‌ها دیدند که این تاجرها اجناس قرضی به مردم می‌دهند در مقابل دریافت آن فشار نمی‌آورند اجراییه صادر نمی‌کنند چک و سفته نمی‌خواهند. سؤال کردند شما با این اخلاق خوب چه کاره‌اید. گفتند ما مسلمانیم. چینی‌ها فوراً اسلام را قبول کردند و مسلمان شدند. پس از آن اشاره به بیکاری مردم نمود و گفت این چه مسلمانی است که عده‌ای از گرسنگی بمیرند و عده‌ای از سیری. عده‌ای شب‌ها کنار دیوارها بخوابند و عده‌ای کاخ‌هایشان سر به فلک کشیده. این چه مسلمانی است که عده‌ای بیکارند و عده‌ای ده دوازده رشته کار در دست دارند و باز هم حرص کار می‌زنند. عده‌ای دارای وسایل خانه مرتب آب‌گرم‌کن کولر یخچال و حقوق زیاد عده‌ای در زمین‌های مرطوب می‌خوابند. این چه مسلمانی است. خلاصه پس از آن اشاره‌ای به دولت نمود و گفت تمام تقصیرات به گردن اولیای امور است عده‌ای که پای منبر بودند به علامت صحیح است سرها را پایین آوردند. ناطق پس از آن گفت تمام اینها حق‌کشی است و حسین برای این حق‌کشی‌ها بود که طاقت این گونه ظلم و جور را نداشت و در راه حق سر داد و این همه تبعیض و حق‌کشی را که در دین دید برای اصلاح دین شمشیر کشید.
نطق آقای مکارم هر روز از ساعت دو و نیم بعدازظهر در حسینیه چهارمحالی‌ها واقع در خیابان 2 احمدآباد منعقد است.
با تقدیم احترام بیژن افشار