تاریخ سند: 9 تیر 1348
سفارت شاهنشاهی ایران ـ رباط1
متن سند:
شماره: 3258
فوری است
یک قطعه قالی به شماره 13585 به ابعاد 21 /2×17 /3 وسیله هواپیمای ارفرانس بارنامه شماره 14382863 /057 در تاریخ 8 /4 /48 برابر 29 /6 /1969 ارسال گردید که طی اوامر صادره تقدیم گردد.
رئیس اداره حسابداری کل دربار شاهنشاهی ـ پزشکان
رونوشت جهت استحضار ریاست کل تشریفات دربار شاهنشاهی ارسال میگردد تا مراتب را به سفارت اعلام فرمایند.
رئیس اداره حسابداری کل دربار شاهنشاهی ـ پزشکان
609/ ت ـ 10 /4 /48
به جناب آقای امیر متقی تلفن شد که آناً [ناخوانا] حواله اعلیحضرت ملک حسین دوم از طرف قریناشرف محترمانه به ایشان اهداء بشود.
توضیحات سند:
1ـ از جمله خانوادههای سلطنتی که با دربار پهلوی ارتباط بسیار نزدیکی داشت، خانواده ملکحسن پادشاه مراکش بود.
این خانواده سلطنتی چنان به شاه نزدیک بودند که وی هنگام فرار از کشور پس از اقامت اولیه در مصر، برای چند روز در مراکش باقی ماند و در همین کشور خبر پیروزی انقلاب اسلامی را شنید.
پس از انقلاب، وی چند بار مهمان دربار سلطنتی مراکش شد.
در خاطرات احمدعلی مسعود انصاری آمده است که چگونه پادشاه این کشور یک قصر در اختیار فرزند ارشد شاه گذاشته و از نزدیکانش خواسته بود که همهی خواستههای وی را تامین کنند.
وی مینویسد: «مهماننوازی را ملک حسن به نهایت رسانید، ما را به قصر خود برد و نهایت اکرام را کرد.
چون رضا خواست مسکنی جداگانه داشته باشد در محله «تامارا» خانهای که پای در آب میشست و موسیقی امواج فضای آن را پر میکرد در اختیار او گذاشت و رئیس سازمان امنیت خود را موظف کرد که هر هفته گزارشی از حال رضا به او بدهد.
دیدارها همچنان ادامه داشت و رضا او را «عموجان» صدا میکرد؛ عمویی که از پدر به او مهربانتر بود دو سه ماه بعد به توصیه احمد اویسی رضا خانهای در شهر رباط خرید تا استقلال خود را داشته باشد: و تا خانه آماده شود و تزئینات درون خانه مطابق میل او صورت گیرد یک سالی به طول انجامید و پس از آن به محل جدید که نیم میلیون دلار خریده بود نقل مکان کرد.
» ملکحسن به گفتهی «احمدعلی مسعودانصاری» از کسانی بود که برای رضا پهلوی از مقامات سعودی کمکهای مالی برای مقابله با جمهوری اسلامی دریافت میکرد.
مسعود انصاری، احمدعلی، خاطرات: سرگذشت خاندان پهلوی در دوران آوارگی پس از سقوط، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1358، ص 207 و 212
منبع:
کتاب
هدایای دربار پهلوی به بیگانگان به روایت اسناد ساواک صفحه 26