تاریخ سند: 2 اسفند 1336
درباره: عباس آگهی1 فرزند فریدون دانشجوی دانشگاه فردوسی
متن سند:
سند شماره 248
به: مدیریت اداره کل سوم ۳۱۲ تاریخ: 2 /12 /36
از: سازمان اطلاعات و امنیت سیستان و بلوچستان شماره: 11594 /11 ه
درباره: عباس آگهی1 فرزند فریدون دانشجوی دانشگاه فردوسی
برابر اعلام سازمان اطلاعات و امنیت ایرانشهر، اخیراً نامبرده بالا و افراد مشروحه زیر با یک دستگاه ژیان به شماره ۷۶۸۴۳ تهران- ع به منظور ملاقات روحانیون تبعیدی «محمدجواد حجتی کرمانی2 و سید علی خامنهای3» عازم ایرانشهر بودهاند، که اتومبیل آنها در حوالی شهرستان مذکور دچار حادثه شده و مشارالیهم، جهت درمان در بیمارستان روز به ایرانشهر بستری میگردند.
مراتب جهت استحضار اعلام میگردد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت سیستان و بلوچستان. رضوانی
١- عبدالله توحیدی فرزند یحیی طلبه قم
۲- محمدکاظم مشکوتی فرزند مهدی شماره شناسنامه ۱۰۴۰۰ اصفهان دیپلمه بیکار (راننده ژیان)
3- محمود میر شارخ فرزند رحیم دیپلمه بیکار ساکن اصفهان- خیابان فروغی دروازه تهران پلاک (۱)
گیرندگان
۱- ریاست سازمان اطلاعات و امنیت خراسان جهت آگهی
۲- ریاست سازمان اطلاعات و امنیت اصفهان جهت آگهی
کلاسه 5023 – 14 /12 /36 بخش 1 مذاکره شود
مذاکره شد، فعلاً بایگانی شود.
شرفالدین 13 /12/ 16 /12 /36
توضیحات سند:
1- عباس آگهی متولد ۱۳۳۳ اصفهان.
نامبرده در تاریخ 25 /10 /52 به علت فعالیتهای سیاسی دستگیر و در تاریخ 13 /12 /52 از زندان آزاد گردید و مجدداً در تاریخ 2 /9 /1356 در تظاهرات خیابانی در مشهد مقدس دستگیر و در تاریخ 14 /10 /56 از زندان آزاد گردید.
۲- محمد جواد حجتی کرمانی در سال ۱۳۱۱ ش در شهر کرمان و در یک خانواده روحانی متولد شد و تحصیلات مقدماتی را در کرمان گذراند. وی در سال ۱۳۳۰ به قم عزیمت نمود و تا سال ۱۳۳۶ در محضر آیت الله بروجردی و امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی و .... به تحصیل پرداخت. در همین سالها بود که با شهید نواب صفوی آشنا شد و از افکار انقلابی وی الهام گرفت. وی در سال های ۴۱ -1340 در کرمان به سازماندهی جوانان همت گماشت و در همین سالها برای مقابله با تبلیغات مسیحیت در کرمان با اسقف بزرگ مسیحی کلیسای کرمان به بحث و مناظره پرداخت و کتاب «جلوه مسیح» را تألیف و منتشر کرد. وی در همان سالها به عنوان وکیل و نماینده حضرت امام (ره) و مجاز به دخالت در امور حسبیه شد. در سال ۱۳۴۳ و پس از ترور منصور به دنبال یک سخنرانی دستگیر شد و مدت ۳ ماه زندانی شد. پس از آزادی از زندان و در سال ۱۳۴۴ به دنبال کشف حزب ملل اسلامی به همراه یک گروه ۵۵ نفره دستگیر و پس از محاکمه در دادگاههای بدوی و تجدید نظر نظامی به ۱۰ سال زندان محکوم شد و پس از ده سال و اندی در پائیز سال ۵۴ از زندان آزاد شد. وی در سال ۱۳۵۶ در پی ایراد سخنرانی در جلسه یادبود مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی در مسجد اعظم قم، دستگیر و به ایرانشهر تبعید شد. در فروردین ۵۷ از ایرانشهر به سنندج و مدتی بعد به جیرفت منتقل شد و پس از واقعه خونین ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ بازداشت و مدتی در زندان شهربانی تهران در حبس بود. محمدجواد حجتی در آستانه پیروزی انقلاب به کرمان بازگشت و پس از پیروزی انقلاب به عنوان نخستین امام جمعه کرمان به اقامه نماز جمعه پرداخت. در سال ۱۳۵۸ به همراه شهید باهنر از سوی مردم کرمان به نمایندگی مجلس خبرگان برگزیده شد و یک سال بعد در نخستین انتخابات مجلس شورای اسلامی به عنوان ششمین نماینده تهران به مجلس راه یافت. وی پس از پایان اولین دوره مجلس شورای اسلامی به سمت مشاور فرهنگی رئیس جمهور در دوره ریاست جمهوری حضرت آیتالله خامنهای برگزیده شد. وی هماکنون با مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی ایران و دفتر مطالعات و تحقیقات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه همکاری دارد.
٣- حضرت آیتالله سید علی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال ۱۳۱۸ ه ش در یک خانواده روحانی، در شهر مشهد چشم به جهان گشود. وی دوران طفولیت و نوجوانی خود را در همین شهر گذراند و در سن ۱۸ سالگی برای ادامه تحصیل به نجف مشرف شد و پس از یک سال به قم عزیمت و در محضر درس آیات عظام بروجردی (ره)، و امام (ره)، حائری (ره)، حضور یافته و تا سال ۱۳۴۲، در حوزه علمیه قم به کسب معارف اسلامی پرداختند و پس از آن تحصیلات خود را تا سال ۱۳۴۷، در حوزه علمیه مشهد ادامه دادند. ایشان در سال ۱۳۴۱، به خیل همراهان نهضت اسلامی پیوستند و یک سال بعد در حالی که حامل پیام امام (ره) در مورد عاشورای سال ۴۲ به مرحوم آیتالله میلانی بودند در بیرجند توسط مأموران حکومتی دستگیر و پس از آزادی از زندان به قم بازگشتند و سپس در مأموریت دیگری هنگام مسافرت به زاهدان مجدداً دستگیر و در زندان قزلقلعه زندانی گردیدند. در فاصله سال ۴۳ تا ۵۷ حدود سه سال از عمر خود را در زندانهای رژیم شاه به سر بردند و یک سال نیز به ایرانشهر تبعید شدند. در سال ۱۳۴۳ به همراه گروهی از مدرسین حوزه، یک سازمان مکتبی سیاسی مخفی را پایهریزی نمودند که پس از کشف این تشکیلات متواری و سپس دستگیر و زندانی شدند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۰ کلاسهای مخفی تدریس معارف اسلامی داشتند و در این زمان به دلیل پیدایش جو مبارزات مسلحانه، شدید مورد پیگیری عمال رژیم قرار گرفتند و در سال ۱۳۵۳ مجدداً دستگیر و در شکنجهگاه مشترک ضد خرابکاری زندانی گردیدند و یک سال بعد، پس از آزادی از زندان، کلاسهای تفسیر قرآن و حدیث تشکیل دادند. ایشان پس از بازگشت از تبعیدگاه ایرانشهر به مشهد، در سال ۱۳۵۷، به همراه چند تن از دوستانش رهبری مبارزات مردم خراسان را به عهده گرفتند. در همان سال به اتفاق شهید بهشتی و شهید باهنر و به یاری حجتالاسلام آیتالله هاشمی رفسنجانی، آیتالله موسوی اردبیلی و دیگر همرزمان خویش، طرح اولیه حزب «جمهوری اسلامی» را پیریزی نمودند. در اواخر سال ۱۳۵۷، از طرف امام به عضویت شورای انقلاب منصوب شدند و در ۲۷ مرداد ۱۳۵۷، مسوولیت معاونت وزارت دفاع در امور انقلاب را پذیرفتند و در تاریخ ۱۰ آذر همان سال از سوی امام (ره) به سمت فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب و در پانزدهم همان ماه به عنوان نماینده شورای انقلاب اسلامی در وزارت دفاع انتخاب گردیدند. ایشان از سوی امام خمینی به سمت «امام جمعه تهران» منصوب شدند و در اردیبهشت ۱۳۵۹، از سوی امام امت به سمت مشاور رهبر در شورای عالی دفاع منصوب شدند. در اواخر سال ۱۳۵۹، به مناطق جنگی جنوب کشور عزیمت کردند و در راس هیأتهای بلند پایهای به کشورهای چین و هند رفتند. در خرداد ۱۳۶۰، در مراسم نماز جمعه تهران مواردی از تخلفات و کارشکنیهای بنیصدر را برای امت برملا نمودند و یک ماه پس از آن، به هنگام سخنرانی در مسجد ابوذر تهران توسط منافقین، ترور و مجروح شدند که به مدت ۴۲ روز تحت معالجه و درمان قرار گرفتند که پس از مرخصی از بیمارستان هنوز از ناحیه دست راست از نظر حرکتی دچار مشکل بوده و معظمله به عنوان افتخار و پشتوانه جانبازان انقلاب اسلامی، در خیل جانبازان قرار گرفتند.
در انتخابات ریاست جمهوری مهر ماه ۱۳۶۰، و مرداد ماه سال ۱۳۶۴، دو دوره متوالی با اکثریت مطلق آرا به مقام ریاست جمهوری برگزیده شدند. پس از رحلت امام خمینی (ره) حضرت آیتالله خامنهای از سوی مجلس خبرگان به رهبری انقلاب اسلامی برگزیده شدند.
ر. ک: روزها و رویدادها، انتشارات زهد، صص ۱۴۸ – ۱۴۷
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، کتاب 1 صفحه 333