وزارت کشور
استانداری یزد
متن سند:
تاریخ: ۱۶/۳/۳۷
وزارت کشور
استانداری یزد
حضور محترم حجج اسلام: توسط الحاج شیخ محمد صدوقی
عطف به تلگرام۱ شماره ۳۲ ۵۹۴ت ۲۷/۲ که به مرکز مخابره فرموده بودید لزوماً استحضار میدهد تلگرام مزبور نکاتی چند را به ذهن متبادر میکند که شایسته بذل توجه است:
۱-وقتی عدهای ماجراجو و آشوبگر به انگیزه اهداف مغرضانه به کلانتریها حمله ور شدند و از طریق تهاجم، سلاحی چند بدست آورده تا به قتل و غارت مردمانی معصوم و بی پناه برخیزند هیچ معلوم نیست که حضرات حجج اسلام خود مصون از تعرض خواهند بود.
۲-آیا برقراری نظم و آرامش و حفظ مال مسلمانان و جلوگیری از تخریب عمومی از وظایف دولت نمیباشد؟ وظایف دولتها چنان که میدانید در تمام کشورهای عالم در درجه اول استقرار نظم و ایجاد امنیت است تا مردم به کسب و کار خود بپردازند و حیات خویش را در فضایی خالی از نگرانی و نا امیدی ادامه دهند.
۳- درباره اشاراتی که به واقعه غم انگیز قم که در نتیجه عدم آشنایی عدهای از مأمورین به موقعیت محل به وقوع پیوست نموده بودید دولت به موقع مراتب تأسف خود را اعلام داشته است.
۴- انتظار میرود که آقایان حضرات حجج اسلام و دیگر هم میهنان مؤمن بدین مبین اسلام و مذهب شیعه جعفری اثنی عشری که خواستار استقرار نظم و آرامش و امنیت اجتماعی هستند به حکم اصول و مبانی دین مبین اسلام به تبعیت از وظایف ملی و میهنی خویش با دولت در استقرار نظم و امنیت کشور همدلی، همفکری و همگامی نشان دهند. بدیهی است با تجلی همین روحیه و خصوصیاتی است که میدان از دست دشمنان دین و ملت و بیگانه پرستان که جز تضعیف دین مبین اسلام نظری ندارند گرفته و دین خود را ادا خواهند نمود. امیدوارم که با تأییدات خداوند قرین باشید.
دکتر محمد حسن رهنوردی. استاندار یزد
بسمه تعالی
تلگرافی را که آقایان حجج اسلام یزد به رئیس دولت مخابره نموده بودند از دولت پاسخ میخواستند نه از شما آن هم با آن همه خلافگویی و توهینات [که] اگر از ناحیه خودتان بوده که مورد نداشته است و اگر به اشاره مرکز بوده انتظار داشتیم که حقایق را بدون تحریف جواب گفته باشند نه آنچه را که ارتباطی به اصل تلگراف نداشته است.
محمد الصدوقی ۱۸/۳/۱۳۵۷
ـــــــــــــــــــــ
۱-متن نامه علما و روحانیون یزد به جمشید آموزگار در اعتراض به رویه رژیم شاه در برخورد با مردم جناب آقای آموزگار نخست وزیر بر جنابعالی، بر همه ملت ایران بلکه همه جهانیان ماهیت جنبشها و ناآرامیهای ایران که از چهار ماه قبل به این طرف به اوج خود رسیده و در همه سطح کشور گسترده شده، واضح است. و نیز انگیزه این ناآرامیها و اجتماعات و سخنرانیها که حتی در دورترین روستاهای کشور انجام شده بر همگان معلوم و نیازی به توضیح ندارد. مردم ایران نسبت به وضع موجود در این کشور از جهات بی شماری ناراضی و خواستار تغییر وضع موجود میباشند. موارد نارضاییهای ملت بیشمار است و در اینجا نمیخواهیم آنها را برشمریم. اگر گوش شنوایی باشد همه آنها به وسیله سخنرانان و اعلامیهها و فریادها و استغاثههای مظلومانه خود نه تنها به گوش مصادر امور بلکه به گوش همه قشرهای مردم در سطح کشور، از شهر و روستا را فراگرفته است. این واقعیتی است که بر همه کس معلوم و نه تنها در ایران بلکه در تمام جهان منعکس شده است و خبری نیست که بر شما و هیچ کس پوشیده باشد، تا ما خواسته باشیم برای شما روش نکنیم. و نیز نمیخواهیم بر گفتهها و اظهارات شما و دیگر مصادر امور، مافوق و مادون شما، درباره این نهضت و تظاهرات همگانی ملت از قبیل «یک عده اخلالگر» دست به یکی کردن ارتجاع سرخ و سیاه، فریب خوردگان بیگانه پرست، و اخیراً کسانی میخواهند ایران را تجزیه کنند وووه از کلمات مبتذل و از مد افتاده که برای مقلوب کردن حقایق گفته میشود، خرده بگیریم.
ارزش این گفتهها و نوشتهها در نظر ملت آگاه ایران و همه آزادگان جهان معلوم است. تنها میخواهیم عرض کنیم که این رویه که دستگاه حاکم در برابر ملت پیش رفته است نه تنها این آتش را که در کشور روشن شده، نخواهد فرو نشانید بلکه این گفتهها و بدتر از آن کشتارهای بی رحمانه و به زندان افکندن و شکنجه دادنها و تبعید کردنهای افراد بی شماری از فضلا و دانشمندان، آزادگان و انواع تعرضها و اهانتها با دست و زبان و قلم شامخ رحانی که در نظر قاطبه ملت ایران بسیار والا و عظیم است نمونه بارز آن حرکت وحشیانه مأموران خون آشام به حریم خانهای آیات عظام و مراجع تقلید در قم که کعبه آمال ملت هستند و ریختن خون بیگناهان در منزل آنها و آتش زدن فرشها و ایراد ضرب و جرح و بدزبانی نسبت به پناهندگان به آنها و وارونه جلوه دادن آن در رسانههای گروهی و مطبوعات وابسته این آتش فروزان را شعله ورتر خواهد ساخت و کشور را در شرف انفجاری قرار میدهد که عاقبت خطرناکی که در درجه اول آتش دامن خود آنها را خواهد گرفت، بپرهیزند، و به جای این کشتارها و تبعیدها و اهانتها به مقام مقدس ملت عزیزان، به گفتهها و خواستههای منطقی مردم گوش فرادهند تا شعله این آتش که همان نارضایی مردم است فروکش نماید. گرچه بعید میدانیم به این تذکرات مشفقانه ما ترتیب اثری داده شود، ولی محض ادای وظیف دینی هشدار این چند کلمه عرض شد. من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال.
محمدالصدوقی - روحالله خاتمی – محمدابراهیم اعرافی - سید محمد مدرسی -سید جواد مدرسی - مناقب. سید حسین فقیهی - شیخ حسین علومی - سید علی آتشی- علی محمد انوری - محمدعلی حافظیه. حبیبالله آراسته - سید اسدالله آیتاللهی - محمدعلی ربانی - سید علی موسوی - علی مفیدی فر - احمدعلی ابهت - مجتهدزاده - سید جلیل ..... شیخ علی اکبر مؤمنی - جواد خراسانی - عباس واحدی. اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص ۳۷۷ و ۳۷۸
منبع:
کتاب
شهید آیتالله حاج شیخ محمد صدوقی صفحه 205