تاریخ سند: 13 تیر 1343
موضوع: اظهارات موسی شیخ زادگان و شانهچی
متن سند:
شماره: 7199 /20الف تاریخ:13 /4 /1343
موضوع: اظهارات موسی شیخ زادگان و شانهچی
در ملاقاتی که محمد مدیر شانهچی و مأمور نفوذی با موسی شیخ زادگان روز 6 /4 /43 در محل کار شیخ زادگان به عمل آورده و در مورد نحوه فعالیت جبهه ملی و حوادث روز، نظر شیخ زادگان را خواستهاند، اظهار داشته است اکثر مسافرتهای مهندس حق شناس به اروپا برای این است که تصمیم شورای مرکزی جبهه ملی و نظریات اخیر آقای دکتر محمد مصدق را به اطلاع سازمان جبهه ملی در اروپا برساند.
شیخزادگان اظهار تأسف نموده است که اخیراً با آقای اللهیار صالح و دکتر سنجابی ملاقات کردم. آقایان اصلاً عوض شدهاند صراحتاً به من گفتند ما علاوه بر اینکه از جبهه ملی کنارهگیری کردهایم، از حزب ایران هم استعفاء دادهایم یا میدهیم و به هیچوجه در امور سیاسی دخالتی نخواهیم کرد. جای تعجب است که از من خواستند به کلیه دوستان حزبی این جریان را بگویم. ضمناً اظهار تأسف نمودند که در زمان دولت آقای علم چند مرتبه پیشنهادهای خوبی برای سازش با دستگاه به ما شد و قبول نکردیم؛ والاّ ممکن بود از سازش موقت با دستگاه بهرهبرداری زیادی بکنیم. شانهچی در جواب اظهار داشت من اطلاع دارم که دولت در نظر دارد در مورد پرونده آقای طالقانی و مهندس بازرگان تخفیفهای غیرمحسوسی بدهد به طوری که مشکوک شدهام به آنها نزدیک شدهاند؛ زیرا وکیل مدافع آنها سرهنگ رحیمی اظهار نموده که با دادستان مذاکره نمودهام و دادستان به طور خصوصی به من گفته است ما روی این پرونده غیرمحسوس به نفع شما رأی میدهیم بهتر است که نهضت آزادی فعلاً هیچگونه فعالیتی در این مورد ننماید که به ضررشان تمام میشود و با نهایت تعجب میبینم که نهضت آزادی هم کوتاه میآید و این روزها فعالیتی نمیکند. پیشبینی میشود که نهضت آزادی هم به سرنوشت جبهه ملی دچار شود و از هم متلاشی گردد.1
اصل در پرونده ح. ق. 17. به پرونده اللهیار صالح ضمیمه و بایگانی گردد. بخش 312. دانائیان 18 /7 /43
توضیحات سند:
1. در این ایام، امام خمینی(ره) در ملاقاتهایی که با ایشان صورت میگرفت، به تشریح مسائل روز میپرداخت و وظیفه برخورد با دولت شاهنشاهی را گوشزد مینمود. در یکی از گزارشهائی که پیرامون فرمایشات ایشان در این موقع تهیه شده، آمده است: « در ساعت 7 صبح روز دوشنبه 8 /4 /43 با خمینی در منزلش به طور خصوصی ملاقات نمودهاند. خمینی پس از استفسار از وضع تهران شروع به صحبت کرد و خلاصه مطالبش این است. امروز روزی نیست که در خانه نشست و دعا خواند. روز مبارزه است. روزی است که دشمن به دین حمله میکند و ما باید در مقابل بایستیم و من تا آخرین قطره خونم میایستم و شما هم باید به همه بگویید و در منابر به مردم برسانید که خطر دین را تهدید میکند. اگر ما کاری به دولتیها نداشته باشیم، آنها کار دارند؛ چنانکه من در آخرین جلسه ملاقات دکتر صدر وزیر کشور گفتم ما کاری به شما نداریم مشروط بر آنکه شما هم کاری به دین ما نداشته باشید؛ ولی نه، اینها کار دارند منتها کم کم امروز بهاییت را در ادارات راه میدهند و با یهودیها ارتباط برقرار میکنند و فردا میگویند اصلاً دین باید از قانون الغاء شود. خطر به قدری زیاد است که هر کس درک کند نمیتواند راحت بنشیند و علت اینکه بعضی ساکت بوده، مطلب را نفهمیدند ... باید امروز متحد بود و من تصمیمی گرفتهام و آن این است که تمام علماء ایران در شب یکشنبه جلسه داشته باشند و دور هم جمع شوند و این کار را از قم کردهام و تشکیل جلسه را دادهام و نوشتهام که تمام علماء ایران در این شب جلسه داشته باشند و به کربلا و نجف هم نوشتهام تا وقتی که تمام ایران و خارج در یک شب علماء آن اجتماعی داشته باشند، اولاً خیلی زود تصمیم میگیرند و ثانیاً قدرت واحد به وجود میآورند و دستگاه متوجه خواهد بود که همه به یکدیگر همبستگی دارند.» امام خمینی در آینه اسناد. ج 3. ص 302. سند شماره 767020الف- 14 /4 /43
منبع:
کتاب
اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد دوم صفحه 186