تاریخ سند: 1 دی 1356
موضوع: ناصر مکارم شیرازی و شیخ حسین نوری همدانی
متن سند:
از: 21 ﻫ تاریخ: 1 /10 /2536[1356] 13561001
به: 312 شماره: 422 /21 ﻫ
موضوع: ناصر مکارم شیرازی و شیخ حسین نوری همدانی
همانطوری که استحضار دارند روز 9 /9 /2536 مطابق با عید غدیر ناصر مکارم در مدرسه امیرالمومنین مجلس ختم برای مصطفی خمینی گرفته بود و این فاتحه به دنبال مطلبی بود که قبلاً روز 8 /9 /2536 در سر درس خود عنوان نموده بود و گفته بود ما امسال نباید عید بگیریم بلکه باید به مناسبت فوت پسر خمینی عزادار باشیم. این موضوع باعث تعجب مطلعین شده بود که مکارم بعد از آنکه از طرفداری خمینی دست کشیده چگونه چنین برنامهای را پیاده نموده است. البته به نظر من این مطلب عجیب نیست چون او را هم مانند شیخ غلامرضا گلسرخی جزو افرادی میدانم که باطناً و قلباً به خمینی علاقه دارد اگرچه در ظاهر خلاف این باشد. از کسانی که با مکارم همفکر بوده، یکی هم شیخ حسین نوری است که هنگامی که عدهای از طلاب برای دیدار وی به منزلش رفته بودند اظهار نموده بود که امروز عید غدیر است و باید شیرینی به مجلس بیاوریم ولی چون روز چهلم درگذشت مصطفی خمینی است از آوردن هر نوع شیرینی خودداری میشود. آیتالله میرزا هاشم آملی1 نیز وقتی که به مجلس جشن عید غدیر دعوت شده بود ضمن امتناع از رفتن به جشن گفته بود ما امسال عید نداریم.
نظریه شنبه. اظهارات آیتاله آملی را حمل بر ....2 او مینمایند ولی سخنان مکارم و نوری از روی علم و عقل و غرض بوده است.
نظریه دوشنبه. با توجه به بینش منبع مفاد گزارش و نظریه شنبه مورد تأیید میباشد. پارسا
نظریه سهشنبه. صحت خبر و نظریه شنبه کاملاً مورد تأیید بوده به استحضار رسیده است که این مراسم چهلم مصطفی خمینی را شیخ ناصر مکارم برپا و به هنگام اتمام مجلس تظاهرات خیابانی شرکتکنندگان از همین مجلس شروع شده است. رهبر گزارش روزانه. 5 /10
در تاریخ 10 /10 /36 در گزارش روزانه درج گردید. روحانی 10 /10 /36 ـ 41427 بایگانی شود. روحانی 17 /10 /36
توضیحات سند:
1. آیتالله میرزا هاشم آملی، فرزند محمد در سال 1282 ﻫ ش متولد شد. پس از تکمیل مقدمات علوم دینی در آمل، در سال 1296 ش عازم تهران گردید. پس از ده سال اقامت در تهران، فلسفه و فقه و اصول منطق و ادبیات و بخشی از خارج فقه را در محضر اساتیدی چون حسن نوایی، محمد تنکابنی، میرزا یدالله نظرپاک، شیخ حسین آملی، میرزا طاهر تنکابنی، شیخ محمدعلی لواسانی، میرزا عبدالله غروی آملی و میرزا محمدرضا فقیه آملی آموخت. در سال 1306 ش به قم رفت و پنج سال در خدمت اساتیدی چون شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سید محمد حجت کوه کمری، میرسید علی یثربی و میرزا محمد علی شاهآبادی به تکمیل تحصیلات خود پرداخت و «افادات» شیخ عبدالکریم حائری دربارهی «صلوۀ» را تقریر کرد و از وی درجهی اجتهاد گرفت.
آملی سپس روانه نجف شد و بیش از سی سال را در آن شهر گذراند و از محضر عالمانی چون سید ابوالحسن اصفهانی، ضیاءالدین عراقی و محمد حسین نائینی بهرهمند شد. آیتالله میرزا هاشم آملی نزدیک بیست سال به تدریس چهار دورهی اصول و چهارده دورهی «مکاسب» شیخ انصاری پرداخت (شریف رازی، 2 /53). در سال 1340 ش پس از فوت آیتالله سید حسین بروجردی به قصد معالجه به ایران بازگشت و حوزهی درس خارج فقه و اصول را در مسجد فاطمیه و مدرسهی خان قم دایر کرد.
پس از تصویب لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی در 16 مهر 1341 ش توسط دولت علم و فراخوانی امام خمینی از علمای وقت برای تبادل نظر دربارهی این لایحه، آملی از علمایی بود که با این لایحه مخالفت کرد و به اتفاق هشت نفر از فقهای حوزهی علمیهی قم، اعلامیهای در مخالفت با آن لایحه منتشر ساخت.
هنگامی که رژیم پهلوی، آیتالله سید مصطفی خمینی را در آبان 1343 به اتهام تحریک مردم و بازاریان علیه رژیم و شوراندن مردم به سبب بازداشت امام خمینی دستگیر کرد، آیتالله آملی نامهای به آیتالله گلپایگانی نوشت و از وی خواست که برای آزادی امام خمینی اقدام کند. پس از نشر مقالهی توهینآمیز روزنامهی اطلاعات در هفده دی 1356 نسبت به امام خمینی، طلاب معترض در خانهی آیتالله آملی گرد آمدند و وی در آن تجمع، سخنان افشاگرانهای علیه رژیم ایراد نمود. در بهمن 1356ش، همراه با شیخ مرتضی حائری، با انتشار اعلامیهای نسبت به مندرجات توهینآمیز روزنامهی اطلاعات و اقدام رژیم در کشتار معترضان، ابراز انزجار کردند. او پیش از انتشار اعلامیه، نامهای به سید احمد خوانساری نوشت و از او خواست تا برای جلوگیری از تکرار چنین اهانتهایی اقدام کند. در پی سرکوب مبارزات مردم در آغاز انقلاب، وی با انتشار اعلامیهای اعمال وحشیانهی رژیم را در سرکوبی مردم به شدت محکوم کرد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره از انقلاب اسلامی حمایت مینمود و به مناسبتهای مختلف به صدور اعلامیه، حمایت خود را از نظام سیاسی اعلام میکرد. پس از رحلت امام خمینی و جانشینی آیتالله خامنهای، برای حمایت از رهبری و بیعت با ایشان، رهسپار تهران گردید.
آیتالله میرزا هاشم آملی در روز جمعه، هفتم اسفند 1371، پس از طی یک دورهی طولانی بیماری درگذشت و در جوار مرقد حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
از وی آثاری بر جای مانده است که از آن جمله میتوان به بدایع الافکار فی الاصول، رسالهی عملیهی فارسی و تقریر بر آثار عدهای از مراجع اشاره کرد. برادران لاریجانی (محمدجواد، علی، صادق، باقر و فاضل) فرزندان او هستند.
2. چون اظهارات منبع ساواک توهینآمیز بود، حذف گردید.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 334