تاریخ سند: 3 آبان 1343
گزارش اطلاعات داخلی موضوع: مهدی پور گل
متن سند:
روز چهارشنبه مورخه 29 /7 /43 در دبیرستان بوذرجمهری کلاس
چهارم ادبی ساعت دوم که ساعت درس فقه بوده آقای مهدی پورگل وارد
کلاس شدند راجع به معنی دین سخن گفت سپس به دین های گوناگون
اشاره نمود از جمله بهائی، مسیحی و غیره و اضافه نمود که چون بچه
هستم باید نماز گفته های خداوند عمل کند بعد بحاشیه زد و شروع کرد به
مزخرف گوئی تاامریکا داریم چه غم داریم گندم ما را او تن تن وارد می کند
دیگر (چه) می خواهیم
پول های ایران70میلیون
تومان در قمارخانه های
امریکا بباد فنا می رود
کسی نیست که بگوید آن
[.
.
ناخوانا ]چیست ولی
وقتیکه20نفرمی خواهند
بروند گفته خداوند را
عمل کنند و زیارت خانه
خدا روزنامه های مزدور
از جمله کیهان خوشه
روشنفکر اطلاعات بنای
داد وفریادوسرمقاله های
گوناگون چاپ می کنند و
قیافه های حق بجانبی به
خود می گیرند ارز کشور
بعربستان (به عربستان)
چرا می برید این پولهائی
است متعلق بملت چرا بخارج می برید ولی ما می دانیم که کیهان خوشه و
سایر روزنامه ها چه پولهای کلانی بهدر می دهند من در این موقع اعتراض
کردم آقایانی که می روند به مکه فقط تظاهر می کنند گفت خیلی کم پیدا
می شود که چنین باشند ولی پیدا می شوند که چک های صد هزار تومانی
کمک بمستمندان صادر می کنند اینها دو طبقه مؤمن هستند ولی اینکه 70
میلیون تومان می بازد (منظور از باختن این مبلغ از طرف شاه در وین بوده
است) چرا عقب مانده ایم فقط امریکا گندم می دهد دیگر غمی نیست
خلاصه اینکه این شخص تمام گفته های فردا را بطور آشکار در این
ساعت بیان داشت تا اینکه زنگ به خورد و مجبور شد که از کلاس
برود در اینجا تمام افراد کلاس را متوجه گفته های خود و تحت تأثیر قرار
داده در حالیکه بجز درس نباید حرفی گفته شود این شخص می گوید
اغلب افراد کلاس افرادی هستند دهاتی و خیلی زود تحت تأثیر قرار
می گیرند.
گیرندگان: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت استان یکم جهت
استحضار و اقدام مقتضی
توضیحات سند:
* ارتشبد فردوست
می نویسد: در موقع خروج
رضا شاه از کشور توسط
قوام الملک شیرازی کلیه
اموال او، اعم از منقول و
غیر منقول به محمدرضا
انتقال یافت.
عایدات
خالص محمدرضا فقط از
املاک شمالی کشور سالی
62 میلیون تومان بود.
او
این ثروت را واقعا دور
می ریخت به یک معشوقه
برای یک شب ممکن بود
یک میلیون تومان بدهد و
اگر معشوقه با ارزش بود
در ماه 10 میلیون تومان
می داد (اکثرا به فرم
جواهرات) و این بجز
درآمد دولتی بود، زیرا
اکثرا هزینه های شاه، حتی
هزینه های شخصی او را،
وزیر دربار و نخست وزیر،
بخصوص در زمان علم و
هویدا تأمین می کردند.
نخست وزیر میلیاردها
تومان بودجه سری سالیانه
ترتیب می داد که 32 آن به
دستور محمدرضا چه
برای خود و چه برای
خانواده اش و چه هر فرد
دیگری که دستور می داد،
هزینه می شد.
(ظهور و
سقوط سلطنت پهلوی /
خاطرات ارتشبد فردوست
/ صص 217 و 216)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، کتاب 1 صفحه 82