گزارش خبر موضوع : قصد تظاهرات آموزگاران و دبیران راهنمای الیگودرز
تاریخ سند: 17 مهر 1357
گزارش خبر موضوع : قصد تظاهرات آموزگاران و دبیران راهنمای الیگودرز
متن سند:
ساعت 1700 عده کثیری از آموزگاران و دبیران مدارس شهر الیگودرز در جلسه متشکله در سالن دبستان تخت جمشید شرکت نمودند.ابتدا آقای عباسی نژاد [از مدرسه] کودکان استثنائی در مورد امور اداری و آموزشی مطالبی بیان داشته و سپس آقای حجت اللّه زارع شغل آموزگار سخنرانی خطاب به حاضرین اظهار داشت که با گفتن صحیح است مطالب اظهار شده از ناحیه وی را تایید نمایند و سپس خواسته ها را بشرح زیر عنوان نمود.
1ـ ایجاد کتابخانه آزاد در کلیه مدارس و عدم دخالت مأمورین سازمان و شهربانی در مورد انتخاب نوع کتاب.
1 2ـ نمایش فیلم های مذهبی و سیاسی برای فرهنگیان و دانش آموزان بطور آزاد بدون سانسور و مزاحمت مأمورین انتظامی در هر هفته یکبار.
3ـ تشکیل کلاسهای اسلامی در دبیرستانها و مدارس راهنمایی و سخنرانی افراد مذهبی و دعوت افراد صاحب نظر در مذهب از سایر شهرستانها و سخنرانی اینگونه افراد برای دانش آموزان دختر و پسر.
4ـ ایجاد بانک اسلامی برای مبارزه با رباخواری و بانکهایی که بابت وام پرداختی بهره دریافت مینمایند.
5 ـ آزادی زندانیان سیاسی از جمله حشمت اللّه جوادی ـ محمدحسن قلی ـ حسن پناهی ـ مرتضی عسگری ـ محمد آزادی اکبر علیمیرزائی ـ ابوالقاسم مقدسی ـ عبداله محمودی ـ اسماعیل مدنی ـ سیامک صالحی ـ هاشمی حجت اله انصاری و بخصوص علی میرزائی و اضافه نمود، بر هیچکس پوشیده نیست که زمانیکه دانشمند محترم حجت الاسلام آقای علی میرزائی در الیگودرز بسر میبردند دختران و پسران الیگودرزی از فساد فاصله گرفته و افرادی متدین تربیت شدند و چون معین گردید که دانش آموزان روشنفکر شده و زیر بار فسادی که مورد نظر گردانندگان مملکت است نمیروند هادی آنها علی میرزائی را بدون جهت زندانی نمودند تا بار دیگر در امر پیشرفت مذهب و فقه [وقفه] ایجاد نمایند و سردمداران کشور بر خر مراد سوار شوند و ما از شخص آقای رضائی رئیس آموزش و پرورش میخواهیم که هر چه زودتر از مقامات درخواست نمایند که علی میرزائی و دانش آموزان را آزاد نمایند چون جرم و گناهی بجز گفتن حق نداشته اند.
6ـ مراتب همدردی ما را به برادران خرم آبادی که عده ای از آنها بدون جهت بدست پلیس کشته شده اند اعلام دارند.
آنگاه آقای صباحی دبیر دبیرستانها درخواست نمود هر چه زودتر سربازانیکه در جلو شهربانی مستقر شده و جلسه را در نظر گرفته اند متفرق شوند و فرهنگیان نیز تلگرافی به مقامات مسئول مخابره و سئوال نمایند که پلیس به چه حقی در امر اجتماعات دبیران خرم آباد شرکت و آنها را مضروب نموده اند.
یاد شده اضافه نمود بطور مثال من با این شرایط چگونه میتوان به کلاس درس رفته و تدریس نمایم مگر حق نداریم در کلاس درس حرفی بزنیم که فوری با پلیس و مامورین بعضی از ادارات بی جهت مداخله و ایجاد مزاحمت مینمایند.
جلسه ساعت 19 خاتمه یافت.
نظریه شنبه : آقای حجت الله گودرزی رئیس دانشسرای روستائی مشوق اصلی آقای زارع بوده پیشنهادات ارائه شده از طرف زارع را گودرزی نوشته و بوی داد.
نظریه یکشنبه : 1ـ صحت خبر مورد تایید است 2ـ آقای رضائی رئیس آموزش و پرورش الیگودرز با سعی و کوشش فوق العاده و با درایت خاصی موفق شده از انجام اقدامات حاد توسط حاضرین جلوگیری بعمل آورد و حاضرین پس از خاتمه جلسه متفرق گردیده اند و اصلح است آقای رضائی بنحو مقتضی از طریق اداره کل آموزش و پرورش مورد تقدیر قرار گیرد.
کاشف نظریه دوشنبه : نظریه یکشنبه مورد تایید است.
پاشا نظریه 15/ ه 1 : ضمن تایید نظریه یکشنبه باستحضار میرساند که حجت اللّه زارع عامل اصلی تحریک معلمین به اعتصاب بوده که با تلاش و کوشش فراوان از بروز هرگونه حادثه ای و انجام تعطیلات جلوگیری شده و شخص مذکور که اخیرا از طریق دادگاه خرم آباد تبرئه شده باعث انحراف فکری جوانان میگردد.
توضیحات سند:
1ـ در خلال ارائه این پیشنهاد یکی از دبیران، درباره تحقق این کتابخانه اظهاراتی می کند که توسط همین منبع ساواک ضبط و به مسوولان بالاتر گزارش می شود.سند بعدی حاوی همین گزارش است.
* امروز (16 /7 /57) شهرهای جنوبی کشور نیز شاهد اعتصاب ها و اعتراض های دانش آموزی و دانشجویی بود.
«در اهواز عده ای از دانشجویان دانشگاه جندی شاپور در محوطه دانشکده ها اجتماع کردند و به کلاس های درس نرفتند.
دانشجویان این دانشگاه اعلام کرده بودند به سبب وجود گارد در دانشگاه و مسائل دیگر از رفتن به کلاس های درس خودداری خواهند کرد.
» (رستاخیز، ش 1034، صص 2 و 17) همچنین در مسجد سلیمان، از صبح، تظاهرات وسیعی در سطح مدارس آغاز شد و مراکز آموزشی تعطیل گردید.
«در این تظاهرات شیشه های دو شعبه بانک ملی و صادرات خرد شد...
.
تظاهرکنندگان با دخالت پلیس متفرق شدند.
» (اطلاعات، ش 15732، ص 17) در دزفول نیز دبیرستان ها و مدارس راهنمایی تعطیل بود و «عده ای از دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه و پسرانه دزفول و گروهی از معلمان این شهر در جلو اداره آموزش و پرورش دست به تظاهرات آرام زدند.
» (همان) در بهبهان تظاهرات همراه با پرتاب سنگ از طرف دانش آموزان به سوی افراد پلیس بود.
(رستاخیز، ش 1034، صص 2 و 17)