تاریخ سند: 26 مهر 1357
درباره: سخنرانی شیخ اکرامی در مجلس ختم علی عظیمی در مورخه 22/7/57 در آمل
متن سند:
شماره: 3678/ 2 ﻫ 1 تاریخ: 26 /7 /1357
از: سازمان اطلاعات و امنیت مازندران
به: مدیریت کل اداره سوم
درباره: سخنرانی شیخ اکرامی در مجلس ختم علی عظیمی در مورخه 22 /7 /57 در آمل
پیرو شماره: 3597/ 2 ﻫ 1 ـ 22 /7 /57
بدینوسیله چهار برگ مشروح اظهارات و سخنرانی نامبرده بالا که در مورخه 22 /7 /57 در مجلس ختم علی عظیمی یکی از کشتهشدگان وقایع اخیر آمل بیان داشته جهت استحضار و به پیوست تقدیم میگردد%1
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت مازندران ـ رخشا
توضیحات سند:
1. در بخشی از این سخنرانی میخوانیم: «جنایتی که در این نیم قرن ملت[در حق] ایران شده است قابل شمارش و بحث و گفتگو نیست مردم میگویند این ثروتهای زیر زمینی چه میشوند نفت ما را امریکا میبرد گاز ما را شوروی میبرد و آن وقت به ملت میگویند که نه پرسید ما چه میکنیم و سرمایههای بیشمار میلیارد و میلیارد تومانی برای خویش و خوشگذرانی خود و شب زندهداریها خرج میکنند ولی اعتراض ملت جوابش گلوله است. وقتی روزنامهها دردهای مردم را برملا نمیکند وقتی رسانههای گروهی خبر از بدبختی ملت نمیدهند این ملت حق دارد فریاد بزند وقتی فریاد بزند با گلوله به او جواب میدهند و آنان را به خاک و خون میاندازند. وقتی حسین در برابر ظلم و ستم قیام کرد. اکبر و اصغر داد. هفتاد و دو تن شهید کربلا گشته بقای اسلام را امضاء کردند وقتی دولت عراق به دستور دولت ایران منزل حضرت آیتالله العظمی خمینی را محاصره کرد برادر بزرگوارش به نجف اطلاع داد که توطئهای در کار است و شما مواظب خود باشید و این رهبر بزرگ روحانی و عالم تشیع فرمود من نمیخواهم در بستر بمیرم من میخواهم به درجه پر افتخار به شهادت برسم از آن رهبر و پیشوا باید مریدانی به وجود آید که از جان خود بگذرند مساله گذشته چون دیروز فرزند 49 ساله این پیشوای بزرگ روحانی و عالم تشیع را کشتند و فرمود من غمی ندارم این قربانی من در راه ملت ایران است در راه اسلام است در راه دین است و امروز دست فرزندش را گرفت و از عراق از جوار علی ابن ابیطالب به پاریس رفت و گفت من اگر در این جا نتوانم حرف بزنم فرودگاه به فرودگاه در حرکت خواهم بود تا فریاد مردم ستمدیده ایران از این رژیم جبار و غارتگر به گوش مردم جهان برسد.»
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 08 صفحه 241