صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: سید حبیب‌اللّه‌ طاهرى1 فرزند سیدکاظم

تاریخ سند: 2 خرداد 1357


موضوع: سید حبیب‌اللّه‌ طاهرى1 فرزند سیدکاظم


متن سند:

سند شماره (298)
به: 312 تاریخ وقوع: 28 /2 /37
از: 2 ه‍ 1 13570302 تاریخ گزارش: 2 /3 /37
شماره گزارش: 2248/ گ 10
موضوع: سید حبیب‌اللّه‌ طاهرى1 فرزند سیدکاظم
پیرو 1183/ گ 10 ـ 21 /2 /37
آقایان حاجى قاسمى و حاجى دارابى و حاجى زمانى2 از روحانیون سارى به گرگان وارد ابتدا به منزل طاهرى رفته و بعدا جهت انجام پاره‌اى مذاکرات خصوصى در مدرسه علوم دینى امام جعفر صادق با طاهرى ملاقات مى‌نمایند بعد از رفتن این افراد آقاى طاهرى اظهار مى‌دارد که بنا به گفته آقایان آقاى شریعتمدارى با تعدادى از خبرنگاران خارجى اخیرا مصاحبه و اظهار داشته‌اند که با دولت به هیچوجه کنار نیامده بلکه برنامه‌هاى قبلى خود را تا حصول نتیجه قطعى تعقیب خواهند نمود لذا لازمست که آقایان روحانیون در این مورد با او همکارى لازم را بنمایند.[ناخوانا]
نظریه شنبه: گفته مى‌شود که سه نفر روحانى نامبرده شده در فوق از وعاظ مخالف دولت در سارى هستند.
نظریه یکشنبه: مسافرت افراد مزبور به گرگان صحت دارد.[ناخوانا]
نظریه گ 10: بر مبناى دستورالعمل شهربانى کشور شاهنشاهى و پیشنهاد شهربانى گرگان وضع روحانیونى مانند طاهرى قرار است در کمیسیون امنیت اجتماعى مطرح شود%

توضیحات سند:

1. مرحوم آیت‌اللّه‌ سیدحبیب‌اللّه‌ طاهرى متولد سال 1309 ش، یکى از روحانیان مبارزى بود که سال‌ها در قم و نجف‌اشرف به کسب علوم اسلامى پرداخت و سپس به گرگان بازگشت. او در سال 1352ش به بازسازى مدرسه‌ى قدیمى محمدتقى خان امام صادق (ع فعلى) پرداخت و آن را در دو طبقه از نو ساخت که هم‌اکنون نیز دائر است. آقاى طاهرى به دنبال فعالیت‌هاى مبارزاتى خود علیه رژیم شاه، در بهار سال 57 به 5 /1 سال تبعید محکوم گردید. او پس از انقلاب فرزند بزرگش را تقدیم انقلاب نمود، یک بار گروهک منافقین او را ترور کردند و چند دوره به عنوان نماینده‌ى مردم در مجلس خبرگان انتخاب شد. خاطرات آیت‌اللّه‌ نورمفیدى (تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامى، 1385) صص 48 و 47.
2. شیخ مفید زمانى فرزند فضل‌اله در سارى به دنیا آمد. براساس اطلاعات مأخوزه ساواک از احمدعلى دباغى سورکى برهان سورکى فرزند لطف على درباره فعالیت‌هاى وى: «زمانى ارسال 55 طلبه مدرسه فیضیه قم بود. ایشان در میان شعاردهندگان شرکت داشت و اعلامیه اگر به دستش مى‌رسید مى‌خواند و به دیگران هم مى‌داد و هر جایى به دیوار اعلامیه نصب بود مى‌ایستاد مى‌خواند و ایشان با شیخ رجبى کیاسرى در یک اتاق بودند و هر دو مازندرانى و کیاسرى بودند و آقاى زمانى کتابهاى شریعتى اگر به دستش مى‌آمد و از رفقایش و یا از جایى به دست مى‌آورد مى‌خواند و آنها را رد مى‌کرد یا آن کتاب را از صاحبش مى‌خرید و ایشان شب پانزده خرداد 1354 در مدرسه فیضیه بود و موقع شعار، شعار مى‌داد و سنگ به پشت‌بام پرتاب مى‌کرد و فردایش که روز 15 خرداد بود از مدرسه خارج شد و دیگر به مدرسه نیامد و جزء دستگیر شده‌ها نبود در مدرسه فیضیه ایشان یک رساله خمینى هم داشت آقاى زمانى غیر از درس طلبگى درس کلاس جدید شبانه هم مى‌خواند.» اسناد ساواک، پرونده‌هاى انفرادى 121964 سوم.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران(ساری)، جلد 1 صفحه 235

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.