درباره: سید فخرالدین رحیمیفرزند سید علی اکبر
متن سند:
از: سازمان اطلاعات و امنیت لرستان شماره: 5556 /11 ه
به: مدیریت کل اداره سوم ۳۸۴ تاریخ:۲۵/۹/۵۷
درباره: سید فخرالدین رحیمیفرزند سید علی اکبر
در اجرای مفاد تلگراف شماره 10546 /312 مورخه ۲۳/۹/۵۷ نامبرده بالا دستگیر و بدین وسیله تحت مراقبت مأمورین شهربانی استان لرستان اعزام و معرفی میگردد و جهات مورد اتهام و سوابق وی به شرح زیر به استحضار میرسد: برابر سوابق و تحقیقات و بررسیهای همه جانبه که درباره نامبرده بالا به عمل آمد مشارالیه یکی از روحانیون افراطی و قشری و کاملاً مخالف رژیم سلطنتی ایران و از طرفداران جدی خمینی بود که دارای ایده و افکار ضد میهنی میباشد و سالها در این مسیر با پوشش مسائل دینی و مذهبی به تبلیغات سوء. آلوده نمودن مردم به خصوص دانش آموزان و جوانان مشغول و از هیچگونه اقدامیدر این زمینه فروگذار نبوده است وی در سال ۲۵۲۶ شاهنشاهی در حالی که حامل نامههائی برای خمینی به عراق بوده است دستگیر و سرانجام در دادگاههای نظامیمنطقه به چهار ماه حبس محکوم و پس از تحمل کیفر از زندان مرخص لیکن عم کیفر در روحیهاش اثرات اصلاحی نداشته و مشارالیه کماکان اعمال و رفتارش را دنبال که منجر گردید چند مرتبه سازمان مرکز ایشان را احضار و تذکرات لازم به وی داده شد چون با اخذ تعهد و تذکر نیز در جلوگیری از ادامه رویه سوء و مضره موثر واقع نشده از طریق مرکز ممنوع المنبر گردید و به این مسئله نیز وقعی نگذاشته و کرارا به منبر رفته و با بیان مطالب تحریک آمیز و سوء فعل و انفعالاتی را در شهرستان خرم آباد به ثمر رسانید که موضوع مورد تائید شهربانی استان واقع و چون ادامه روش و فعالیتهای سوء یادشده از نظر جهات امنیتی در منطقه به مصلحت نبوده و آلودگیهائی به دنبال داشته لذا در تاریخ ۲۸/۱/۳۶ با رعایت انجام تشریفات قانونی دستگیر و با صدور قرار بازداشت موقت زندانی و سرانجام پس از صدور هشت ماه بازداشت تعهد سپرده نسبت به رژیم وفادار و از هرگونه اقدامات سوء و مضرهای پرهیز نماید پس از استخلاص از زندان تا مدتی عمل خلافی از وی مشاهده نگردید کاخ لیکن در چند ماه قبل به استناد تحقیقات انجام شده و گزارشات واصله از منابع و همکاران اعمال مضره و سوء و تحریکات خلاف خود را علیرغم تعهدات داده شده در کمیته مشترک (فتوکپی تعهد پیوست میباشد) پس از استخلاص از زندان مجدداً کرده که نمونههائی از آن به شرح زیر به استحضار میرسد:
۱- یادشده در تاریخ ۱۲/۱۱/۳۶ به منبع ۱۲۰۵۴ اظهار نموده آقای خمینی ۱۰ روز پس از مرگ فرزندش در نجف بالای منبر رفته و گفته است مردم ایران باید بدانند اگر جیمیکارتر1 به ایران بیاید چون کارتر فرد آزاد دمکراتیک است ملت میتوانند از موقعیت استفاده کرده و موضوع اسارت خود را به او اطلاع دهند ولی نباید بگذارند شاه زیر ورقه نوکری خود را امضاء کند چون اگر وی نوکری خود را به ثبوت برساند دیگر ملت ایران نمیتواند به هدف برسد سپس اضافه مینماید (رحیمی) دیدم کارتر آمد دانشجویان خواستند سخنان خمینی را عمل کنند ولی نشد و شاه ایران نوکری خود را به اثبات رسانید و آنقدر شجاعت پیدا کرده که بدون دلیل دستور قتل مردم بیگناه را صادر کرد اظهارات نامبرده مؤید استماع نوار سخنرانی روحالله خمینی در نجف میباشد که پس از حادثه قم انجام گردید)
٢- منبع ۱۳۰۳۴ کراراً عنوان نموده در تماسهای با سید فخرالدین رحیمییادشده به وی اظهار داشته نوارهای کاست سفید تهیه و به منزلش بیاورد تا از سخنرانیهای روحانیون افراطی و قشری که به دستش رسیده ضبط و پخش نمایند. همچنین منبع اضافه نموده در منزلش مرتب افراد متعصب مذهبی اجتماع و یاد شده نوارهای مورد بحث را برای آنان گذارده و تحریکاتی انجام میدهد.
۳- در جریان برگزاری مجلس ختم چهلمین روز کشته شدگان و مهاجمان قم دست اندرکار جمع آوری متعصبین مذهبی جهت شرکت در مراسم مزبور بوده و رهبر عملیات شخصا در جلوی مسجد حضور داشته که وی به اتفاق سید احمد طاهری (دارای سوابق مضره میباشد) عدهای حدود سی نفر را جمع نموده و به طرف مسجد سلطانی در حرکت بودند که پلیس از داخل شدن آنان به مسجد جلوگیری در این هنگام سید شکراله طاهری که یکی از روحانیون قشری بوده و اخیرا به علت فعالیتهای سوء تبعید شده با پلیس درگیر شده است.
۴. قبل از برگزاری مجلس ختم مندرج
در بند ۳ به استناد شنود تلفن زین الدین مشخص شده ماشااله کریمیکه به علت پخش اعلامیه و تحریکات سوء اهالی، اخیرا تبعید شده با سید فخرالدین رحیمیدر ارتباط میباشد و میخواستند مطالبی را از فعالیتهای سوء خود برای سید فخرالدین بازگو نماید که وی به علت احتیاط به او میگوید از مکالمه با تلفن خودداری و فوراً به منزل او بیاید تا صحبت کند.
۵- در تحریک اهالی برای اجتماع و شرکت در مجلس ختم کشته شدگان مهاجمان تبریز دست اندرکار بوده و شخصا در مجلس ختم مزبور حاضر و شرکت نموده است. ۶- در عملیات شنود پنهانی عبدالرزاق زینالدین مشخص گردیده وی از حسن نکوئی محکوم ضد امنیتی در زندان شهربانی خرم آباد حمایت نموده و اظهار داشته در مورد حسن نکوئی کاری داشته و به علت شلوغی مغازه زینالدین به آنجا نیاید و اضافه کرده شیرینی و گز تبریز برایش میخواهد به زندان بفرستند که بهتر است به وسیله شما (زین الدین) این کار انجام شود.
۷- به استناد گزارش کتبی یکی از همکاران دانش آموزی به نام مجید عامری که برادر خانم برادر همکار میباشد به برادر همکار که فروشنده نوارهای کاست است اظهار داشته سید فخرالدین رحیمینوارهای مذهبی جالبی دارد و پیشنهاد نموده از نوارهای مزبور در جهت تکثیر و فروش برای وی بیاورد.
۸- چندی قبل نامبرده با منبع ۹۷۳۶ تماس حاصل و به او پیشنهاد میکند به اتفاق برای ملاقات با اسد الله مدنی2 روحانی تبعیدی به گنبد کاووس بروند که منبع به علت گرفتاری شغلی موفق نشده تا اینکه وی به اتفاق چند نفر از افراد با سابقه و متعصب مذهبی از خرم آباد به قم رفته و به استناد گزارشات واصله از قم با آقای حاجی عیسی جزایری به جهت معالجه قبل از عید بهطهران مسافرت کرده ملاقات و به اتفاق به گنبد کاووس عزیمت با اسداله مدنی ملاقات انجام و از وی خواستهاند در خاتمه محکومیت تبعیدی مجدداً به خرم آباد مراجعه و اقامت حاصل کند.
9- اخیراً از شنود پنهانی تلفن یادشده اطلاعاتی کسب شده چند نفر از روحانیون قم که یکی از آنها نیازی نام دارد و طبق تحقیقات انجام شده از روحانیان افراطی و مخالف میباشد به خرم آباد آمده و در منزل سید فخرالدین رحیمیاقامت و یاد شده به عناوین مختلف متعصبین مذهبی را منزلش دعوت و چند مرتبه موجبات به منبر رفتن نیازی را در مسجد علوی فراهم کرده است.
۱۰- اسحق پیرالوند و جمعه جهان نژادی به دنبال یک سری فعالیتهای گروهی و تهیه و توزیع اعلامیههای مضره قبل از دستگیری منبع ۱۳۶۹۲ را تشویق به رفتن به مسجد علوی و تماس با سید فخرالدین رحیمی و استماع سخنرانی وی نموده است.
۱۱- رحیمیدر روز پنجشنبه ضمن تماس تلفنی با شخصی به نام سبزواری که در خیابان ۲۵ شهریور مغازه گچ فروشی دارد از او میخواهد در ساعت پنج صبح روز جمعه وی را به نقطه نامعلومیبرد و اضافه نمود فاصله نیم ساعت راه است و وقتی سبزواری از وی سوال میکند محل کجا است میگوید همان جائی که یک مرتبه دیگر هم رفته ایم از توضیح بیشتر خودداری مینماید.
۱۲- یکی از روحانیون به نام شاهرخی به هنگامیکه رحیمیدر زندان بود به جای وی امامت جماعت مسجد علوی را به عهده داشته و از وعاظ طرفدار خمینی میباشد از قم با او تماس حاصل (تلفن) و اظهار داشت مدنی در زرند و کرمان بوده و نامبرده از وضع غفاری سوال میکند محمد علی غفاری فرزند میرآقا کارمند سابق دارائی بوده که اخیراً به اتفاق یک دانشجو کتب مضره زیاد به خرم آباد آورده و قصد فروش در مسجد بروجردیها را داشته که دستگیر شده و زندانی میباشند که رحیمیپاسخ میدهد پیمان آنجا است منظور زندان میباشد و چند روز دیگر محاکمه میشود و اضافه مینماید آقای رضوی و پدرش نیز تا روز دوشنبه کارشان تمام است و آزاد میشوند رضوی و پدرش چندی قبل به اتهام تحریک و همراه داشتن اعلامیه و نوار مضره در پل دختر دستگیر شدند و میگوید انشاالله تبرئه میشوند شاهرخی پاسخ میدهد سفارشات موثر نبود که رحیمیجواب داده ظاهراً نخیر ولی مطمئن میباشم تبرئه میشوند سپس رحیمیاظهار داشته آقای نیازی هم از قم به خرم آباد آمده برای درست کردن کار برادرش که شاهرخی جواب میدهد مگر جزء آن سریهاست رحیمیجواب میگوید نخیر و نیازی که در منزل رحیمیبوده صحبت میکند واشاره مینماید به اتفاق رحیمیو آقای صالح و حاجی آقا عیسی به گنبدکاوس رفتیم و با مدنی ملاقات کردیم و رحیمیافزوده برای غفاری دعا میکنیم انشااله تبرئه میشود.
۱۳- رحیمییک تماس تلفنی با کوهدشت برقرار و با شیخ مروجی از روحانیون قشری و ناراحت میباشد و اخیراً تقاضای تعیین تکلیف دربارهاش شده و ریشه تحریکات درکوهدشت میباشد) و در مکالمات تلفنی چنین استنباط میشود بین مروجی و نیازی مهمان رحیمیاختلاف موجود بوده که رحیمیسعی دراشتی آنها داشته و میگوید نیازی منزل معمار است احتمالا معمار شیخ مهدی قاضی میباشد)
۱۴۔ رحیمیدر یک مکالمه تلفنی دیگر با نیازی که در منزل خرم آبادمنزل والدینش) تماس حاصل و به وی میگوید عدهای از جوانان پیغام دادهاند آقای نیازی در مسجد علوی سطح سخنرانی خود را بالا ببرد نیازی جواب میدهد معلوم است منظور آنها چیست گوش به این حرفها نمیدهم رحیمیپاسخ داده نه این موضوع حکم سکوت را پیدا میکند دقت کن کمیاز جهات اخلاقی دقیق تر باشد دقت کن هرچه بفهمند اخلاقی تر باشد پراکنده نمیباشد مختصر و مفید این از انتظارات میباشد.
۱۵- ظهر روز ۱۲/۲/۳۷ شیخ حسین نیازی، علی محجوبی، یداله جوادی در منزل رحیمینهار صرف و ضمن آن رحیمیاظهار داشته خمینی باید به ایران برگردد و اضافه نمود تبریز منبع آزادیخواهی ایران است و امید آقای خمینی به تبریز میباشد و اگر ملت تبریز به پا خیزند تمام ایران به پا خواهند خواست و ریشه این رژیم کثیف کنده خواهد شد.
۱۶- شخص مزبور توسط عوامل خود به عدهای از جوانان خرم آباد اطلاع داده است پس از نماز شب دعا کمیل در مسجد علوی دایر است و از این طریق جوانان را به دور خود جمع و تحریکاتی مینماید.
۱۷- نامبرده از منزل حاجی آقا عیسی تلفنی با همسرش تماس حاصل و اظهار داشت مهمان دیشبی امشب هم مهمان ما میباشند.
۱۸- مشارالیه با افراد ناشناسی تماس حاصل و پیغام داده به آقای پورمند بگوئید به منزلش بیاید (پورمند معاون یکی از مدارس خرم آباد است و از متعصبین مذهبی و افراطی میباشد و برادرش تاکنون دو بار به اتهام اقدام علیه امنیت کشور دستگیر و محکومیت داشته است).
۱۹- نامبرده بالا تلفنی با همسر زینالدین تماس حاصل و ضمن همدردی به او میگوید اگر برادر حسین نکوئی آمد او را خبر کند موضوع شماره ۱۵/۱۱۷۹ ه مورخه ۲۰/۲/۳۷
۲۰- در تاریخ ۱۷/۲/۳۷ سید فخرالدین رحیمیاز برگزاری نماز مغرب و خواندن دعای شب جمعه در مسجد علوی اظهار داشته پدران بعضی از جوانان حاضر در مسجد علیه شما شکایت کردهاند که فرزندانشان در مسجد آموزش سیاسی میبینند و ضمن دعا میگوید (خدایا آنکه من و همه دنیا در انتظار آمدنش هستند برسان تا آن حکومت موقتی برچیده شود و همان شب مردم را تحریک و دعوت به شرکت در مجلس ختم مورخه ۱۹/۱/۳۷ حادثه یزد، جهرم، اهواز و تعطیل بازار مینماید.)
۲۱- پس از خاتمه مراسم مذهبی شب ۱۸/۲/۳۷ و منبر سید فخرالدین رحیمیدر مسجد علوی به تحریک یاد شده و دو نفر به اسامیسید احمدرضوانی فرزند سید تراب شغل آموزگار و مرید على یاوریان فرزند اسمعیل شغل دیپلمه بیکار در حین نصب پرچمهای سیاه و در سراسر خیابان ششم بهمن دستگیر و تحویل کلانتری بخش یک خرم آباد گردیدند و از طریق دادسرای خرم آباد تحت تعقیب واقع و به دنبال آن نامبرده تلاش همه جانبهای را برای استخلاص آنان به عمل آورده است موضوع شماره ۱۵/۱۱۲۹ ه مورخه ۱۸/۲/۳۷
۲۲- سید فخر الدین رحیمیدر شنود تلفنی در تاریخ ۱۸/۲/۳۷ با شیخ عباسعلی صادقی یکی از روحانیون افراطی تماس حاصل و میگوید از حاج آقا عیسی جزایری خواهش کرده برای اجازه مجلس ختم حادثه کشته شدگان یزد، جهرم، اهواز نزد رئیس شهربانی برود و مسئله چند جوان را که دستگیر شدهاند مطرح و میگوید منظور عزای فاطمه زهرا بوده میگویند اگر حکومت کمونیستی شود شاه بیچاره میشود حالا هم همان روش است چه فرقی میکند و رفتم نزد حاجی آقا عیسی جزایری به عنوان اعتراض مسئله را مطرح کنم به چه مجوزی آنها را گرفتند.
۲۳- شب ۱۷/۲/۳۷ سید محمدنقی شاهرخی که در قم سکونت دارد با تلفن سید فخرالدین رحیمی تماس حاصل چون در منزل نبود با همسرش صحبت میکند و میگوید فردی را از قم اعزام داشتم با ایشان تماس بگیرد آمده است یا خیر که همسرش اظهار بیاطلاعی نموده و طاهری اضافه میکند مگر ظهر مهمان نداشتید پاسخ میدهد بله چند نفر بودند آنها را نشناختم سید محمدنقی شاهرخی3 اصرار میکند حتماً به آقای رحیمی بگویید با من با تلفن ۵۰۸۰ قم تماس بگیرد صبح روز ۱۸/۲/۳۷ نامبرده این تماس را برقرار و مکالمات مشکوکی با سیدنقی شاهرخی مطرح و میگوید رابط آمد و مراجعت نمود. به دنبال فعل و انفعالات بالا فخرالدین رحیمیتعداد زیادی اعلامیه که معلوم شد رابط مزبور آورده مربوط به اساتید قم روحالله خمینی، آیات سه گانه قم به عواملی که شناخته شده و به شهربانی جهت دستگیری معرفی شدهاند تحویل که پخش نمایند و این کار عملی شده است.
۲۴- به دنبال دستگیری دو نفر مندرج در بند ۲۱ پدر همسر سید فخرالدین رحیمیبا همسر نامبرده تماس تلفنی برقرار و ضمن انتقاد شدید از اقدامات و فعالیتهای سید فخرالدین رحیمیمیگوید او را هم میخواهند دستگیر نمایند و اعتراض میکند چرا این کارها را کنار نمیگذارد چرا شماها را بدبخت میکند و نسبت به وی فحاشی شدید مینماید که همسرش میگوید به من مربوط نیست از چند روز قبل فعالیت مینماید برای برگزاری مجلس ختم روز ۱۹/۲/۳۷
۲۵- در تاریخ ۱۸/۲/۳۷ فرد ناشناسی با سید فخرالدین رحیمیتماس تلفنی حاصل و به وی میگوید یکی از این لعنتیها (منظور پلیس درب مسجد است و اضافه میکند تمام پرچمها را بردهاند سید فخرالدین میگوید تقصیر خادم مسجد است به او گفته بودم درب مسجد را باز بگذارد و بگوید روضه خوانی است ولی فرار کرده مخاطب مجدد نسبت به پلیس فحاشی مینماید.
۲۶- مورخه ۱۸/۲/۳۷ مادر همسر سید فخرالدین به دخترش تلفن زده و اظهار میدارد به طور کلی سید فخرالدین را نصحبت کردم که دست از این کارها بردارد به جوانی و خانوادهاش رحم کند همسرش پاسخ میدهد از دست بردار نیست چند روز است مرتب این برنامه را تشدید نموده. علیهذا با توجه به مراتب بالا همانطوری که تلگراف شماره ۱۵/۱۱۲۹ ه مورخه ۱۸/۲/۳۷ به استحضار رسید به علت اینکه سید فخرالدین رحیمیدر جریان برگزاری مجلس ختم مورخه ۱۹/۲/۳۷ خرم آباد فعل و انفعالات سوئی داشته و محرک اصلی شناخته شده و به جهات بالا و موارد مندرج در تلگراف شماره فوق و شماره ۱۵/۱۱۴۱ ه مورخه ۱۹/۲/۵۷ و همانطوری که طی تلگراف شماره ۱۵/۱۲۳۳ ه مورخه ۲۱/۲/۵۷ به استحضار رسید ضمن هم آهنگی با شهربانی استان سوابق وضعیت یاد شده در تاریخ ۲۲/۲/۳۷ در کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی مطرح که به سه سال اقامت اجباری در شهرستان ایرانشهر محکوم و به محل تبعید اعزام گردید
یاد شده پس از حدود هشت ماه اقامت در محل تبعیدی به علت اعمال نفوذ در دادگاه استان و فعالیتهای پشت پرده شیخ مهدی قاضی که نقش اداره کننده متهم و افرادی نظیر وی را دارد سرانجام با تبانی و تطمیع قضات دادگاه استان برائت حاصل و از محل تبعیدی به خرم آباد وارد شد و از بدو ورود به خرم اباد مجدداً فعالیتهای ضد امنیتی خویش را آغاز و این بار با توجه به جو و موقعیت سیاسی فعلی مملکت فعالیتهای خود را به طوراشکار و علنی و با گسترش وسیع و بازتری آغاز نموده تا جائی که علناً در تظاهرات ضد ملی و میهنی اخلالگران جلودار و اداره کننده از تظاهرات بود و اهالی و مردم را به اغتشاش تحریک مینموده بیرون است همچنین در توزیع و پخش اعلامیههای مضره نیز به وسیله خود و عواملش دخالت مستقیم نموده و در تاریخ ۱۴/۸/۵۷ موجبات اجتماع حدود ۵ هزار نفر از اهالی را در دانشکده علوم خرم آباد شاخه دانشگاه جندی شاهپور فراهم و خود نیز در اجتماع مزبور مبادرت به سخنرانی تحریک آمیز و مضره و اهانت به کد ۶۶ نموده است یاد شده فعالیتهای پشت پرده واشکار خود را ادامه داده و یک راه پیمائی وسیعی را در روزهای تاسوعا و عاشورای جاری پی ریزی کرده و در روزهای مزبور جمعیت انبوهی از منتسب متعصبین مذهبی و عناصر کمونیست را در میدان ششم بهمن خرم آباد به دور خود جمع نموده و در چند مرحله به سخنرانی ضد امنیتی پرداخته با طرز وقیح و موهنی در مراحل سخنرانی خود نسبت به کد ۶۶ و خاندان جلیل سلطنت اهانت نموده و ضمن نسبت دادن واقعه سینما رکس آبادان4 و مسجد کرمان5 به دولت مردم را به قیام مسلحانه و تهیه اسلحه و مهمات تشویق و اضافه نموده بپا خیزید، مسلح شوید، شورش کنید، طغیان کنید، اعتصاب نمائید علیه دشمن (شاه) و همکاران پوسیدهاش دوست امپریالیست و خائن ونوکر امریکا ازهاری را به رسمیت نمیشناسیم و سپس شعارهای بسیار رکیکی را علیه کد ۶۶برای حاضرین قرائت و با قرار دادن خودرو جلو اخلالگران به راهمپیمائی و دادن شعار مضره در خیابانها ادامه داده است.
همانطوری که در بالا به استحضار رسید با طرز وقیحانه مردم را به شورش مسلحانه در چند مورد سخنرانی تحریک و دعوت نمود علیهذا اعلام مراتب بالا به استحضار میرساند این شخص یکی از عناصر بسیار خطرناک و مضر به مملکت و مخالف سرسخت رژیم سلطنتی کشور بوده که به همین علت چند بار تاکنون تحت تعقیب واقع و هر بار به جز یک مرتبه با بیان مطالب خلاف و سفسطه جویی و اعمال نفوذ از زیر بار مجازات شانه خالی نموده که این موضوعات بیشتر از همه باعث تجری و گستاخی بیش از حد او گردیده است تا جایی که در حال حاضر وجودش در اجتماع لرستان به جز فتنه و فساد و آلودگی بیش از حد جوانان به مسائل امنیتی بهره دیگری نخواهد داشت خواهشمند است دستور فرمائید به نحو مقتضی در مورد تعقیب قانونی یاد شده اقدامات لازم معمول و سرانجام کار او را به این سازمان اعلام دارند. ضمناً بدین وسیله.... برگ مدارک جمع آوری شده درباره وی که از طریق شهربانی استان واصل شده به پیوست ایفاد میگردد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت لرستان. لیقوانی
توضیحات سند:
1-دولت کارتر همزمان با روی کار آمدن جیمی کارتر در سال 1355 از حزب دمکرات آمریکا، کاخ سفید تز دفاع از حقوق بشر را در سطح وسیعی مطرح ساخت. هدف اصلی از طرح این موضوع سرپوش نهادن بر جنایات امریکا در نقاط مختلف جهان و به فراموشی سپردن خاطره جنایتهای آنان در ژاپن، ویتنام، کره و فلسطین و همچنین اهرمی برای وارد آوردن فشار بر رقیب شرقی خود، اتحاد شوروی سابق بود. هرچند اجرای این سیاست کمترین تغییری در برنامههای توسعه طلبانه و ضدانسانی آمریکا در جهان و روابط ظالمانه داخلی این کشور به وجود نیاورد، اما این شعار فریبنده باعث شده تا رژیمهای استبدادی وابسته به آمریکا در ظاهر برخی اقدامات مردمی را انجام دهند تا بعنوان سوپاپ اطمینان عمل نمایند در ایران این اقدامات موجب فزاینده شدن خشم مردم گردید و کارتر تا آخرین روز از رژیم ضدانسانی شاه حمایت کرد و ماهیت دیکتاتوری نظام ظاهراً متمدن امریکا را به مردم ایران نشان داد. کارتر از سرکوب مردم در روی کار آمدن یک حکومت نظامی و کشتار غیر نظامیان شدیداً حمایت کرد و حتی در آخرین روز سقوط رژیم شاهنشاهی پیشنهاد کودتا را داد که دیر شده بود. به خاطرات ویلیام سولیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران مراجعه فرمایید تا پشتیبانیهای قاطع امریکا و کارتر از شاه و دیکتاتوریهای وی را دریابید و ببینید که چکونه آنان با شعار دمکراسی، مردم سالاری دینی را سرکوب کردند و تنها خواست خدا بود که آنان توفیق بدست نیاوردند.
2-شرح حال شهید آیتالله مدنی/تهران/سازمان تبلیغات اسلامی /1377
3-محمدنقی شاهرخی از روحانیون سرشناس خرم آبادی میباشد که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی همواره در راستای اهداف نهضت امام خمینی فعالیت میکرد. ایشان چندین بار از سوی ساواک احضار و یکبار دستگیر گردید. اوایل پیروزی انقلاب اسلامی در تشکیل کمیتههای انقلاب اسلامی شهرستان خرم آباد نقش فعالی داشت. مدتی امام جمعه خرم آباد بود و زمانی نماینده ولی فقیه در کشور بنگلادش و در حال حاضر نماینده استان لرستان در مجلس خبرگان رهبری است.
4-سینما رکس آبادان – ۲۸/۸/۵۷ فاجعه وحشتناک آتش سوزی در سینما رکس آبادان در ساعت بیست و دو بعد از ظهر هنگامیکه هفتصد نفر از مردم مشغول تماشای فیلم گوزنها (ساخته مسعود کیمیایی ) بودند اتفاق افتاد و سینما دستخوش آتش شد و هنگامیکه مردم برای فرار از آتش به سوی درهای خروجی حمله بردند با درهای قفل شده مواجه شدند. در این حادثه مهلک. ۲۷۷ نفر زن و کودک و پیر و جوان جان باختند. آیتالله صدوقی اولین شخصیتی است که بلافاصله بعد از شنیدن ماجرای قتل عام در سینما رکس اقدام به صدور اعلامیه نمودند. ۳۱/۵/۵۷
آیتالله صدوقی ساعت ۱۵/۳۰ در مسجد حظیره منبر رفته و آتش سوزی سینما رکس را منتسب به دولت کرده است.
ضمناً شاه در ۲۶ مرداد ۱۳۵۷ در مصاحبهای عمق کینه و بغض خود را از ملت مسلمان ایران... ابراز داشته آنانرا تهدید کرد. وی در این مصاحبه با این تعبیر که «ما به مردم تمدن بزرگ را وعده میدهیم و دشمنان وحشت بزرگ را.» خیالات آمیز ، خود را عیان ساخت. دو روز بعد در ۲۸ مرداد ۵۷ سالروز کودتای امریکایی ۱۳۳۲ سینما رکس به آتش کشیده شد و حرف شاه به خوبی تفسیر شد.
یزد خبرنگار اطلاعات بعد از ظهر دیروز ۴/۶/۵۷ هزاران نفر از مردم یزد پس از شرکت در مجلس یادبود قربانیان فاجعه سینما رکس آبادان در خیابان پهلوی این شهر دست به راهپیمایی زدند این عده پس از عبور از خیابان پهلوی در میدان امیر چخماق دور زده و به مسجد محمدیه بازگشتند روزنامه اطلاعات شماره ۱۵۶۹۶ -۱۳۵۷
۲- فاجعه مسجد کرمان -برابر یکی از گزارشاتی که تهیه شد روز دوشنبه ساعت ۱۱ تعداد ۲۰۰ نفر از کولیهای زاغه نشین در حالی که وسیله مأمورین چوب و چماق مخصوص مسلح شده بودند زیر حمایت و هدایت مستقیم مأمورین انتظامیبه مسجد جامع کرمان حمله ور شدند. بیش از ۱۵ هزار نفر مرد و زن وکودک در صحن شبستان مسجد بیاد چهلمین روز شهدای میدان شهدای تهران اجتماع کرده بودند با شروع حمله کولیها مردم درهای مسجد را میبندند و پس از چند لحظه صدای تیراندازی و دود و بوی سوخته از بیرون مسجد بلند میشود مهاجمین به تخریب و مأمورین شروع به ریختن گازاشک آور میکنند بطوری که مردم در شبستان در وضع نامساعدی قرار میگیرند مأمورین و چماقداران کمین کرده در نهایت شدت هرکس را که از شبستان خارج میشود میزدند. آنگاه قسمتی از کتابخانه مسجد را به آتش کشیدند و تست زنانه مسجد را مورد تهاجم قرار دادند و با چماقهای مخصوص میخ و آهن دار زنان و بچهها را مضروب و لباس آنها را پاره ساختند در حالیکه فریاد هزاران زن و مرد و کودک در حال فرار بلند بود جمعی مورد اصابت گلوله مأمورین قرار گرفتند. در همین هنگام در تکمیل توطئه تعدادی مغازه در نقاط مختلف کرمان که مربوط به اجتماع کنندگان مسجد بود با مواد محترقه به آتش میکشند که مشخصاً از جانب مأمورین انجام گرفته بود. با تحقیقاتی که بطرق مختلف انجام گردید توطئه با برنامهای منظم ترتیب بافته بود که طراح اصلی آن سازمان امنیت و استانداری شناخته شد. حادثه کرمان موج جدید و گستردهای در اعتراض به دولت در پی آورد. گروههای تحقیقاتی از روحانیت و غیر آن وارد کرمان شدند موضوع در شعارهای عمومیتکرار شد و آتش سوزی مسجد کرمان در ردیف سینما رکس آبادان در آمد. امام خمینی آن را ناشی از فشار عصبی شاه و عواملش دانست که جنوب آمیز دست به چنین اقداماتی میزنند. امام در پیام ۴/۸/۵۷ به ملت اعلام داشت: ... اوضاع جاری در ایران موجب نگرانی شدید این جانب است. خوف آن دارم که شدت شهربانی و فشار عصبی بر شاه و بستگانش حملههای جنون آمیز آنان را تشدید کرده و ملت ایران را بیش از پیش به خاک و خون کشد. کشتار دسته جمعی کرمان و آتش زدن معبد ومقدسات مسلمین و ضرب و شتم مرد و زن بیدفاع در آن کشتار و بیرحمانه همدان و بعضی از شهرستانهای دیگر در شرق و غرب و شمال و جنوب ایران که نام بردن یکایک شهرها از عهده خارج است...
و باید ملت شریف و مظلوم و جناحهای علاقمند به اسلام و کشور قدرت تفکر را از دشمن سلب کرده و به حکومت غاصبانه آن هر چه زودتر خاتمه دهد. تاریخ سیاسی معاصر ایران / ج ۲/ دکتر مدنی
منبع:
کتاب
شهیدان حجج اسلام سید نورالدین و سید فخرالدین رحیمی صفحه 267