تاریخ سند: 30 اردیبهشت 1342
موضوع: طرح تبلیغاتی برای ماههای محرم و صفر
متن سند:
از: اداره سوم- اداره کل سوم تاریخ:30 /2 /1342
به: ساواک قزوین شماره: 8352 /333
موضوع: طرح تبلیغاتی برای ماههای محرم و صفر
طی چند ماه اخیر روابط عدهای از روحانیون با دولت تیره شده و روحانیون1 مخالف مبادرت به پخش اعلامیهها و تحریکاتی برضد دولت نمودهاند.
روحانیون مزبور در آغاز موضوع اعطای حقوق سیاسی به زنان و پس از آن موضوع اصلاحات ارضی را علت مخالفت خود قلمداد نمودند ولی در حال حاضر دو موضوع مذکور در درجه دوم اهمیت قرار داده شده و علاوه بر آنها در اعلامیهها و سخنان آنان نکات زیر به چشم میخورد.
1 - زمامداران کنونی ایران از مجرای قانون اساسی منحرف و دارای سوء نیت میباشند و تصمیم دارند اساس دین اسلام را در ایران متزلزل و روحانیت را تضعیف نمایند.
2 - دولت ایران تحت فشار استعمارگران غربی با دولت اسرائیل بر ضد کشورهای مسلمان عربی ارتباط برقرار ساخته2 و به پیشرفت صهیونیسم کمک مینماید و هدف اصلی استعمارگران از این اقدام آن است که بین کشورهای اسلامی تفرقه بیندازد و آنها را در برابر هم قرار دهند تا بهتر بتوانند از منابع طبیعی آنها استفاده و بر آنها حکومت کنند.
3 - چون زمامداران فعلی مقدم علیه قانون اساسی و دین اسلام و مدافع استعمارگران بر ضد منافع ملی میباشند بنابراین مسلمین باید علیه آنان مبارزه نمایند.
روحانیون مخالف دولت در چند ماه گذشته از هر فرصتی برای ابراز عکسالعمل و تحریک مردم استفاده کردهاند و اطلاعات واصله حاکی است که در نظر دارند در ماههای محرم و صفر نیز حداکثر استفاده را بنمایند و بدین ترتیب پیش بینی میشود که در ماههای یاد شده در مجالس و دستههای سوگواری تحریکاتی از طرف آنها صورت خواهد گرفت که در صورت عدم مراقبت کافی احتمالا موجب پیدایش بینظمیهایی خواهد شد.
برای خنثی کردن تحریکات احتمالی مزبور این طرح در دو قسمت تهیه شده است.
قسمت اول مطالبی که باید در منابر عنوان شود:
کلیه ساواکها در مناطق استحفاظی خود به طور غیر محسوس و به نحو مقتضی به روحانیونی که با ساواک همکاری دارند و در صورت امکان به سایر روحانیون توصیه خواهند کرد که در منابر و مجالس سوگواری ضمن بحث و سخنرانی در موضوعهای مختلف مذهبی درباره مطالب زیر نیز صحبت نمایند:
1) تجلیل از مذهب شیعه اثنی عشری که اعلیحضرت همایون شاهنشاه حامی و پشتیبان آن هستند و از این جهت انظار شیعیان جهان متوجه معظم له و کشور ایران میباشد.
2) درباره وقف قسمتی از املاک سلطنتی و تشکیل بنیاد پهلوی3 و همچنین تقسیم قسمت دیگری از آن املاک و اهداء مابقی صحبت و گفته شود که این اقدام شاهنشاه چه اثر عظیمی در بهبود وضع کشاورزان و سایر مردم زحمتکش و تقویت مبادی تبلیغات اسلامی داشته است.
3) چون از طرف مخالفین به منظور مشوش ساختن افکار مسلمین تبلیغاتی پیرامون روابط دولت با اسرائیل و نفوذ صهیونیسم در ایران میشود. وعاظ میبایست ضمن مباحث مذهبی به این نکته اشاره نمایند که دولت مسلمان ایران همواره منافع و مصالح دولتهای اسلامی را در مد نظر دارد و هیچگاه منافع یک کشور غیر اسلامی را بر منافع آنان ترجیح نخواهد داد.
4) موضوع اعلام آزادی زنان و تامین حقوق سیاسی آنان نهتنها مغایرتی با قوانین اسلام ندارد بلکه این عمل را آیات و احادیث تایید مینمایند و دولت هیچگاه عملی را که مغایر با احکام مذهب شیعه اثنی عشر باشد انجام نخواهد داد. مثلا آزادی زنان هیچگاه مقدمه آن نیست که در قوانین ارث و غیره که مغایر با احکام اسلامی است تغییراتی حاصل شود.
5) لزومی ندارد که مستقیما درباره تطبیق لایحه اصلاحات ارضی با شرع اسلام صحبتی بشود. اما مناسب است پیرامون لزوم پرداخت خمس و زکوه و سایر حقوق واجبه در اموال مفصلا صحبت شود تا در مرحله اول به طور مستقیم اذهان مردم فقیر و زحمتکش نسبت به حقوق آنان در اموال ثروتمندان روشن گردد و در مرحله دوم بطور غیر مستقیم زمینه ذهنی آنها برای پشتیبانی از لایحه اصلاحات ارضی و سهیم شدن کارگران در سود کارخانهها آماده شود.
تبصره:
رادیو تلویزیون ومطبوعات هم در برنامهها و مقالات مذهبی خود پیرامون مطالب فوق صحبت نمایند.
قسمت دوم طرح اجرائی:
1) عدهای از روحانیون که با ساواک همکاری دارند4 بطورغیرمحسوس در مساجد، تکایا و سایر مجالس مذهبی سرگرم تبلیغ شوند.قبلا به وسیله رابطین با این دسته از روحانیون ملاقات و زمینه افکار آنان برای تبلیغات مثبت و مورد نظر دولت آماده گردد.
2) با مدیران مساجد و بانیان مجالس سوگواری تماس گرفته و از آنان خواسته شود که به وعاظ و روضهخوانهای خود توصیه نمایند فقط در اطراف مطالب دینی صحبت و از اهانت به مقامات و تحریک مردم خودداری کنند.
3) به طریق مقتضی اقداماتی صورت گیرد که از سخنرانی وعاظ ناراحت و آشوبگر جلوگیری شود.
4) بهتر است هیاتهای عزاداری مراسم سینهزنی و نوحهگری و غیره را مانند سال گذشته ولی حتیالامکان با سادگی برگزار نمایند تا بهانهای برای عیبجویی و تبلیغات منفی به دست مخالفین مذهب و دین داده نشود. ضمنا قبل از محرم به سردستهها تذکرات لازم داده شود که مراقب حفظ مقررات و نظم دسته خود باشند.
5) اگر واعظ یا روضهخوان و مداحی بالای منبر مطالب اهانتآمیزی درباره مقامات عالیه کشور عنوان کرد و یا در هنگام سخنرانی مردم را تحریک نمود در حین سخنرانی و در همان مجلس به او چیزی گفته نشود بلکه پس از دور شدن از آن مجلس به طوری که تظاهر نشود به او تذکر بدهند و در صورتی که به تذکرات مامورین ترتیب اثر ندهد با او طبق قانون رفتار گردد.
6) در اجرای موارد فوق روسای ساواک بایستی قبلا وضع و موقعیت محل را در کمیسیونی مرکب از روسای انتظامی و یا مقامات دیگری که لازم میدانند مورد بررسی قرار داده و برای حفظ آرامش پیشبینیهای لازمه معمول و نتیجه بررسیها و تصمیمات متخذه را به مرکز گزارش نمایند.
مدیر کل اداره سوم.ب. امجدی5
در این مورد با رئیس شهربانی تبادل نظر و مذاکره به عمل آمد و طبق دستورات رفتار گردد. 2 /3 /42
توضیحات سند:
1. سیاستهای رژیم پهلوی در مخالفت با اسلام و ترویج فرهنگ غربی و وضع قوانینی که با اسلام مغایرت داشتند، از دلایل اصلی تیرگی روابط روحانیون با حکومت پهلوی بود. در کنار آن باید به مبارزه، پیگیری روحانیت از دورهی مشروطیت با دو عامل استبداد و استعمار را به این کشاکش حکومت و روحانیت اضافه کرد. از آنجایی که رضاخان برآمده از کودتایی انگلیسی در اسفند 1299ﻫ.ش بود و فرزندش محمدرضا نیز صرفاً به خاطر حمایت انگلیس در شهریور 1320 و کودتای آمریکایی 28 مرداد1332 در حکومت باقی مانده بود، لذا جامعهی ایرانی و در رأس آن روحانیت نمیتوانست مستبدی را که تابع امیال کشورهای غربی است، تحمل کند. به همین دلیل در طول دورهی سلطنت پهلوی کشاکش محسوسی میان این دو نهاد همواره در جریان بود تا اینکه از اوایل دههی 1340 با نهضت حضرت امام(ره) این مبارزه صورت علنی به خود گرفت.
2. رژیم پهلوی روابط بسیار گستردهای با رژیم صهیونیستی داشت به طوریکه از دههی 20 به بعد آژانسهای صهیونیستی در ایران حضور فعال داشتند. برای اطلاع بیشتر در مورد روابط ایران و اسرائیل ر.ک: محمدتقی تقیپور، ایران و اسرائیل در دوران سلطنت پهلوی،تهران،موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی،1390
3. بنیاد پهلوی در سال 1337 به جای دفتر املاک اختصاصی تاسیس شد. این بنیاد در ظاهر یک سازمان خیریه بود که از ثروت شخصی شاه تامین میشد. در سال 1340 دارایی بنیاد بالغ بر 135 میلیون دلار بود و همان سال اسداله علم به عنوان مدیر عامل آن برگزیده شد. تحت نام این بنیاد خیریه، اعضای خانوادهی سلطنتی دست به چپاول و غارت سرمایههای کشور و انتقال آن به خارج زده بودند. در حقیقت هزینههای واقعی این بنیاد برعهدهی دولت گذاشته شده بود. دولت علاوه بر تامین بودجهی این بنیاد به سایر بنیادهایی که از سوی اعضای خانوادهی سلطنتی تاسیس شده بودند، نیز کمک میکرد. به طور مثال بنیاد فرح پهلوی 22 میلیون دلار و بنیاد اشرف 105 هزار دلار در سال کمک دریافت میداشتند. ثروت و فساد این بنیاد چنان وسیع بود که در سال 1357 مقالهای تحت عنوان «اختاپوس صد پا» در آلمان منتشر شد که راجع به تسلط مالی و اقتصادی بنیاد پهلوی بود. در سال 1330 محمدجعفر بهبهانیان با حمایت اسداله علم برای رسیدگی به املاک بنیاد پهلوی انتخاب و پس از مدتی مدیر کل املاک بنیاد شد.
برای اطلاع بیشتر راجع به این بنیاد ر.ک: گراهام، رابرت، ایران سراب قدرت، ترجمه فیروز فیروزنیا، تهران،سحاب کتاب، 1378. فریدون هویدا، سقوط شاه، ترجمهی ح. مهران، تهران،اطلاعات، 1374 و غلامرضا، نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، 1371
4. در میان جامعه روحانیت، متاسفانه تعدادی عناصر روحانینما بودند که در خدمت اهداف رژیم پهلوی قرار گرفته و به دنبال ایجاد شکاف در میان نیروهای انقلابی بودند. خوشبختانه ماهیت این گروه محدود به سرعت برای مردم افشا و از طرف اکثریت جامعه طرد شدند.
5. سرتیپ مصطفى امجدى، مدیرکل وقت اداره کل سوم ساواک، از منسوبین تیمور بختیار، اولین رئیس ساواک بود که ارتباط بسیار نزدیکى با وى داشت و در تخلفات و جنایات دوران بختیار سهیم بود. به گفته فردوست: «ساواک در واقع بختیار بود. علوىکیا و دو برادر امجدى (سرلشگر امجدى و سرتیپ مصطفى امجدى) کل این تشکیلات بازیچه امجدىها بود که به نفع بختیار کار مىکردند.»
پس از قیام 15 خرداد 1342، به دلیل اینکه ساواک و علىالخصوص اداره کل سوم نتوانسته بود اطلاعات دقیق و پیشبینى از وقوع حادثه داشته باشد، محمدرضا دستور برکنارى امجدى را صادر کرد و مقدم جایگزین وى شد. فردوست در این زمینه مىگوید «حدود ساعت 8 شب 15 خرداد 42 در ملاقاتى که من و اویسى با محمدرضا داشتیم، دستور برکنارى امجدى را داد و من فرداى آن روز وى را برکنار کرده و مقدم را جایگزین او نمودم، ولى به امجدى قول دادم که پس از گذشت چند ماه در محل دیگرى شغل مناسبى برایش پیدا خواهم کرد. او تشکر کرد و من نیز به وعده خود وفا کردم و مدتى بعد ترتیبى دادم که رئیس یکى از مناطق سهگانه شیلات شمال شود، از شغل جدید خود بسیار راضى بود و سالها تا زمانى که خواست، در این شغل ماند و بسیار ثروتمند هم شد.»
ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، خاطرات حسین فردوست، ج اول، تهران، انتشارات اطلاعات، 1386
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، کتاب 1 صفحه 18