تاریخ سند: 28 آبان 1357
موضوع: ریاست محترم ساواک (اعتراض نامه)
متن سند:
موضوع: ریاست محترم ساواک (اعتراض نامه)
با عرض سلام اینجانب حمید اسلامزاده مطالبی را به عرضتان میرساند: (از زندان نیروی دریایی شاهنشاهی)
امروز 28 /8 /57 نامهای به شماره را که در آن قرار بازداشت بنده به طور موقت صادر شده بود رویت کردم و قرار بازداشت را به اتهام وارد کردن اقدام علیه منافع کشور شاهنشاهی صادر کرده بودند که من شدیداً به این اتهام اعتراض دارم. نمیدانم شما آیا به آشنایی با افراد مختلف و برخوردهای سطحی مثل احوالپرسی کردن با افرادی مثل آقای متین یا آقای مظفری که دائم تکیه کلام مأمور شما بر روی این دو نفر بود جرم میدانید یا اینکه من هم همچون صدها نفر اعم از بازاری و غیر بازاری و اداری و محصل و خلاصه همه تیپ افراد که به این دو نفر میشناسند باید اتهام اقدام علیه منافع کشور به من بخورد؟ و با مکر و حیله که تو را میخواهیم از خانه ببریم و پس از یک ساعت شناسنامهات تحویلت میدهیم برگرد به زندان بیاورید؟ اگر این طور باشد پس باید همه مردم شهر را نه تنها این شهر بلکه بیشتر شهرستانهای ایران را که آقای متین به عنوان پیشنماز و روحانی بندرعباس میدانند باید مثل من به زندان کنید؟ و لابد چون زندانهای شما ظرفیت این همه جمعیت را ندارد از بازداشت آنها صرف نظر کردهاید! من سه روز پیش پس از تحمل سختی دو روز زندان و انتظار اینکه شاید کسی به سراغ من بیاید و لااقل برایم روشن کند که علت بازداشت من چه بوده میخواستم نامه اعتراض به شما رئیس سازمان امنیت بنویسم امام چون خود از قلم و کاغذ به دورم و فرمانده نیروی دریایی هم موافقت نکرد نتوانستم با شما تماس بگیرم. حال میپرسم که آیا وقتی که شما از کسی که هیچ عملی ضد امنیتی انجام نداده و مرتکب هیچ خلافی نشده چون دیدهاید که در تظاهرات عمومی که همه مردم کوچه و بازار و کارگر و غیره شرکت داشتهاند من هم بودهام آن هم نه در تمام تظاهرات بلکه فقط آنهایی که روحانیت بندرعباس پیشاپیش بودهاند باید مرا از زندگی و کار و کاسبیام عقب بیاندازد؟ این حرف را از خودم نمیگویم بلکه خود مأمور ساواک که برای بازجویی آمده بود به من گفت که چون در تظاهرات بودهای و به تو مظنون هستیم بازداشت کردهایم. اگر تظاهرات آرام و عمومی از نظر شما اشکال دارد پس چرا جلوی آن را نمیگیرید و اگر تظاهرات آرام از نظر قانونی اشکال ندارد چرا مرا به این گوشه بیاندارید؟ باز هم لابد چون زندانهای شما ظرفیت جمعیت زیاد را ندارد از آوردن بقیه جمعیت صرف نظر کردهاید آیا شرکت در جلسه دعای ندبه روزهای جمعه و شرکت در بعضی از تظاهرات توضیح داده شده و آشنایی با افراد سرشناس و مشهور شهر آن هم در حد یک معاشر بازاری یا اینکه روحانی شهر باشد جرم است که شما به من مظنون شوید و در اثر این ظن برای مدت نامعلومی که پنج روز از آن میگذرد مرا بازداشت کنید؟ چون مرا چشم بسته به زندان آوردند اوایل متوجه نبودم که کجا هستم و پس از اینکه از یک درجهدار نیروی دریایی که برای سرکشی به اتاق من آمد پرسیدم که شناسنامه مرا بیاورند کجاست؟ و مرا به خانه برگردانید. گفت: ما که تو را زندان نکردهایم! ساواک تو را زندانی کرده است. بعد متوجه شدم که اینجایی که هستم زندانی است جایی تصور آن را نمیکردم. من از شما رئیس سازمان امنیت در خواست دارم که قرار بازداشت مرا به قرار آزادی تبدیل نمائید و خواهش میکنم هر چه زودتر این اقدام را بنمائید و مرا آزاد نمائید که این مکان برای من قابل تحمل نیست یکی به خاطر نا به سامانی وضع زندانی و مسئله خیلی خیلی مهمتر اینکه بدون جرم و بیگناه و از روی اشتباه که این اتهام به من زدهاید مرا بازداشت کردهاید و من خیلی از این موضوع ناراحتم امیدوارم که بیگناهی من برایتان ثابت گردیده باشد و به در خواست آزادی من با این نامه عمل نمایید.
با تشکر حمید اسلامزاده
28 /8 /57
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان هرمزگان - کتاب 4 صفحه 209

