گزارش 1
متن سند:
محترما بعرض میرساند طبق گزارش مامور مربوطه ساعت 18 روز
15 /1 /42 نماز جماعت بوسیله حاج سید عبدالحسین دستغیب در مسجد
جمعه بر پا پس از خاتمه نماز در ساعت 19 سید ابوالحسن دستغیب بمنبر
رفته دعای کمیل خواند و ضمن آن با کنایه از وضعیت این روزها (البته از نظر
مسلمین) و حوائج مردم سخن گفت مقارن ساعت 15 /8 دقیقه دعا
خاتمه پذیرفت در این هنگام آقای حاج سید عبدالحسین دستغیب بمنبر رفته و
سخنان خود را با قرائت خطبه آغاز کرد آنگاه در مورد مندرجات کذب و افتراء
روزنامه نگاران صحبت نمود و سپس اظهار داشت آزادی زنها بر خلاف
مصلحت است ما برای زنها مقررات شوهر داری و رضای شوهر و تربیت اولادان
صالح.
ناطق افزود اگر بخواهند زنها را به کارهای اجتماعی وادار کنند خانه
داری از کفش بیرون میرود وانگهی بر خلاف عقل و منطق و بر خلاف قرآن و
اسلام است در این موقع ناطق به زنهای بی حجاب اشاره کرده و گفت زنهای
لخت و عور در این کوچه و بازارها چه میکنند واللّه بضرر خود مردم تمام میشود
اگر علماء و روحانیون دستور میدهند و فریاد میزنند نفعی برای آنها ندارد در این
هنگام ناطق مثالی زده و گفت اگر مقداری پول را خواسته باشید بشمارید چنانچه
یکنفر در کمین شما باشد فورا آن پول را ضبط میکنید که کسی آنرا نبیند بدین
ترتیب زنهای خود را هم از مردم حفظ کنید که کسی سر و صورت آنها را نبیند
چطور ممکن میشود زنهای مسلمین سر برهنه
و لخت بیرون بیایند در اینجا ناطق با صدای بلند همه را مخاطب قرار داده در
حالیکه گریه میکرد چنین ادامه داد واللّه مردم زنهای خود را از اجنبی حفظ کنید
وظیفه مردم نسبت به علماء بایستی مطابق دستور دین مبین اسلام و مجتهدین و
فقها پیروی و تقلید نمود آنها را تنها نگذارید شأن علماء بسیار اجل است از اینکه
نسبت بآنها چنین رفتار شود در این موقع ناطق به دولت اشاره کرده و گفت
مصادر امور میگویند آخوندهای مفتخور و چه و چه و چه تو را بخدا ما مفتخور
هستیم چند خانه داریم چقدر پول اندوخته کرده ایم چه مالی جمع نموده ایم
وای وای وای از بدو عمر تحصیل علوم دینی نموده ایم حالا که می خواهیم حکم
خدا و قرآن را اجرا کنیم میگویند مفتخور واللّه طلاب گرسنگی می خورند گناهی
می کنید دزد و چه و چه آیا سزاوار است که در عوض احترام به آنها، آنها را به این
سخنها و افتراها ببندند آنگاه ناطق راجع به حوزه علمیه قم صحبت نموده و
گفت (ایهاالمؤمنین چنین سزاوار است که یکنفر برود در حوزه علمیه قم برای
تحصیل علوم دینی در چند روز عید موقع دید و بازدید بروند عمامه اش را
بردارند عبای او را پاره کنند او را بزندان بیاندازند و بکشند و یا از حجره بزیر
بیاندازند ناطق ادامه داده آیا چنین روا میباشد) (مردم گریه میکردند) ناطق افزود
گمان نمی کنم بلکه یقین دارم نیست مسلمانی که دلش پر از غم و اندوه نباشد در
حوزه علمیه قم و مدرسه فیضیه کتابخانه و قرآن علماء و طلاب را خراب کنند،
آتش بزنند عبا و عمامه پاره کنند بکشند و بزندان بیاندازند ناطق با کنایه پرسید
(گمان کردید که عمامه و عبای آنها را برداشته اند بلکه عمامه و عبای سید
عبدالحسین ها را برداشته اند) چون بر سر
آنها زنند بلکه چوب بر سر سید عبدالحسین ها زنند در اینجا بار دیگر مردم گریه
کردند ناطق افزود دل علماء خون است دل امام زمان خون است دلها جریحه دار
بود بدتر شد در هفته گذشته علماء و روحانیون شیراز (دیدید احساسات مردم
را) مردم خواستند بازارها را ببندند و تعطیل کنند عده ای خواستند کفن بپوشند
ولی علماء امر به سکوت دادند و مردم را بنظم و آرامش توصیه نمودند ناطق
افزود (اولیای امور بیایند داخل اجتماع و ببینند و به مصادر امور بگویند و اطلاع
بدهند که حامیان قرآن و پیروان اسلام و مذهب جعفری با این امر مخالفند هر چه
زودتر اصلاح کنید به چه معنیی حوزه علمیه قم را محل موسیقی قرار داده اند) در
قم عمامه بسر جرئت ندارد در کوچه و خیابان راه برود او را میزنند و عبا و
عمامه اش را پاره میکنند اولیای امور فارس برسانید بمصادر امور و به آنها
بگوئید که علماء جلو مردم را گرفته اند مردم دین دارند مردم مسلمان هستند
حامی قرآنند خبر ندارید بیشتر از این دل ما را خون نکنید آیت اللّه خمینی اظهار
تنفر و انزجار نمودند ناطق اضافه نمود ای اولیاء امور شما از مردم کنار هستید ما
روی بی غرضی، روی نصیحت و دلسوزی میگوئیم در اینموقع با صدای بلند
فریاد زد آهای اولیای امور از خواب بیدار شوید علاج کنید بیش از این دل
مسلمین را جریحه دار نکنید علما باید محاصره باشند اینقدر شقاوت نکنید
بمردم دنیا برسانید که مردم ایران مسلمان هستند 20 میلیون ایرانی مسلمان و
تابع قرآن هستند به جهانیان برسانید که مراجع تقلید ما را چه کرده اند البته
جهانیان دانسته اند که چه بسر آنها آورده اند من دائم تمنای مرگ میکنم (مردم
گریه کردند) من بیچاره من ضعیف از همه پست تر دائما تمنای مرگ از خدا میکنم
دادرسی از هر مسلمانی بر هر مسلمان دیگر لازم و واجب است این غارت زدگان
حوزه علمیه قم این وضع مردم شما بفریاد مسلمانان دیگر برسید هر ساعت مردم
به علماء مراجعه میکنند و میگویند آیا باید ساکت بنشینیم و باز ما میگوئیم نظم و
آرامش را از دست ندهید پروردگارا راستی ما بیچاره ایم خودت امور ما را
اصلاح کن ناطق افزود ای مردم بعضی از روحانیون در زندان هستند بعضی از
دانشمندان را کشته اند وا محمدا وا علیا مردم هم وا محمدا وا علیا گفتند آنگاه
دعای امن یجیب خوانده شد سپس ناطق افزود خدایا علما طلب مرگ میکنند ما
راه بجائی نداریم قرآن غریب است اسلام غریب است همه با صدای بلند بگوئید
وا اسلاما با قوت قلب بگو وا محمدا ناطق افزود دل قوی دارید اگر سرت را ببرند
مترس عمامه ات را پاره کنند و عبایت را بردارند مترس حضرت محمد (ص)
را در مسجد گرفتند و عبا بگردنش انداختند اما 630 میلیون مسلمان میگویند
(اشهد ان محمدا رسول اللّه ) در این موقع یکی از مسلمین پاکتی را بدست ناطق
داد ناطق سر پاکت را باز کرد و گفت خوب شد یادم آمد نزدیک بود فراموش کنم
من سه پیشنهاد دارم آیا مؤمنین همه حاضرید بشنوید و عمل نمائید (حاضرین
پاسخ مثبت دادند) ناطق افزود من یک پیشنهاد آن را برای امتحان بشما میکنم
چنانچه عمل کردید دو پیشنهاد دیگر را برای هفته آینده در همین مجلس بیان
میکنم و آن یک پیشنهاد این است که جهت حفظ شعائر اسلامی در هر اداره و
حجره و مقام که هستی در 5 وقت یا لااقل سه وقت اگر بلندگو داری نصب کن و با
صدای بلند اذان بگو مترس دیگر جرئت نمیکنند از این غلطها کنند مملکت
اسلامی است صبح و ظهر و غروب با صدای بلند اذان بگو شما پیرو قرآن هستید
بلند بگو (اشهد ان محمدا رسول اللّه ) این را بدانید خدا با علماست خدا با شماست
خداوند مسببین را ذلیل و هلاک بگرداند مردم بیدار شوید و از مصادر امور
بخواهید و بگوئید مخالف هستید ناطق در پایان بیانات خود مدتی در فضیلت و
محاسن اذان بحث نمود در ساعت 21 21 ناطق از منبر پائین آمد و نزد علماء رفت
ابتدا به آقای حاج سید محمد جعفر طاهری1 مجتهد خیر مقدم گفت و صورت
هم را بوسیدند سپس نزد آقای حاج شیخ ابوالحسن حدائق آمد و خیر مقدم گفت
و سر و صورت ایشان را بوسید آقای طاهری رو به جمعیتی که اطراف آنها
ایستاده بودند کرد و گفت مردم باید دهان آقا را ببوسید و اللّه باید تقدیر کنید
سپس جمعیت متفرق شدند علماء هفته گذشته باضافه حاج سید محمد طاهری
و شیخ ابوالحسن حدائق و حاج شیخ جمال الدین صاحب الامری قصر الدشتی
به معیت عده ای از اهالی قصرالدشت آنجا بودند تعداد جمعیت حاضرین از هفته
قبل بیشتر بود در ساعت 45 /21 جمعیت متفرق شدند انتظامات از هر حیث بر
قرار هیچ گونه اتفاق سوئی رخ نداد مراتب جهت استحضار خاطر عالی گزارش
شد.
رونوشت برابر اصل است.
توضیحات سند:
1ـ گزارش مشابه دیگری در
همین تاریخ، از سوی مأمور
دیگری از ساواک بشرح زیر
ارسال شده است :
15 /1 /42 گزارش
از ساعت 1830 دقیقه امروز
طبقات مختلف مردم در مسجد
جامع جمع گردیدند.
پس از نماز
آقای سید ابوالحسن دستغیب
بمنبر رفتند و ضمن خواندن
خطبه اشاره ای به شایعات پوچ
و بی اساسی که در شهر شده بود
نمودند و اظهار داشتند از شما
مردم تقاضا داریم که هر گونه
صحبتی را که می خواهید از
طرف آقا (آقا سید عبدالحسین
دستغیب) بازگو کنید عین حقیقت
را بگوئید نه اینکه یک کلاغ و
چهل کلاغ نمائید مقصود از
تشکیل مجلس دعا می باشد پس
از سخنان ایشان در ساعت
2010 دقیقه آقای سید
عبدالحسین دستغیب بمنبر رفتند
و ضمن تلاوت آیاتی چند از
کلام اللّه مجید درباره ارزش و
مقام جامعه روحانیت در اجتماع
سخن گفتند و اظهار داشتند اگر
اجتماع را بدن انسان فرض کنیم
روحانیت بمعنای چشم بدن
است اگر اعضاء بدن که یکی از
این اعضاء دست است بخواهد
در آتش برود چشم به وی
هشدار میدهد و از اقدام
بسوختن جلوگیری مینماید
روحانیت هم همین حال را دارد
روحانی بی غرض است و قصد
و منظوری بجز رفاه و سعادت
طبقه مردم ندارد و
هر گاه احساس نماید که اقدامی
در شرف وقوع است که به ضرر
طبقات مختلف مردم است و مایه
ضعف اسلام میگردد طبقه
روحانی پیشقدم میشود و
کسانی را که به غلط بر
علیه اسلام دستوراتی میدهند
بمردم معرفی می نماید آیا این
صنف را می توان بقول خودشان
مفتخور نامید کدام مفتخوری
مال مشروع دیگران را غصب
نموده اند روحانیون ایام شباب
خود را صرف علم و فضیلت
کرده تا مسلمین روی سعادت
ببینند آیا سزاوار است بآنها
ارتجاع سیاه گفت و قشریون
نامید مگر روحانیون چه
میگویند میگویند زنهای خود را
اینگونه آرایش کرده بیرون
نیاورید آیا شما موقعیکه
مقداری پول دارید و می بینید
که چشم طمع بدنبال آن است
فورا آنرا پنهان نمیکنید مثل این
هم عین همان است زن وظیفه ای
دارد جداگانه و بسیار مهم جای
او در اجتماع نیست که به مسائل
مهم مملکتی دخالت نماید او
وظیفه خانه داری ـ شوهر داری
بچه داری دارد و اگر بخواهد در
مسائل دیگری شرکت کند از
وظائف اصلیش باز میماند.
موضوع دیگری که هر انسان
مسلمانی را به رقت میآورد
موضوع چند هفته پیش قم است
که مشاهده کردند که چگونه این
طلاب بیچاره که از بلاد دیگری
برای فرا گرفتن علم به آنجا
آمده اند مورد هجوم و کتک
کاری قرار دادند و عمامه و
عبای آنها را آتش زدند و محل
درس آنها را بصورت تل
خاکستری در آوردند شخصی
میگفت که بمحض اینکه بمحل
ما هجوم آوردند من عبا
و عمامه ام را در آورده و جلو
آنها انداختم و ایشان باین چیزها
قناعت نکرده و مرا مفصلاً کتک
زدند ایها الناس چرا منازل
مراجع تقلید ما را مورد محاصره
قرار داده اند مگر ماها چه
کرده ایم که اینگونه مورد خشم و
غضب آنها قرار گرفته ایم تمام
قلوب مسلمین جریحه دار است
مردم شیراز از من کسب تکلیف
میکنند چرا دستور جهاد
نمی دهید من جواب آنها را
اینطور داده ام که امنیت و
آرامش نباید بهم بخورد ما صبر
میکنیم تا بلکه اولیاء امور از
کرده خود پیشمان شده و بار
دیگر از ما معذرت بخواهد ما
هم به شکرانه آنروز در همین جا
جشن می گیریم ای مسلمانان
چرا عده ای از روحانیون در
گوشه زندانها انداخته اند مگر
گناه آنها چیست جز پیروی از
قرآن تکلیف زن و فرزندان آنها
چیست حضرت آیه اللّه العظمی
خمینی در آخر اعلامیه خود
نوشته اند مسلمین ایران دو چشم
دارند که یکی نگران دنیا است و
دیگری نگران دین و وضع مردم
روز بروز فلاکت بارتر است
تجار همگی رو به ورشکستگی
گذاشته اند ما نمیدانیم صبر کنیم
یا اینکه بمقابله برخیزیم و فعلاً
رأی طبقه روحانیت شیراز صلح
و آرامش است ما بار دیگر از
مصادر امور می خواهیم که
نسبت به این امور رسیدگی کنند
و کورکورانه از ملت اروپا تقلید
ننمایند بلکه برای سربلندی
اسلام دستورات آنرا بکار
ببندند.
حضرت محمد صلی اللّه علیه و
آله را عمامه اش را باز کردند
گرد گردنش پیچیدند و او را
کتک زدند ما روحانیون
هم همین طور هستیم و اگر
تصمیم به کاری گرفتیم تا پای
جان ایستادگی می نمائیم در
جرائد و روزنامه ها نظری
بیاندازید ببینید فساد اخلاقی و
گمراهی مردم زیاد گشته چقدر
فیلمهای مبتذل نشان میدهند و
هر روز چقدر تعداد سینماها
اضافه میگردد در خاتمه گفتند
این هفته یک پیشنهادی میکنم
چنانچه نتیجه داد هفته دیگر سه
پیشنهاد دیگر مینمایم و آن این
است که تمام شماها که در اینجا
جمعید از فردا شروع کنید بلند
بلند به اذان گفتن در هر کجا که
هستید ضمنا آخر کار دعا کنید که
هر چه زودتر زندانیان آزاد
شوند ـ این جلسه در ساعت
2130 دقیقه پایان یافت.
گروه تعقیب و مراقبت
بعرض ریاست و معاونت
ساواک میرسد مقرر فرمائید
فعلاً بایگانی شود.
سیاوش
ر.ک : ضمائم 6
1 ـ آیه اللّه حاج سیدمحمد جعفر
طاهری مجتهد شیرازی فرزند
سیدمحمد طاهر در سال 1275
در شیراز دیده به جهان گشود.
پس از تحصیل مقدمات در
شیراز و استفاده از محضر
مرحوم حاج شیخ عبدالکریم
حائری در قم، به حوزه علمیه
نجف عزیمت نمود و با کسب
فیض از محضر آیات عظام
نائینی، عراقی و اصفهانی و اخذ
درجه اجتهاد به شیراز مراجعت
و در مسجد باقرآباد به اقامه
جماعت پرداخت.
ایشان در
جریان مبارزات سیاسی سال
1342 با صدور اعلامیه ای،
حمایت خود را از نهضت
حضرت امام خمینی (سلام اللّه
علیه) اعلام نمود و در
سال 1356 به همراه شهید
دستغیب با تنظیم یک اعلامیه
مشترک، مردم را به مبارزه علیه
رژیم شاه به رهبری حضرت
امام دعوت کرد.
ایشان یک سال قبل از پیروزی
انقلاب اسلامی با برجای
گذاشتن تألیفاتی در فقه و
اصول، دارفانی را وداع گفت.
منبع:
کتاب
شهید آیتالله سید عبدالحسین دستغیب به روایت اسناد ساواک صفحه 35