صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

متن سند:

درباره : (29) حاضر به افشاء جزئیات امر نشده و سئوالات بازجو را با مسائل کلی پاسخگوئی نموده است.
1 خلاصه اظهارات عباس سورکی با نام مستعار (معینی) : 1 ـ عباس سورکی اظهار می کند با آقایان منوچهر کلانتری و جزنی و حسن ظریفی از دوره دانشگاه در سالهای 39 ـ 41 آشنا شده.
بعد از دانشگاه آقای ظریفی را در کوه یا در بیرون همدیگر را چندین بار دیدیم و آشنائی ما با هم بیشتر شد.
توسط ظریفی ابتداء به آقای کلانتری معرفی شدم بعد با آقای جزنی آشنا شدم و من در منزلم آقای زاهدی را به آنها معرفی کردم.
2 ـ نامبرده اظهار می کند هدف و انگیزه از اجتماع این عده ایجاد یک گروه و تشکیل دسته و جمعیت سیاسی بود و وقتی از او سئوال می شود دروس و تاکتیک این گروه و جمعیت چگونه بوده است پاسخ می دهد.
«بحث و تبادل نظر در مورد مسائل مختلف و اثر گذاشتن روی جریانات سیاسی به معنی اینکه موفق شویم نظر مردم را هم موافق نظر خودمان بکنیم.
» 3 ـ اظهار می دارد افرادی که زیردست او بودند عبارتند از شهیدی.
پیوندی.
هرمزی که هر سه نام مستعار می باشد و در جلسات بعدی تحقیقات اعتراف نموده شخصی بنام مستعار (برومند) را به بیژن جزنی معرفی نموده است.
4 ـ سورکی اعتراف نموده منوچهر کلانتری افرادی را به او معرفی کرده و این معرفی در منزلی واقع در خیابان میرهادی کوچه امینی صورت گرفته و اضافه نموده که این خانه در اجاره هرمزی بوده و اجاره بهاء آن را کمیته پرداخت می نموده است.
بعدا چون این منزل از نظر آفتابگیری مناسب نبود منزل دیگری در خیابان پهلوی نرسیده به خیابان آریامهر اجاره گردید که اجاره بهاء آن نیز از طرف کمیته تامین می شده است.
سورکی اظهار می کند جلسات اعضاء کمیته و افرادی که زیردست او بوده اند در منازل مذکور تشکیل می شده است.
5 ـ مشارالیه اظهار می کند پیشنهاد شده بود که برای اعضاء ما (افراد زیردست خود) یک ماشین خریداری نمایند و برای خرید ماشین شهیدی (نام مستعار سرمدی) انتخاب شده بود و قرار بود پول ماشین توسط جزنی پرداخت شود و اضافه می کند احتمالاً پول را مستقیما جزنی به یکی از افراد داده یا در خانه فوق الذکر گذاشته اند.
6 ـ نامبرده درباره علت خرید ماشین اظهار می کند شاید دو روز قبل از دستگیری من چنین تصمیمی اتخاذ شد و وقتی آقای جزنی به من پیشنهاد کرد توضیح بیشتری نداد لذا از جزئیات خرید ماشین اطلاعی ندارم وقتی از او سئوال می شود که پیشنهاد خرید ماشین از مدتها قبل مطرح بوده و حتی به هنگام تحویل افراد از طرف منوچهر کلانتری یک دستگاه اتومبیل نیز در اختیار شما قرار گرفته؟ ناگزیر اعتراف نموده و چنین می نویسد : «وقتی آقای کلانتری افرادش را به من داد او دارای یک ماشین بنز بود و من چون دیدم وجود این اتومبیل جنبه تشریفاتی دارد و به درد کار ما نمی خورد پیشنهاد کردم آن را بفروشیم شاید چند ماه در اختیار ما بوده است.
و پول آن را که در حدود پانزده هزار تومان بوده به آقای جزنی دادم.
» نامبرده با اینکه یکی از طراحان دستبرد بانک و موسسات مالی به منظور تأمین پول هنگفت برای پیش برد مقاصد و نیات خائنانه بوده و در راه تهیه و تدارک این قصد پیشنهاد تأمین وسائل از جمله خرید اتومبیل را نموده است معهذا با سرسختی تمام منکر علت و منظور از تهیه اتومبیل شده و با تظاهر به جهالت امر عنوان می کند : «قبل از اینکه من به اعضای فوق الذکر معرفی شوم حوزه آنها دارای یک ماشین بود بدون اینکه منظوری در کار باشد یا اگر منظوری در کار بوده است من از آن بی اطلاع هستم.
خرید مجدد ماشین نیز همینطور بوده است صرفا برای اینکه حوزه یک ماشین در اختیار داشته باشد.
» که وقتی اعترافات سایر متهمین بخصوص اعضاء زیردست او بازگو می شود دیگر قادر به ایجاد صحنه های دروغی و انکار نشده ناگزیر اعتراف می نماید که : «برای سرقت تائید شد که اکیپ عمل کننده و همین طور اکیپ ناظر عملیات احتیاج به ماشین دارند لذا قرار شد اقدام به تهیه اتومبیل کنیم و همچنین قرار شد که دسته آقای جزنی خودشان در صدد خرید اتومبیل خود باشند و دسته من شخصا اقدام به خرید اتومبیل کنند لذا من برای خرید اتومبیل مناسب به افرادم دستور دادم که به بنگاهها مراجعه و اتومبیل مورد نظر را تهیه کنند وجه برای خرید اتومبیل را جزنی به آقای شهیدی داده بود.
» 7 ـ نامبرده اعضاء کمیته اصلی را با نام حقیقی و اسم مستعار معرفی نموده و محل تشکیلات و خانه های امن را که در اختیار کمیته بوده است بیان کرده و افراد زیردست خود و سایر اعضاء کمیته را نیز معرفی نموده است.
8 ـ عباس سورکی اعتراف می کند : ما تهیه پول را مبنای یک توافق و هدف مشترک قرار دادیم آقای ابهری (کلانتری) و افراد زیردستش مدتی روی این موضوع کار کرده و طرحی تهیه دیده بودند و مقدمات کار آن را فراهم کرده بودند هدف آنها زدن پول ماشینهای بانک صادرات بود که عملی نشد و شاید ماشین بنز را هم برای این منظور خریده بودند بعد از رفتن آقای ابهری به اروپا و واگذاری افرادش به من این کار به من و افراد زیردست من واگذار شد.
من و افراد من مدتی روی این کار مطالعه کردیم بعد یک جلسه سه نفری از من و آقای جزنی و شهیدی تشکیل شد.
از روی مطالعه رفقای من و جمع آوری اطلاعات آنها در جلسه سه نفری روی بانک تعاون و توزیع قصابخانه توافق شد.
اکیپ من چند دفعه در روز و افراد جزنی چند دفعه در شب بانک را زیر نظر گرفتند.
قرار شد اکیپ من عمل کننده باشد و آقای جزنی با یکی دو نفر از افرادش به عنوان نیروی کمکی مراقب کار ما باشد.
این امر در جلسه سه نفری من و جزنی و شهیدی مورد مطالعه و دقت قرار می گرفت و کمیته چهار نفری هم به طور کلی از آن اطلاع داشت.
9 ـ سورکی در زمینه تهیه اسلحه چنین می گوید : «در جلسات مقدماتی برای سرقت بانک وجود اسلحه نیز یکی از موارد ضروری تشخیص داده شد طی مذاکراتی که صورت گرفت اسلحه نیز به اندازه کافی وجود داشت من از گذشته دو قبضه اسلحه داشتم که در موقع توقیف همراهم بود.
دو قبضه اسلحه هم آقای جزنی داشتند که من آنها را ندیده ام و نمی دانم از چه طریق تهیه شده ولی می دانم که در زیر خاک مخفی کرده بودند.
دو قبضه اسلحه هم ظریفی تهیه کرده بود که تقریبا یکی دو ماه پس از آشنائی به من دادند.
یکی از این دو اسلحه خفیف بود و دیگری اسلحه کمری کوچک.
اسلحه خفیف را مدتی قبل از دستگیری که تاریخش باز به خاطرم نیست به آقای جزنی دادم و اسلحه کمری را در حدود یک هفته قبل از دستگیری به آقای شهیدی دادم.
» 10 ـ اظهار می کند این مطلب مورد مطالعه قرار گرفت که اگر از طرف افراد مسلح مورد حمله قرار گرفته و زخمی دادیم باید قبلاً اقدامات لازم را برای این کار و مقابله با آن به عمل آوریم زیرا با مراجعه به مراکز عمومی بهداشت و بهداری رد و اثر خواهیم داد لذا این مسئله هم مورد مطالعه قرار گرفت و قرار شد که صورت لوازم بهداشتی لازم برای این امر تهیه و در صورت امکان اقدام به تهیه آن شود.
به نظرم قبل از من نیز که آقای کلانتری مسئول این کار بود و در زمان ماشین های صادرات مطالعه می شده به چنین نظری رسیده بودند در هر حال این هم مطلبی بود که مورد بحث و مطالعه قرار گرفت و حل آن یا به صورت تهیه لوازم بهداشتی یا پیدا کردن مرکز بهداشتی شخصی و مورد اطمینان ضروری تشخیص داده شد.
11 ـ عباس سورکی رمز اعلام خطر «برای اعضاء کمیته را به هنگام دستگیری و یا ورود پلیس به خانه های امن» مانند سایر همکارانش تعیین و بیان نموده است.
12 ـ نامبرده علاوه بر ارتباط با اعضاء اصلی کمیته و تعدادی افراد زیردست خود با دسته دیگری تحت عنوان «گروه رزم آوران حزب توده» فعالیت های مضره داشتند و در پاسخ سئوالی عینا چنین نوشته است»...
همواره با هیئت حاکمه مخالف بوده ام لذا با دستجات مخالف دولت همکاری غیرمستقیم داشته ام.
13 ـ عباس سورکی با داشتن سوابق و فعالیتهای مضره در زمینه عقاید خود چنین می نویسد : هر چند که از لحاظ فردی دارای نظریات و عقایدی هستم که شاید از بعضی جهات منطبق با مارکسیسم باشد ولی حزب توده را به دلایل زیادی قبول نداشتم و اضافه نموده اطلاع دقیقی از تز چین کمونیست ندارم ولی از طرفداریش از ملل همان طوری که روزنامه ها می نویسند خوشم می آید و بالاخره در زمینه بحث و بیان عقاید با اعضاء کمیته و سایر همکارانش اظهار می کند «من از نظریات چین دفاع می کردم» در پرونده عباس سورکی بکلاسه ـــــــــ ضمیمه و بایگانی شود

توضیحات سند:

1ـ دو سطر ابتدای سند مربوط به موضوع این فصل نمی باشد لیکن به لحاظ فقط امانت و رعایت شکل اصلی سند، این دو سطر نیز تایپ شده است.

منبع:

کتاب چپ در ایران - چریک‌های فدایی خلق به روایت اسناد ساواک صفحه 313







صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.