تاریخ سند: 20 مرداد 1349
موضوع: اظهارات روحانیون بافق در مورد اعمال رژیم بعثی عراق
متن سند:
از: 10/ ی تاریخ: 20 /5 /1349
به: 10/ﻫ شماره: 1162 /10/ی
موضوع: اظهارات روحانیون بافق در مورد اعمال رژیم بعثی عراق
1. بعدازظهر روز جمعه 9 /5 /49 آقای حاج خلیل کارگران (یکی از روحانیون بافق) در مجلس روضهای که در منزل یکی از اهالی بافق ترتیب داده شده بود پس از سخنرانی درباره امور مذهبی درباره اقدامات رژیم بعثی عراق در مورد تخریب و محو کتیبههای حرم حضرت علی(ع) مطالبی اظهار و اقدامات دولت مزبور را شدیداً محکوم نمود.
2. روز 12 /5 /49 حاج خلیل کارگران در مجلس روضه دیگری که در منزل حاج محمد تشکری ترتیب یافته بود مجدداً به اعمال رژیم مزبور اعتراض کرده و با صراحت هرچه تمامتر اقدامات دولت حسن البکر1 را بیشرمانه و ناجوانمردانه خواند.
3. آقای سیدجواد میرغنیزاده (یکی دیگر از روحانیون بافق) روز 16 /5 /49 در قریه مبارکه (حومه بافق) اقدامات رژیم عراق را به باد انتقاد گرفت.
4. روز 17 /5 /49 آقای سیدجواد میرغنیزاده در مجلس روضه منزل اسداله نقیبی بار دیگر اقدامات رژیم بعثی عراق را محکوم و عمل آنان را در محو و تخریب کتیبههای حرم حضرت علی(ع) بیشرمانه خواند و اظهار داشت دولت حسن البکر خائن نمیتواند با این اعمال ندای آزادیخواهی شیعیان و مردم عراق را خاموش سازد.
نظریه شنبه: اقدامات روحانیون بافق در مورد انتقاد از روش دولت بعثی عراق ادامه داشته و اهالی با اشتیاق به سخنان وعاظ توجه مینمایند.
نظریه یکشنبه: خبر صحت دارد. در سایر نقاط منطقه فرمانداری کل یزد نیز سخنرانیهای مشابهای از طرف وعاظ در فواصل مختلف به عمل میآید. (روان)
نظریه 10/ی: نظر یکشنبه مورد تایید است. صفرینژاد 20 /5 /49
توضیحات سند:
1. احمد حسن البکر: در سال 1914 در تکریت متولد شد. در سال 1932 از دانشسراى عالى فارغالتحصیل گردید و تا سال 1938 به شغل معلمى پرداخت. سپس به دانشکده افسرى در بغداد راه یافت. پس از کودتاى 14 ژوئیه 1958 به عضویت شوراى دادگاه نظامى درآمد. در قیام 8 مارس 1958 شواف، متهم به شرکت در این قیام گردید و به این علت با درجه سرهنگ دومى بازنشسته شد. بعد از کودتاى 8 فوریه 1963 به دریافت درجه سرلشکرى نایل آمد و به نخستوزیری برگزیده شد. بعد از یازدهم نوامبر 1963 اختلاف و درگیرى در کادر حزب بعث عراق شعلهور گردید. د این زمان البکر ریاست جناح مخالف على صالح سعدى دبیر کل وقت حزب را که در برابر میشل عفلق، دبیر کل [اصلى] حزب ایستادگى میکرد عهدهدار بود. حسن البکر بعد از کودتاى «عبدالسلام عارف» در 18 نوامبر 1963 علیه شرکاى بعثى خود، از سمت نخستوزیرى برکنار و به عنوان جانشین رئیسجمهور ـ که یک سمت تشریفاتى بود ـ برگزیده شد، ولى قبول نکرد. وی مدتى در دوران حکومت عبدالسلام عارف به همراه تعداد کثیرى از بعثىها به اتهام تلاش براى براندازى رژیم زندانى شد. در سال 1965 بعد از طرد على صالح سعدى دبیر کل حزب از این تشکیلات، از سوى رهبر قومى به جاى وى منصوب گردید. البکر، پس از کشته شدن عبدالسلام عارف در یک سانحه هوایى و روى کار آمدن عبدالرحمن عارف ضعیفالنفس و بیکفایت در آوریل 1966، فعالیت سیاسى خود را به منظور به دست گرفتن قدرت گسترش داد. تا اینکه پس از پیروزى دومین کودتاى بعثى در 17 ژوئیه به ریاستجمهورى و ریاست شوراى رهبرى انقلاب برگزیده و به دریافت درجه فیلد مارشالى نائل گردید. سرانجام احمد حسن البکر در سال 1982، در سن 68 سالگى به علت ابتلاء به بیمارى سرطان در بیمارستان درگذشت.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 1 صفحه 116