تاریخ سند: 15 اردیبهشت 1345
سران و فعالین جبهه ملی و حزب ایران و ملت ایران که در اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی دارای پرونده مفتوحه میباشند.
متن سند:
بخش 312 تاریخ:15 /2 /1345
گزارش
سران و فعالین جبهه ملی و حزب ایران و ملت ایران که در اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی دارای پرونده مفتوحه میباشند.
محترماً به استحضار عالی میرساند.
شعبه 7 بازپرسی اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی تقاضا نموده به لحاظ آنکه قریب دو سال و نیم است 44 نفر افراد صورت پیوست1 که عموماً از سران و فعالین جبهه ملی و احزاب ایران و ملت ایران میباشند، در شعبه مزبور دارای پرونده مفتوحه با قرار التزام عدم خروج از حوزه قضائی تهران هستند. چون عدم تعیین سرانجام کار آنها و ادامه این وضع اشکالاتی به ویژه از نظر آمار پروندههای مفتوحه برای آن بازپرسی تولید نموده است، از طریق ساواک بررسی و مطالعاتی درباره چگونگی وضع این افراد پس از استخلاص از زندان به عمل آید تا در صورتی که امکان داشته باشد درباره عدهای از آنها که مصلحت باشد قرار نهائی صادر و پرونده آنان مختومه گردد.
خلاصه وضعیت.
افراد مذکور اغلب در اوایل بهمن ماه سال 41 و در جریان تصویب ملی ششم بهمن همان سال به اتهام اخلالگری. تخریب افکار و تحریک مردم علیه مصالح ملی مملکت بازداشت و پرونده آنان از طریق ساواک تکمیل و به منظور پیگرد قانونی به دادگاه دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی ارسال و پس از تقریباً هشت ماه بازداشت، در شهریور ماه سال 42 با قرار التزام عدم خروج از حوزه قضائی تهران به تدریج از زندان آزاد و تا اواخر سال 42 به منظور سروسامان دادن به وضع جبهه ملی، عموماً دارای فعالیت بودند؛ لیکن از ابتدای سال 43 به علت ایجاد اختلاف نظر و چند دستگی در کادر رهبری جبهه مزبور که ناشی از چگونگی شکل سازمانی جبهه موصوف بوده، بعضاً جانب فعالیت به نفع این جبهه را رها ساخته ولی در عین حال تماس و ارتباط خود را با یکدیگر حفظ نمودند به طوری که در حال حاضر نیز این تماس که بیارتباط هم با امور مربوط به جبهه ملی نیست به انحاء گوناگون، بین گروهی از آنها حفظ شده است و ظرف این مدت هر بار که اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی وضع این افراد را از نقطه نظر فعالیتهای مضره آنان استعلام نموده است، بنا به مصلحت و مقتضیات و ضرورت مفتوح بودن پرونده این افراد به عنوان مانعی جهت شروع فعالیت مجدد آنها، پاسخ داده شده است فعالیت حاد یا قابل ملاحظهای ندارند لیکن همچنان با یکدیگر دارای تماس و ارتباط در جهت امور مربوط به جبهه ملی میباشند و داشتن همین تماس تاکنون مانع صدور قرار نهائی از طرف بازپرس مربوطه درباره این افراد گردیده است.
نظریه.
با مطالعه و بررسیهائی که پیرامون سوابق. ارزیابی میزان تعصب و فعالیت و خصوصیات تلاش تشکیلاتی هر یک در گذشته و چگونگی وضع آنها پس از استخلاص از زندان بخصوص در دو سال اخیر و نیز روحیه و طرز تفکر آنان نسبت به مقدسات ملی و میهنی و اقدامات و اصلاحات اساسی که در شئون مختلف مملکت صورت گرفته است، دو نظریه زیر[را] پیشنهاد مینماید تا در صورت موافقت و تصویب طبق آن عمل گردد.
1. در مورد 26 نفر افراد صورت ضمیمه که نسبت به جبهه ملی دارای تعصب و اعتقاد شدید بوده و در حال حاضر نیز با ابراز این اعتقاد فعالیت خویش را تا به دست آوردن فرصت و موقعیت مناسب محدود به حفظ ارتباط و تماس بین خود نمودهاند، اصلح است پرونده آنان کماکان مفتوح باشد.
2. درباره 18 نفر بقیه که کلیه آنان پس از ایجاد اختلاف نظر و چنددستگی در کادر رهبری جبهه ملی که بیشتر مولود اقدامات و دخالتهای دکتر مصدق در کار جبهه مذکور و تخطئه روش و اعمال آنان از طرف وی بود از ادامه فعالیت سرخورده و علاقه[و]اعتقاد خود را نسبت به دکتر مصدق تا حدود قابل ملاحظهای از دست دادهاند، نظر قطعی مبنی بر عدم فعالیت این افراد به اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی اعلام گردد.2 اصل در ک 1050
به عرض ریاست تیمسار ریاست ساواک رسید، موافقت فرمودند. 26 /2 /45
توضیحات سند:
1. برای اطلاع از صورت اسامی این افراد که نام اللهیار صالح در گروه 16 نفره آن ثبت شده، به کتاب جبهه ملی به روایت اسناد صفحه 198 مراجعه شود.
2. براساس این نظریه، طی شماره 8957 /312- 5 /3 /45 به شعبه 7 بازپرسی نوشته شد: «مدتی است از اللهیار صالح فرزند حسن فعالیتی به سود جبهه ملی مشاهده نگردیده. خواهشمند است دستور فرمایید تا انجام کار وی را به این سازمان اعلام فرمایند» بخش ضمائم
منبع:
کتاب
اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد دوم صفحه 305

