تاریخ سند: 15 آبان 1348
درباره: اظهارات سیدیحیی جعفری
متن سند:
از: اداره کل سوم(316) تاریخ:15 /8 /1348
به: ریاست ساواک کرمان شماره: 4076 /316
درباره: اظهارات سیدیحیی جعفری
عطف به 11486 /8 ﻫ ـ 30 /7 /48
خواهشمند است دستور فرمایید علیه نامبرده فوق مدارک مستند و غیرقابل انکار تهیه و نتیجه را اعلام دارند.
مدیرکل اداره سوم ـ مقدم1
رئیس بخش 316 ـ ازغندی2 15 /8
رئیس اداره یکم عملیات و بررسی ـ ثابتی3 15 /8
بایگانی شود. 18 /8
توضیحات سند:
1. ناصر مقدم، فرزند یعقوب در سال 1300 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات نظامى را در دانشکدهی افسرى و دانشگاه جنگ و فرماندهى عالى ستاد مشترک به پایان رسانده و علاوه بر تحصیلات نظامى، در رشتهی حقوق قضایى از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. وى مشاغلى چون فرماندهى یگانهاى مختلف رزمى و پشتیبانى در ارتش و ریاست ادارهی دوم ستاد بزرگ ارتشتاران را به عهده داشت و از افسران مورد پسند و توجه «حسین فردوست» بود و مدتى در دفتر ویژهی اطلاعات به ریاست فردوست اشتغال به کار داشت. مقدم در سال 1340 به ساواک منتقل و به مقام ریاست اداره کل سوم امنیت داخلى منصوب شد. خانههاى امن ساواک در زمان او طرحریزى شده است. حسین فردوست در ارتباط با دست پروردههاى خود چنین مىنویسد:
«مقدم توانست در وضع اداره دوم ارتش تحولى ایجاد کند، همان طور که قبلاً اداره کل سوم ساواک را بازرسى کرد. تا آن زمان مقدم فردى متواضع و درویش مسلک بود و به همین دلیل در کنار من جزء چهرههاى خوشنام و سازنده تلقى مىشد. ولى در اداره روحیات مقدم تغییر عجیبى پیدا کرد و او به فردى تجمل پرست تبدیل شد. نمونه آن جشن عروسى پسرش و مسافرت به آمریکا و چند تماس با اعضاى سفارت آمریکا و چند مستشار آمریکایى همراه با وعدههایى براى آتیه، چنین تغییرى در مقدم به وجود آورد.» مقدم تا درجهی سپهبدى رسید و محمدرضا به علت حوادث انقلاب اسلامى او را رئیس ساواک کرد... وی تماسهایى با جبههی ملى گرفت و سعى کرد انقلاب را مهار کند، ولى به نتیجهاى نرسید. پس از پیروزى انقلاب اسلامى مقدم دستگیر و روانهی زندان شد. وی بیست و دوم فروردین ماه 1358 به اعدام محکوم گردید.
ر.ک: خاطرات فردوست، ج 1، تهران، انتشارات اطلاعات، صص 424 تا 429
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادى)
2. هوشنگ ازغندی با نام مستعار هوشنگ منوچهری در سال 1318 ﻫ ش در تهران متولد شد. وی فرزند سرهنگ نیروی زمینی کمال ازغندی بود. تحصیلات خود را در مدارس مختلف تهران تا اخذ مدرک دیپلم متوسطه ادامه داد. با معرفی سرتیپ صمدیانپور که بعدها رئیس شهربانی شد و در سال 1339 به استخدام ساواک درآمد. در ابتدا به عنوان کارمند بخش احزاب و جمعیتهای اداره کل سوم مشغول به کار شد. در سال 1351 به عنوان مسئول امنیت داخلی نمایندگی ساواک در آلمان غربی به آنجا رفت و در سال 1352 جهت آموزش به اسرائیل مأموریت یافت. وی به خاطر سرسپردگی و خوش خدمتیهایش نشانهای مختلفی از جمله نشان درجه 5 همایونی و نشان کوشش دریافت کرده بود.
3. پرویز ثابتى فرزند حسین در سال 1315ش در خانوداهای بهایی در سنگسر سمنان به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در دبستان حسینیه و شاهپسند سنگسر گذراند و دوران دبیرستان را در مدرسه فیروزبهرام در تهران در فاصله 1328 ـ 1334 به پایان برد و پس از آن در دانشکده حقوق دانشگاه تهران تا سال 1337 به تحصیل مشغول بود. ثابتی پس از فارغالتحصیلی به ساواک پیوست. ثابتی در سال 1345 رئیس اداره یکم اداره کل سوم، در سال 1349 معاون دوم اداره کل سوم و در سال 1352 مدیرکل اداره کل سوم ساواک شد. ثابتی در اداره یکم بخشی را تحت عنوان «روحانیون افراطی» سازماندهی کرد، تا مبارزه با علما، مراجع تقلید و روحانیون در آن بخش به صورت منسجم و تشکیلاتی پیگیری شود. ثابتی در اوایل دهه 50 به عنوان سخنگوی ساواک و «مقام امنیتی» شهرت یافت. اداره کل سوم ساواک که ثابتی حدود پنج سال ریاست آن را عهدهدار بود جزو بدنامترین بخشهای ساواک بود. ثابتی در تمامی عملیاتهای ساواک در سالهای 1352 تا 1357 نقش اصلی را به عهده داشت. حسین فردوست ثابتی را مردی بسیار مقامپرست و متظاهر معرفی میکند که دروغ و راست را مخلوط میکرد تا میزان فعالیت و موفقیت خود را چند برابر جلوه دهد. ثابتی از مهرههای اصلی ساواک و عامل مستقیم جنایات رژیم پهلوی بود به همین علت در طول حضورش در ساواک شش بار از سوی شاه مورد تقدیر قرار گرفت و علاوه بر آن نشانهای متنوع و رنگارنگی نیز دریافت نمود. بسیاری از جنایات و شکنجههای ساواک نظیر به گلولهبستن نُه تن از زندانیان سیاسی زندان اوین (گروه جزنی) در تپههای مشرف به زندان اوین با کارگردانی مستقیم ثابتی صورت گرفت. پینوشتهای بیشمار وی در ذیل گزارشهای ساواک بیانگر کینه و خصومت وی با مبارزین مسلمان بهویژه روحانیت و علما است. وی در آستانه انقلاب اسلامی در آبان 1357 به خارج گریخت. ثابتی با پیروزی انقلاب اسلامی در غرب بیکار نبوده و به عنوان مهره مطلوب سیا و موساد به همکاری با آنان پرداخت.
منبع:
کتاب
آیتالله سید یحیی جعفری به روایت اسناد ساواک صفحه 53