تاریخ سند: 4 بهمن 1339
وزارت پست و تلگراف و تلفن
متن سند:
از: دماوند
به: ط شماره: 222
فوری.
تیمسار سپهبد علویمقدم1 وزیر محترم کشور کپیه سازمان امنیت اجتماعی کپیه استانداری 17891 قبل از آمدن آقای توسلی بازرس آقایان محمدعلی و قاسم مسعودی در محل خود را مصراً و در نهایت مهربانی آماده رسیدگی به شکایات قاطبه مردم دماوند و توابع معرفی نموده حتی حاضر به سپردن تعهدات و دست و پابوسی متحصنین شدند ولی تظلم مدعی نزد مدعیالیه که خود موجد و موجب تمام مصائب و بدبختی و فقر و فلاکت مردم و مخصوصاً عامل اصلی تشکیل آنچنان انجمن نظارت غیرقانونی و جنایات دیگر بوده و هست گویا بیمورد است ورود بازرس مذکور موجب تسکین خاطر آقایان شده حال که معلوم شده علیرغم تمام مقررات و قوانین و نیات عالیه شاهنشاه معظم مستدعیات قانونی و حقوق اجتماعی بیش از 50 هزار نفوس دماوند و فیروزکوه و توابع را برای ارضای خاطر و تأمین منافع یک فرد خیانتکار به شاه و ملک وملت ناشنیده گرفته و از 50 شماره تلگراف و نامه یکی را چنین جواب میفرمایند مظلومانه ختم شکایات به وزارت را اعلام و ناگزیر به اعتصاب عمومی هستیم بازرس اعزامی حتی از شنیدن حرف و گرفتن نامهها خودداری کرده از طرف جمعیت متحصنین در تلگرافخانه و قاطبه مردم دماوند و توابع.
علی پارس سیدجلال علی حسینی حاج آقاجان واسعی حاج سید حاجی سلطانی حاج نصراله کاظمی حاج سید حسن نسبی حسن قدرتی ابراهیم نمازی علینقی رستمی مرتضی اسلامی ابراهیم آموزگاری حسین رستمی حاج سیدباقر میربخش حاج سیفاله املی امیرحیدری عبدالعلی گودرزی علیاکبر صدیقی
پرونده قاسم مسعودی ضمیمه بایگانی شود کامیاب 5 /11 /39
توضیحات سند:
1.
تیمسار مهدیقلی علوی مقدم، فرزند سرتیپ علیقلی علوی مقدم، در سال 1282ﻫ ش در تهران به دنیا آمد.
او پس از پایان تحصیلات در مدرسهی علوم سیاسی تهران در ژاندارمری استخدام شد و چندی بعد به فرانسه رفت و در فرانسه دورههای سواره نظام و ایلخی را به پایان برد و در عین حال در رشتهی دامپزشکی تا اخذ درجهی دکتری به تحصیل پرداخت.
علویمقدم در سال 1308 به ایران بازگشت و در مشاغل مختلف نظامی به کار پرداخت.
مشاغل عمدهی علوی مقدم تا سال 1331 به شرح زیر است:
آجودانی دبیرستان نظام ، ریاست سررشته داری ارتش، ریاست امور دواب و ایلخی ، فرمانده گارد مرزی و گمرک، نمایندهی فوقالعاده دولت در جنوب و فرمانده ژاندارمری.
مهدیقلی علوی مقدم در 30 تیر 1331 فرماندار نظامی تهران بود و در کشتار مردم تظاهرات کننده نقش اصلی داشت.
پس از صعود مجدد مصدق، او به اتفاق سرلشگر گرزن، رئیس ستاد ارتش، به عنوان مسوولان درجه اول حادثه در باشگاه افسران بازداشت شده، ولی پس از چند روز آزاد شدند.
مصدق به جای علوی مقدم سرتیپ افشارطوس را که خود از عوامل کشتار 30 تیر بود به فرمانداری نظامی تهران گمارد.
در شهریور 1331 مصدق، وی را به همراه گروهی از امرای ارتش به علت تحریک علیه دولت بازنشسته کرد.
این عناصر به رهبری فضلالله زاهدی «کانون افسران بازنشسته» را به مرکز توطئههای خود بدل کردند.
علوی مقدم از چهرههای فعال در کودتای آمریکایی ـ انگلیسی 28 مرداد 1332 بود و به پاس این خدمت توسط محمدرضا پهلوی به ریاست شهربانی کل کشور گمارده شد.
دوران ریاست علوی مقدم بر شهربانی قریب به 8 سال طول کشید و او در این سمت به درجهی سپهبدی رسید.
با آغاز نخست وزیری دکتر منوچهر اقبال ، علوی مقدم رقابت شدیدی را با او آغاز کرد و در عین حال در ستیز جدی با تیمور بختیار، رئیس ساواک قرار گرفت.
اسناد موجود در ساواک روابط نزدیک علوی مقدم را که یک چهرهی «انگلوفیل» سرشناس محسوب میشد، با اسدالله علم نشان میدهد و این تنها علوی مقدم نبود که به دستور محمدرضا پهلوی از طریق شبکهی عوامل خود در اطلاعات شهربانی بختیار را کنترل میکرد، بلکه بختیار نیز از طریق ساواک علوی مقدم را زیر نظر داشت.
توسعهی نفوذ علوی مقدم ، که در دوران طولانی ریاست او بر شهربانی به دست آمده بود ، سبب شد که محمدرضا پهلوی در شهریور 1339 او را محترمانه از پایگاه قدرتش دور و در دولت شریف امامی در پست وزارت کشور بگمارد.
این تحرک شاه علیه توطئههایی که نه تنها شهربانی بلکه ساواک و ادارهی دوم ارتش را نیز فرا گرفته بود، چند ماه بعد به برکناری دو چهرهی مقتدر و جاه طلب دیگر بختیار (رئیس ساواک) و حاجی علی کیا رئیس ادارهی دوم ارتش انجامید.
علوی مقدم در 1 /2 /1340 بازنشسته شد و مدت کوتاهی بعد در تاریخ 23 /2 /40 به علت اشتهار به فساد مالی در اقدام نمایشی دولت امینی بازداشت گردید و مدت 11 ماه در زندان به سر برد.
برکناری و بازداشت وی سبب نارضایی او شد و وی طی سالهای پس از آزادی با سایر افسران تصفیه شده ارتباطات گستردهای داشت.
توسعهی این ارتباطات در سالهای بعد، حساسیت محمدرضا پهلوی را برانگیخت و به دستور او ساواک حدود 6 ماه به سانسور مکاتبات، شنود تلفن و تعقیب و مراقبت وی پرداخت.
این عملیات در تاریخ 11 /2 /44 آغاز شد و در آذر ماه 1344 به علت فقدان علایمی از فعالیت مضره به پایان رسید.
او در سالهای پس از بازنشستگی به فعالیتهای مالی پرداخت و از جمله در سال 45 به همراه اسدالله رشیدیان، قبادیان و خواجه نصیری، به تاسیس بانک اعتبارات تعاونی دست زد.
وی سرانجام در سال 1363 در سن 83 سالگی در تهران درگذشت.
ر.ک : ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ، ج 1، ص 269-276
رجال عصر پهلوی، مهدیقلی علویمقدم به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1383
منبع:
کتاب
مسعودیها به روایت اسناد ساواک صفحه 587