تنب ها و ابوموسی مسأله یی تمام شده است
متن سند:
سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران
نوشته: پرویز نیکخواه
حضور نظامی ایران در تنب ها، پس از خروج نظامی انگلستان از
خلیج فارس، برای دولت بعثی عراق دستاویزی برای جار و جنجال پدید آورد.
و
بغداد عمل ایران را در بازگردانیدن جزایر دور افتاده به میهن «امپریالیستی»
خواند.
لیکن مسأله بر سر
حفظ صلح و امنیت در
تنگه یی است که هر دوازده
دقیقه یک کشتی نفت کش از
آن می گذرد.
صرف نظر از این که حضور
نظامی ایران در این جزایر به
ثبات و امنیت سیاسی در
منطقه خلیج فارس و بهبود
روابط و همکاری صلح آمیز
بین کشورهای دو کرانه
خلیج فارس کمک می کند،
بالتبع، همه قدرتهای بزرگ و
کوچک خلیج، اگر از دیدگاه
منافع ملی خود بنگرند، به
پذیرش این مسئولیت
سیاسی و نظامی از جانب ایران، با نگاه به کارنامه مشی های صلح جویانه و
ضداستعماری ایران خلق آشوب برای هموار ساختن دخالت قدرتهای بزرگ در
خلیج فارس، نقش دیگری ندارد، شدیدا اعتراض می کند و از جانب دیگران
استیفای حقوق تاریخی ایران در خلیج فارس موضوعی طبیعی قلمداد شده
است.
جبهه ای که عراق و بعضی از محافل کویتی، جمهوری یمن جنوبی و «جبهه
نجات بخش فلسطین» را، که به ایجاد تشتت در جامعه عربی هم شهره اند، در یک
صف قرار دهد که چرا جزایر هرمز شیخ رأس الخیمه، که موجودیت شیخ نشینش
به عنوان یک واحد جغرافیایی مورد بحث است و جمعیت 25 هزار نفری آن را
بیش از یک ایل لقبی نمی توان داد، واگذار نشده است لازمست مورد دقت قرار
گیرد.
درست است که برخی از کشورهای عربی، برای خالی نگذاشتن میدان در مقابل
هیابانگ بی محتوای جنجال طلبان بعثی، ولگام زدن به [یک سطر کپی نشده]
مشترک ایران با کشورهای عربی، چون مصر و الجزایر و بسیاری از کشورهای
تولیدکننده نفت، آن قدر عظیم و تعیین کننده، و حفظ صلح در پشت جبهه های
جنگ خاورمیانه برای
کشورهای واقع بین عرب
آن چنان حیاتی است که
هیاهوی نفاق افکن بزرگ
این منطقه، که نخود هر آش
است.
و روزگاری به کویت
حمله ور می شود و زمانی در
رأس الخیمه سرباز پیاده
می کند و سفیران سوءنیتش
را به اطراف گسیل می دارد،
به جایی نمی رسد.
در خلیج فارس بین ایران و
کشورهای همسایه
مدتهاست که قدم به قدم
روابط صلح آمیز گسترش
یافته و از سالها قبل روند
مسالمت آمیز حل اختلافات مربوط به تعیین مرز فلات قاره، ابتدا با کشورهای
بزرگتر و سپس با کوچکتر همچنان به پیش می رفته است.
اقدام صلح آمیز ایران
در مورد بحرین، اقدامات همه تبلیغاتچی های ضد ایرانی را خنثی کرد و
مدتهاست...
.
که دست کم برای ما چیز غیرمنتظره ای نیست.
سرنوشت نفت منطقه را به دست شیخ رأس الخیمه ممکن نبود سپرد.
چرا که شیخ
مفلوک را، که ضمنا اکتشاف نفت در محدوده امارتش به جایی نرسیده است، با
مشتی ارز خارجی می توان خرید و وسیله ای برای ایجاد تشنج در این منطقه کرد.
و در حالی که برنامه های عمرانی وسیع کشورهایی چون ایران و عربستان
سعودی به صدور بی وقفه نفت نیازمند است و تلاش کشورهای تولید کننده نفت
برای مقابله با فشارهای تورمی و حفظ رابطه عادلانه بین ارزش کالاهای
ماشینی ساخت غرب و بهای نفت خام به پیروزیهایی رسیده است.
این موقع
استراتژیک دریایی را ممکن نبود در اختیار یک شرکت نفتی، که بالتبع بر سراسر
شیخ نشین رأس الخیمه حاکمیت می یافت، قرار داد.
این نه تنها به بازی گرفتن
[چند کلمه موجود نیست] خلیج فارس به آن مربوط نمی شود، مطرح نیست که
اغتشاش منطقه یی هدف
استراتژیک دولت بعثی
عراق است.
مضافا هنگامی که به یاد
آوریم برای عراق میسر
است که نفت خود را از طریق
لوله به دریای مدیترانه حمل
کند و اخلال در امنیت خلیج
فارس را بدل به فشار
اقتصادی برای توجیه امتناع
خود از حل مسالمت آمیز
اختلافات مرزی خود با
ایران کند، مفهوم سیاسی و
اقتصادی ترک تازی اخیر
عراق روشن تر می گردد.
این
فرصت طلبان برای جلب
افکار عمومی و قرار دادن ایران و انگلستان در یک صف در مقابل دیدگان مردم
عرب، فورا اقدام به قطع رابطه سیاسی با انگلستان کردند.
این نخستین باری
نیست که عراق برای مقاصد عوام فریبانه خود دست به این کار می زند.
در 1967
نیز، پس از جنگ ژوئن، عراق با انگلستان قطع رابطه سیاسی کرد و کمتر از یک
سال [ناخوانا] خود را دوباره برقرار ساخت این بار مأموران و کارمندان به تمامی
به مسئولیت خود عمل نکرده است.
صرف نظر از پذیرش «مسئولیت» انگلستان
در خلیج فارس، این اعتراضیه بدین معناست که به نظر دولت عراق،
انگلستان در جهت ابقاء و تداوم سیاستهای استعماری خود در خلیج سنگ تمام
نگذاشته است.
این سخن با سخن مقاله نویسی در روزنامه تایمز لندن که می گوید
حق بود دولت بریتانیا با خدمتگزاران قدیمی اش (منظور شیخ رأس الخیمه) این
چنین خداحافظی نمی کرد، همانند جلوه می کند.
به علاوه، اقدام قطع رابطه سیاسی با دولت انگلستان نیست که موضع سیاسی یک
کشور را تعیین می کند، رابطه عراق با کمپانی های نفتی، اقدام آنان برای حفظ
یک پارچگی و کشورهای عضو سازمان اوپک، اقدام فوری برای حل اختلافات
مرزی با ایران و حل
تضادهای بحرانی در داخل
جامعه عراق و موضع
سیاسی عراق در مورد پایان
دادن به خصومت در
[احتمالاً چند سطر یا چند
کلمه کپی نشده] البته، پان ـ
عربیسم، به همراه هزاران
گونه تاریک اندیشی سیاسی
دیگر، همیشه وسیله یی برای
شعله ور ساختن احساسات
مردم عرب بوده است، لیکن
جهان بینی مترقیانه تری جز
پان ـ عربیسم توخالی دولت
عراق حلال مشکلات ـ این
منطقه است.
حوادث اخیر برای ما تجربه یی است که ماهیت سیاست و نیات باطنی آن
قدرتهای جهانی را که سخن از موضع «ضد امپریالیستی» و «ضد کلونیالیستی»
می زنند دریابیم و ببینیم که تا چه اندازه راسخ هستند و تا چه اندازه از این مواضع
به عنوان وسیله ای برای گسترش نفوذ سیاسی و منافع خود در کشورهای عربی
سود می جویند.
حوادث اخیر در عین حال تجربه آزمون این واقعیت است که از منافع و منابع ملی
فقط به کمک قدرت نظامی معقول می توان دفاع کرد.
اگر کسی به سخن [چند
کلمه کپی نشده] شاهنشاهی وقعی می نهاد و هرگاه که فرصت یابند دست به دشنه
می برند.
حوادث اخیر در عین حال هشداری است به آن گروههای کوچک سیاسی که از
بغداد یا از «جبهه آزادی بخش فلسطین» «الهام» می گرفته اند.
اینان لازم است
توجه کنند که ایدئولوژی نمی تواند مبنایی برای قضاوت باشد، آن چه برای ما به
عنوان یک ملت حائز اهمیت نخستین است همانا دفاع از حقوق ملی در مقابل
تهاجمات خارجی است، خواه این تهاجم به صورت نقض قوانین بین المللی
(چون در مورد اروندرود از
جانب عراق)، خواه به
صورت تهاجم اقتصادی
شرکتهای نفتی باشد و خواه
به صورت تهاجم سیاسی
دیگر قدرتهای منطقه ای.
در این شرایط لازم است به
ویژه به جوانان و دانشجویان
یادآور شد که هرگونه اقدام
نفاق افکنانه علیه مصالح
جامعه ایرانی است و برای
برطرف کردن [ناخوانا]
دیگر فعالیت دارند و بعضی
از آنان مقیم بغداد شده اند یا
علیه وحدت ملی در جامعه
ایران مذبوحانه برای خلق
تشتت فکری در تلاش هستند، در پرتو رویدادهای خشن و بیرحمانه سیاسی و
سیاست مستقل ملی ایران به رهبری شاهنشاه، تا چه اندازه ورشکسته به نظر
می آیند.
حوادث اخیر در عین حال نشان می دهد که همبستگی و وحدت ملی در جامعه
ایران و نگرش سیاسی واحد در زمینه مسایل خارجی تا چه اندازه حایز اهمیت
است.
همبستگی ملی ایران در عین حال به رهبران واقع گرای عرب فرصت
خواهد داد تا به راحتی جنجال های عراق را نادیده بگیرند و روابط دوستانه ایران
را با کشورهای عربی پاس دارند، زیرا امری مسلم است که ایران همچنان که
ضوابط سیاسی خود را در مورد رابطه با کشورهای عرب و موضع سیاسی خود
در خاورمیانه ارج می نهد و از پیروی از مشی صلح جویانه خود در مورد بحران
منطقه عربی خاورمیانه محافل وابسته به آن در این یا آن کشور عربی،
شوالیه های قرن بیستمی عرب یا بلندگوهای پان ـ عربیسم وقعی نهد، به مصالح
تاریخی کشورهای منطقه ـ خلج، صلح و امنیت و خلق اوضاع مناسب به حال
رشد اقتصاد ملی کشورهای منطقه خاورمیانه نظر دارد.
منبع:
کتاب
پرویز نیکخواه به روایت اسناد ساواک صفحه 477