تاریخ سند: 1 شهریور 1340
گزارش جهت استحضار
متن سند:
در روز 28 مرداد مدیران جراید مشروحه زیر در انجمن مطبوعات حاضر
شده و به وسیله اتوبوس به میدان دوشان تپه حاضر و در مراسم روز مزبور شرکت
نمودند.
مراتب استحضارا به عرض می رسد.
1ـ آقای عباس مسعودی 2ـ آقای امیرانی
3ـ آقای فری پور1 4ـ آقای نیک انجام2
5ـ آقای مرعشی
6ـ آقای عبدالکریم
طباطبائی
7ـ آقای کاظم مسعودی
8ـ آقای صفی پور
9ـ آقای بهداد
10ـ آقای دکتر مدرسی
11ـ آقای قاسم مسعودی3
12ـ آقای فرهادپور4
13ـ آقای الموتی
14ـ آقای منصوری نراقی5
15ـ آقای شاهنده
16ـ آقای پورسلطانی6
17ـ آقای زهتاب
18 ـ آقای ترقی
19ـ آقای محمدعلی
مسعودی
20ـ آقای میراشرافی7
21ـ آقای بنی احمد8
22ـ آقای دکتر شریعت
پی نوشت مدیریت کل...
اعلام شود 1 /6 /40 گزارش 1ـ در صورت تصویب رونوشت
در سوابق آنان منعکس گردد ضمنا در مورد روزنامه نگارانی که در تهران بوده اند...
شرکت نکرده اند
در پرونده آنان نیز منعکس گردد سعادتمند 1 /6/ اصل در پرونده اطلاعات بایگانی است
توضیحات سند:
1ـ فریدون فری پور در سال
1317 متولد شد.
نامبرده پس از
دریافت دیپلم به آمریکا رفت و
از دانشگاه کلرادو لیسانس
روزنامه نگاری گرفت.
وی
خدمت مطبوعاتی از سال
1346 آغاز و مدتی سردبیر
روزنامه صدای مردم و استاد
موسسه عالی علوم ارتباطات
اجتماعی بود.
چهره مطبوعات معاصر، ناشر
پرس اجنت، صفحه 114
2ـ باقر نیک انجام فرزند
ابوطالب در سال 1280 در
تهران متولد شد.
وی پس از
سپری نمودن تحصیلات
مقدماتی در مدرسه کمالیه، در
خارج از کشور لیسانس قضایی
و از انجمن ایران و آمریکا دیپلم
زبان انگلیسی دریافت نمود و
در سال 1304 در مرکز
اطلاعات ایران به عنوان
خبرنگار استخدام شد.
نامبرده به همراه عباس مسعودی
روزنامه اطلاعات را تأسیس
کرد و تا قبل از انتشار روزنامه
فردا مدیر داخلی مؤسسه
اطلاعات بود.
مشارالیه ریاست
انجمن روزنامه نگاران ایران،
مدیر امور اداری و مدیریت
باشگاه روزنامه نگاران را
برعهده داشت و یکی از
مؤسسین انجمن مطبوعات
ایران بود و مدتی نیز دادرس
کانون روزنامه نگاران تهران
بود و 23 سال روزنامه فردا را
منتشر کرد.
باقر نیک انجام در سال 1328 با
دستور شاه به مدیریت کل امور
قضایی وزارت راه منصوب شد
و نشانها و مدالهای مختلفی از
جمله، نشان 4 و 5 همایون،
درجه 3 پاس و درجه 2 سپاس
از طرف محمدرضا پهلوی
دریافت کرد.
3ـ قاسم مسعودی فرزند حسن
در سال 1298 در تهران متولد
شد.
وی پس از سپری نمودن
دوره ابتدایی و دریافت دیپلم، از
دانشکده ادبیات دانشگاه تهران
لیسانس گرفت.
نامبرده عضو
علی البدل هیئت مدیره شرکت
بیمه ایران بود و در سال 1339
کاندیدای حزب مردم برای
انتخابات نمایندگی مجلس
شورای ملی از شهرستان نهاوند
بود که با پرداخت یک صد هزار
تومان به فرماندار دماوند موفق
به راهیابی به مجلس شورای ملی
شد.
مشارالیه به طرفداری از
سیاست انگلستان در مجلس و
مطبوعات معروف بود که سابقا
مدیریت و سردبیری ژورنال
دوتهران و صاحب امتیاز و مدیر
مسئول تهران نیوز که ارگان
حزب ملیون بود را برعهده داشت
و مدت دو سال در بروکسل
مشغول مطالعه در امر
روزنامه نگاری بود.
قاسم
مسعودی در حزب ایران نوین نیز
عضویت داشت و در سال 1342
با دعوت دولت اسرائیل به
فلسطین اشغالی سفر نمود.
نامبرده دارای فساد اخلاقی
غیرقابل ذکر بود.
مشارالیه یکی از طرفداران
سرسخت رژیم پهلوی بود و
ساواک بارها با حضور وی در
مراسم تشریفات موافقت نموده.
وی در مجلات مختلف بر علیه
امام خمینی (ره) و نهضت
اسلامی مقاله می نوشت که به
همین دلیل یک بار توسط جوانی
در خیابان مضروب گردید.
قاسم
مسعودی از دوستان نزدیک
شعبان جعفری (بی مخ) بود و
ارتباطات زیادی با او داشت.
4ـ ناصرقلی فرهادپور در سال
1300 ه ش متولد شد.
وی پس
از دریافت دیپلم، لیسانس
روزنامه نگاری گرفت.
نامبرده
از سال 1331 خدمت مطبوعاتی
را آغاز کرد و نویسنده نشریات
حزب مردم و نماینده مجلس
شورای ملی بود و در طی فعالیت
مطبوعاتی مدت هفت سال به
عنوان صاحب امتیاز و مدیر
روزنامه «آسیای دموکرات» را
برعهده داشت.
ناصرقلی
فرهادپور از طرف محمدرضا
پهلوی نشان تاجگذاری دریافت
کرد.
چهره مطبوعات معاصر، ناشر
پرس اجنت، ص 32
5ـ محمود منصوری نراقی فرزند
عباس در سال 1307 در نراق
محلات متولد شد.
ساواک وی را
لیسانسیه علوم الهیات و دکتری
حقوق بین المللی معرفی نموده
است.
نامبرده یکی از عوامل
فعال در کودتای 28 مرداد 1332
و موسس و مدیر روزنامه ملیون
بود که طی سالهای 39، 42 و 54
از شمیران و کاشان کاندید
نمایندگی مجلس شورای ملی و
مجلس سنا بود که درباره نتیجه
آن مطلبی در پرونده درج نشده
است.
مشارالیه عضو حزب
رستاخیز ملت ایران و لاینز
بین المللی ایران بود و در سال
1350 در کنفرانس صلح در
یوگسلاوی شرکت داشت.
محمود
منصوری، فردی عیاش،
خوشگذران و صاحب باغی در
نیاوران بود که آن را مرکز فساد،
فحشا و شکنجه نیروهای مخالف
رژیم قرار داد و دائما مردم محل
را با برخوردهای خود مرعوب
می نمود و اهالی چندین بار قصد
برخورد با او را داشتند.
نامبرده با زدوبند فراوان
زمین های زیادی بدست آورد و
خلیل رزم آرا برای موفقیت در
راهیابی به مجلس شورای ملی از
شهرستان ملایر مبلغ 60 هزار
تومان بوی داد.
مشارالیه با
خانمی نیوزلندی به نام سوزان
منصوری (فرمن) فرزند
کریستافر رایموند ازدواج نمود و
در یکی از سفرهای خارجی اش
مدارک خانم هوسپیان را سرقت
و با جعل عنوان و مهر توانست
پس از ورود به کشور اموال خانم
فوق الذکر را تصرف نماید.
محمود منصوری از دوستان
نزدیک هویدا، نخست وزیر و
نصیری، رئیس ساواک بود.
6ـ منصور پورسلطانی فرزند
محمدباقر در سال 1303 در
تهران متولد شد.
نامبرده دوره
ابتدایی را در دبستان انوشیروان
و متوسطه را در دبیرستانهای
پهلوی و نظام تهران سپری نمود
و از دانشکده حقوق و علوم
سیاسی لیسانس گرفت.
مشارالیه
در جوانی مدتی در شرکت قماش
مستر لمپ آمریکایی بکار
پرداخت و در سال 1325 در
وزارت دارایی استخدام شد و به
معاونت بازرسی وزارت
منصوب گردید.
وی همچنین در
سال 1329 مدتی در اداره کل
دخانیات کار کرد و بعد از کودتای
آمریکایی 28 مرداد سال 1332
به دلیل خدماتش در امر کودتا از
طرف فضل اللّه زاهدی،
نخست وزیر وقت، به سمت
بازرس شرکت بیمه منصوب شد
و بعد از مدتی در اداره روابط
عمومی هواپیمایی ملی مشغول
بکار گردید.
ساواک منحله در
سال 1349 با استخدامش در
وزارت اطلاعات و جهانگردی و
در سال 1350 در وزارت
تولیدات کشاورزی موافقت
نمود.
منصور پورسلطانی از جمله
افرادی بود که محمدرضا بعد از
موفقیت کودتای 28 مرداد با آنها
ملاقات خصوصی نمود و از
زحماتشان تشکر کرد و شاه او را
به عنوان کارشناس علوم
اجتماعی خطاب نمود و جهت
قدردانی از وی، فضل اللّه زاهدی
با انتشار روزنامه نور و ظلمت به
مسوولیت نامبرده موافقت کرد.
نامبرده یکی از طرفداران
پروپاقرص دکتر علی امینی،
نخست وزیر بود که بر علیه
مخالفانش در روزنامه نور و
ظلمت مقاله می نوشت و ساواک
وی را از مخالفان چپ و
کمونیست معرفی کرده است
منصور پورسلطانی در احزاب
اراده ملی و ملت و باشگاه
افسران عضویت داشت.
7ـ مهدی میراشرافی فرزند
سیدحسین در سال 1289 در
تهران متولد شد.
وی در آغاز
وارد ارتش شده و دانشکده
افسری را در سال 1313 به پایان
رسانید.
ولی بعدا کناره گیری کرد
و به مشاغل آزاد روی آورد.
امیراشرافی به عنوان یکی از
چهره های مؤثر وابسته به
اینتلجنت سرویس، که در حوادث
سالهای 1320 ـ 1332 و به ویژه
کودتای 25 ـ 28 مرداد 1332
نقش مخرب و چشمگیری
داشته اند، مطرح بوده است.
او از
جمله عناصر هفت خطی بود که با
سلاح جسارت و بی پروایی
توانست از پایین ترین درجات
اجتماعی خود را در جرگه رجال
متنفذ و سردمداران جای دهد.
او
قبلاً در فعل و انفعالات پس از
1320 روزنامه آتش را به راه
انداخت.
و نیز به دنبال فعالیتها و
تلاش های مداوم به وکالت
مجلس دست یافت.
او بعدها
روزنامه آتش را رها کرده و در
اصفهان ظاهر شد و کارخانه مهم
(تاج) را خرید.
او در جریان
کودتای 28 مرداد جماعتی از
اوباش و اراذل را به راه انداخت
و نخستین کسی بود که پس از
اشغال فرستنده رادیوی تهران با
عربده کشی و نعره های
گوش خراش، به دکتر مصدق و
سران نهضت ملی حمله کرد.
میراشرافی در مهرماه 1357
تقاضای تجدید امتیاز روزنامه
آتش را کرد و ساواک در تاریخ
27 /7 /1357 با این تقاضا
موافقت نمود.
ظاهرا او قصد
داشت که مانند برخی از فعالین
سیاسی دهه های پیشین، با هدایت
کانونهای توطئه، وارد گود
حوادث انقلاب شود.
میراشرافی
با پیروزی انقلاب دستگیر و در
دادگاه انقلاب اسلامی اصفهان به
طور علنی و با حضور صدها
شاکی خصوصی، محاکمه و اعدام
گردید.
(ظهور و سقوط سلطنت
پهلوی، ج 2) بازیگران سیاسی
عصر رضاشاهی و محمدرضا
شاهی، ناصر نجمی
8ـ احمد بنی احمد فرزند
محمدتقی در سال 1308 در
تبریز بدنیا آمد وی دارای مدرک
لیسانس حقوق و نماینده دوره
بیست و چهارم مجلس شورا از
تبریز بود ساواک در سند
بیوگرافی او آورده است : سوابقی
از عضویت و فعالیت یادشده در
گروهها و دستجات افراطی و
مخالف موجود نیست لیکن
شایعاتی در مورد نامبرده وجود
داشته مبنی بر این که وی دارای
افکار و عقاید کمونیستی است ؛
مشارالیه پس از تشکیل حزب
رستاخیز ایران، عضویت این
حزب را پذیرفته و ...
وی در
جناح پیشرو حزب رستاخیز ایران
فعالیت دارد.
نامبرده در سال
1354 به هنگام بحث درباره
بودجه سال 1355 نطقی در
مجلس شورای ملی ایراد کرد که
حاوی مطالبی علیه اوضاع کشور
بوده که به همین علت در دادگاه
حزبی محاکمه شد و بعد دادگاه
نظر خود را درباره وی بدین شرح
اعلام کرده است چون مشارالیه
از بیانات خود ابراز ندامت کرده،
لذا به نظر نمی رسد که در عنوان
مطالب خود سوءنیت داشته باشد.
یادشده به مدت 14 سال مشاور
حقوقی واحد صنعتی غرب در
تبریز بوده و عضویت هیأت امنا
بنیاد فرهنگی رضا پهلوی و
حمایت از جذامیان و مسلولین و
اردوگاههای کار آذربایجان را به
عهده داشته است.
وی مدیر
روزنامه عصر نوین تبریز بوده که
بعضا در آن مطالب انتقادی درج
می شده که به همین علت در سال
2527 (1347) دو بار توقیف و
دو بار نیز به مدیر آن تذکر داده
شده است.
علاوه بر این وی با
عده ای از عناصر سابقه دار
جمعیتی به نام «جمعیت دوستان»
در تبریز همکاری داشته و
روزنامه او ارگان نظریات
انتقادی این عده بوده است.
» در
مورد چاپ مجدد هفته نامه عصر
نوین بنی احمد نامه ای به شاه
نوشته و طی آن مراتب وفاداری
و جان نثاری خود را ابراز داشته و
خواستار عفو و بخشش شده
است.
همچنین در سال 1354
طی سخنرانی در مجلس از
اوضاع کشور انتقاد نموده و
متعاقب آن در سال 1357 در
خصوص حمله گارد شاهنشاهی به
منزل آیت الله شریعتمداری دولت
را استیضاح نموده است.
مشارالیه از گردانندگان حزب
جمهوری خواه نیروی سوم
معرفی گردیده و در آستانه
پیروزی انقلاب اسلامی با نفوذ
در بعضی روحانیون خود را
مذهبی جلوه داد لیکن درصدد
تشکیل حکومت سوسیال
دمکرات بود، وی از اقدامات و
اعلامیه های حضرت امام خمینی
(ره) انتقاد نموده است.
گزارشهایی در خصوص
سوءاستفاده از زمینهای دولتی
وزارت تعاون که توسط شرکت
«ایدم» خریداری گردیده و
فروش زمین در تبریز به وزارت
نیرو به قیمت گزاف در سالهای
56 و 57 به ساواک واصل و پس
از تحقیق ساواک تبریز نیز آنها را
تأیید نموده است.
اسناد ساواک، پرونده های
انفرادی
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - مجله بامشاد به روایت اسناد ساواک صفحه 89