تاریخ سند: 12 اردیبهشت 1344
حضور محترم دانشمند معظم جناب آقای مفتح دام عزه
متن سند:
ایران
قم
خیابان صفائیه - کوچه گرمابه ممتاز
حضور محترم دانشمند معظم جناب آقای مفتح دام عزه
0212
دوست عزیز و ارجمند با تقدیم تحیت و سلام امید است همواره جنابعالی و خانواده محترم در کمال تندرستی شادمانی باشید. ... سالم هستم و ملالی جز دوری از دوستان عزیز ندارم. خلاصه جریان مسافرت مخلص این که روز سه شنبه سوم فروردین با ماشین از تهران به کاظمین حرکت کردم و شب پنجشنبه وارد کاظمین شدم. از پنجشنبه پنجم تا پنجشنبه دوازدهم در اعتاب مقدسه مشرف بودم. همه جا به یاد جنابعالی بودهام و اغلب به نام شما سلامی بر اولیای خدا عرض کرده و دعا نمودهام خداوند متعال قبول فرماید. روز پنجشنبه ۱۲ از بغداد به عمان حرکت کردم و روز جمعه ۱۳ به عمان رسیدم تا صبح یکشنبه ۱۵ در عمان، قدس، الخلیل و بیت لحم بودم و در الخلیل مزار منسوب به قهرمان توحید را زیارت کردم. روز یکشنبه ۱۵ از عمان به دمشق حرکت و ساعت ۲ بعد از ظهر وارد دمشق شدم. در حدود ۲۴ ساعت آنجا توقف و مزارهای حضرت زینب، رقیه، رأس الحسین رؤس الشهداء، فاطمه، عبدالله و سکینه و چند تن از صحابه را زیارت کردم عصر روز دوشنبه ۱۶ از دمشق به بیروت حرکت در حدود غروب آفتاب به بیروت وارد شدم. در لبنان فقط بیروت و بعلبک را دیدم. دوست عزیز آقای صدر به حج مشرف شده بودند. روز یکشنبه ۲۲ فروردین از بیروت با هواپیما به هامبورگ آمدم. و امروز در حدود بیست روز است اینجا هستم. از همان شب جمعه اول جلسه مذهبی قرائت قرآن و تفسیر بر قرار میشود و عدهیی در حدود سی نفر هستیم و اغلب دانشجویانند. نخست چند آیه مکرر بوسیله حاضرین خوانده میشود، بعد همان چند آیه ترجمه و تفسیر و بعد به سؤالات دینی پاسخ داده میشود. شب عید غدیر در منزل جشنی بود و در حدود گنجایش اطاقها دعوت شده بود در حدود صد نفر آمده بودند. در این جشن پس از پذیرائی یکساعت صحبت کردم. قسمت عمده صحبت درباره برنامه کارهای آینده بود و در حضار اثر نمایانی داشت. طبقات جوان و تحصیلکرده اینجا آمد و شد میکنند بازرگانان نیز همین طور این وضع فعلی است، بعد چه شود نمیدانم. برای ایام محرم روزهای دوشنبه و سه شنبه و چهارشنبه بنا داریم مجلسی در مسجد ترتیب دهیم و برای شرکت عده بیشتری آماده شویم. ساختمان مسجد تمام است ولی به هیچ وجه قابل بهربرداری نیست زیرا تعمیرات داخل و خارج هیچ انجام نشده و همین قسمت آن در حدود ۷۰۰ هزار و ساختمانهای تابعه ۳۰۰ هزار و جمعا یک میلیون تومان پول لازم دارد. آنچه قبلاً گفته میشده سر به دو میلیون تومان میزده و فعلاً سعی شده تا این حد سادهتر شود. البته وضع فعلی مشکل بزرگی هست نه میشود مرکزی برای فعالیتها اجاره کرد یا خرید و نه میشود از مسجد استفاده کرد. در این مدت با مسلمانان کشورهای دیگر، ترکیه، اردن، عراق، افغانستان، و پاکستان هم آشنا شدهام و عدهای از آنها اینجا آمد و شد داشتهاند. از مسلمانان آلمانی هم چند نفری آمد و شد دارند. کارهای دیگر هم به تدریج شروع شده است. مراجعات ازدواج کنندگان برای تشرف به اسلام مشاورههای جوانانی که با مشکلات دینی و اجتماعی سرکار دارند، ملاقاتهای عمومی و خصوصی، نامهها و پاسخ نامهها و از این قبیل فعلاً بنده روزی در حدود سه ساعت به ادامه مطالعات اسلامیکه در ایران داشتم. در حدود یک ساعت و نیم به یاد گرفتن زبان آلمانی و روزی در حدود چهار ساعت و نیم به کارهای دیگر میپردازم در مورد ذبح، یکی از جوانان علاقمند و مستعد مسئولیت آن را به عهده دارد. در مورد جنائز هنوز موردی پیش نیامده... از جوانان برای این کار نیز آمادهاند و معمولاً این نوع کارها را انجام داده و میدهند. مسأله مهم تهیه مقدمات و ابزارهای کارهای جدید است که یکی از آنها شناسایی بیشتر محیط و افراد است و دیگر آشنائی کافی به زبان و این نیز انشاءالله پس از مدتی نصیب خواهد شد. چون با شروع کارها مسافرت من به ایران به این زودی مناسب به نظر نمیآید قرار شد خانم و بچهها از ایران حرکت کنند و شاید تا اوائل خرداد مقدمات حرکتشان فراهم شود. این خلاصهای از وضع مخلص بود خیلی مایلم از سلامت سرکار و اهل بیت و نور چشمان و رفقای عزیز عموماً و دوستان جلسه پنجشنبه و اوضاع و احوال مطلعم فرمایید. انشاءالله درباره کار نشریه با آقای جزائری تماسهای جدید بر قرار کردهاید. خدمت دوستان دانشمند جناب آقای مکارم جناب آقای دوانی، جناب آقای سبحانی، سلام مرا ابلاغ فرمایید. آقای زمانی و رفقای ایشان را سلام برسانید. دوستان عزیز فرهنگی را ابلاغ سلام بفرمایید. دوست عزیز آقای توکل و آقای معبودی و آقای عیوقی و دوستان دیگر، خدمت خانواده محترم ابلاغ سلام فرمایید. نور چشمان را دیده بوسی فرمایید.
زیادہ ایام عزت مستدام باد
ارادتمند محمد حسینی بهشتی
۱۲/۲/۴۴
منبع:
کتاب
شهید آیتالله دکتر سید محمد حسینی بهشتی صفحه 404


