صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

[گزارش ]

تاریخ سند: 5 اردیبهشت 1357


[گزارش ]


متن سند:

ساعت 2130 روز 4 /2 /37 مجلس روضه خوانی در مسجد صاحب الزمان این شهر با شرکت قریب 80 نفر از طبقات مختلف تشکیل گردید.
در این مجلس شیخ سید محسن پور میرغفاری فرزند میرجبار که از قم باین شهرستان آمده بمنبر رفته ضمن صحبت اظهار داشت.
در جامعه امروز ما چه خیانت ها که نمی شود یکی از این خیانتها خیانت به ترکیب لغاط (حق و حساب) که خداوند، قرآن، اسلام حق است و گردش سیارات و کهکشانها و زندگی کردن انسان و حیوان و نبات روی حساب ولی اکنون از این دو کلمه زیبا بعنوان رشوه دادن و رشوه گرفتن استفاده میشود و یا در پوشش کلمه زیبای استعمار چه حق هائی که پایمال نمی شود و آزادی را از مردم سلب و به حقوق آنها تجاوز می نمایند ناطق سپس افزود آنها میگویند حق ندارید چیزی بگوئید هر چه گفتیم شما قبول کنید و هر چه خوراکی دادیم باید بخورید و هر که حرف حقی بگوید فورا دستور میدهند او را بزنند و شکنجه بدهند باید گفتنی ها را نگوئید دیدنیها را نبینید تا من هم کلاهی بسرتان بگذارم که تمام قسمتهای صورتتان را بپوشاند ناطق در قسمت دیگر اظهار داشت با زور سر نیزه مردم را وادار می نمایند که از برنامه ای پیروی نمایند باید گفت ای بشر نادان و بیشعور تا کی میخواهی بفکر مادیات و خوشی باشی تو ای مسلمان ای شیعه که تبعیدی را از ابوذر حجرت [= هجرت ]را از پیغمبر مبارزه را از علی زندان را از امام جعفر صادق و شهادت را از حسین بن علی بارث برده ای آیا میتوانی حرفی بزنی فقط موقع مردن اسلام را می شناسند وقتی مردند و پارچه سیاه و یا سه رنگ رویشان کشیدند و در مقبره محل و یا قم و یا مشهد بخاک می سپارند اینها گرگ صفتانی هستند که هرگز سیر نمی شوند.
این مجلس ساعت 2245 پس از ذکر مصیبت خاتمه یافت %

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 05 صفحه 57

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.