تاریخ سند: 19 بهمن 1344
موضوع: شایعه تغییر دولت
متن سند:
شماره: 27638 /20 الف تاریخ:19 /11 /1344
موضوع: شایعه تغییر دولت
از سه روز قبل در تمام محافل سیاسی کشور و بین نمایندگان مجلسین شورا و سنا شایع است که پس از مراجعت اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر از اروپا دولت هویدا استعفا میکند و در وحله آقای عبدالرضا انصاری استاندار خوزستان و یا عطاءاله خسروانی دولت جدید را تشکیل خواهند داد از هم اکنون همکاران آقای انصاری که عبارتند از دکتر گودرزی1- دکتر جمشید آموزگار- دکتر شاهقلی2- دکتر بهادری3- دکتر عالیخانی- دکتر ضیایی4 معاون اقتصاد- دکتر کیانپور5 معاون گمرک- دکتر رشتی6 وکیل مجلس و عده[ای] از نزدیکان انصاری برای موقعیت ایشان در فعالیتاند. ش
رونوشت برابر اصل است و اصل پرونده و-468 بایگانی است.
به پرونده عطاءاله خسروانی ضمیمه و بایگانی شود- ؟- 4 /12 /44
رئیس بخش 322- کامیار
خ - س
151
توضیحات سند:
1. منوچهر گودرزی، فرزند سلطانحسن در سال 1304 ﻫ ش در همدان به دنیا آمد. در دانشگاه تهران، رشته علوم سیاسی را گذراند و مدت یک سال نیز در آمریکا به تحصیل در رشته علوم سیاسی اشتغال داشت. مشاغلی چون، معاونت اداری و مالی سازمان برنامه و بودجه و معاونت نخستوزیر و دبیر کل شورای عالی اداری کشور، وزیر مشاور و وزیر تولیدات کشاورزی و مواد مصرفی را عهدهدار بود. وی دارای همسری آمریکایی بود که منشیگری مستشار سیاسی و سفیر آمریکا در تهران را به عهده داشت و خود وی نیز با یکی از مستشاران آمریکایی که از اعضای بلندپایه نمایندگی سازمان سیا در تهران بود، ارتباط داشت. گفته میشود چون وی از عوامل آمریکا در ایران بود به رغم عدم کفایت و رفتار خشونتآمیز با کارکنان تحت مسئولیت خود و حیف و میل بیتالمال با حمایت آمریکاییها همواره به دستگاه دولت و مردم تحمیل میشد. گودرزی عضو هیأت مؤسس حزب ایران نوین بود. (اسناد ساواک - پرونده انفرادی)
2. منوچهر شاهقلى، فرزند امامقلى در سال 1302 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. از دانشکده پزشکى دانشگاه تهران مدرک دکترا گرفت و دوره تخصصى جراحى عمومى را در دانشگاه نیویورک طى کرد. علاوه بر آن دوره تخصصى جراحى ترمیمى و پلاستیک را سپرى کرد. او که در کابینه امیرعباس هویدا به سمت وزارت بهدارى رسیده بود، قبلاً مشاغل زیر را بر عهده داشت: عضو سابق مؤسس بیمارستان پارس تهران و مؤسس بیمارستان خصوصى بهمن و شماره 7 تهران و وزارت علوم و آموزش عالى در کابینه هویدا در سال 1353. وی از مؤسسین کانون مترقى، عضو هیئت مدیره، عضو هیئت اجرایى و کمیته اجرایى حزب ایران نوین بود. شاهقلی در دوران مسئولیت خویش فردى بىاطلاع از امور ادارى، تاجرپیشه و به فکر تأمین منافع خود و متهم به بهایىگرى بوده است. طبق سند بیوگرافیک ساواک، «از محارم نزدیک نخستوزیر (هویدا) بود و با اغلب تحصیلکردههاى آمریکایى دوستی و معاشرت داشته و در محافل سیاسى و بین پزشکان به جناح طرفدار آمریکا معرفى شده، فردى است متین، رفیقباز، متهم به بهائیگرى و بىاطلاع از امور ادارى، تاجر پیشه و به فکر تامین منافع خود بوده، هنگامیکه وزیر بهدارى بوده به جهت بىتجربگى و وضع نابسامان بهدارى و شیوع بیمارى شبه وبا از طرف مجلس شورا مورد انتقاد قرار گرفته و در زمان تصدى وزارت علوم متهم گشته است که دستوراتى در جهت جلوگیرى از حرکتهاى دانشجویى و مقابله به آنها داده است.»
(اسناد ساواک - پرونده انفرادى) ؛ (سالنامه کشور ایران، 1353)
3. کریمپاشا بهادرى تبریزى، فرزند محمد در سال 1305 ﻫ ش در تبریز به دنیا آمد. وى پس از طى دورهی ابتدایى مقطع متوسطه را در دبیرستان ایرانشهر به پایان رساند و از دبیرستان دارایى دیپلم، از دانشکدهی حقوق دانشگاه تهران لیسانس روابط و حقوق سیاسى و از کالیفرنیا دکترى گرفت. نامبرده در سال 1326 به عنوان خبرنگار مخصوص انتشارات و رادیو به استخدام دربار درآمد. مشارالیه در مشاغل دیگرى از جمله وزارت کار سنا، معاون و رئیس مؤسسهی علوم ادارى دانشکدهی حقوق دانشگاه تهران، تدریس در مؤسسهی علوم ادارى و بازرگانى دانشکده حقوق، منشى مخصوص مدیرعامل سازمان برنامه، با حفظ سمت رئیس دفتر سازمان برنامه، آجودان کشورى شاه، نمایندهی مجلس شوراى ملى، معاون نخستوزیر و وزیر اطلاعات و جهانگردى به کار پرداخت.
کریم پاشا بهادرى در سال 1347 توسط فرح پهلوى به سمت ریاست دفترش انتخاب شد و از طرف وی در مسئولیتهاى دیگرى از جمله، عضو هیأت امناى دانشگاه آذرآبادگان، عضو شوراى عالى جمعیت حمایت از آسیبدیدگان از سوختگى، شوراى عالى جمعیت خیریهی فرح، سازمان انتقال خون ایران، انجمن حمایت از کودکان، جمعیت طرفداران مراکز طبى کودکان، عضو هیأت امناى جشن هنر شیراز و عضو جمعیت کمک به جذامیان به کار پرداخت و از طرف اشرف به عنوان نماینده و رابط دولت با کلیهی سازمانها و مؤسسات تحت نظر اشرف انتخاب شد. نامبرده در سال 1347 با دختر شایستهی سال ازدواج کرد و شایعات زیادى مبنى بر ارتباط غیراخلاقى وى با فرح پهلوى در سطح جامعه و مطبوعات خارجى مطرح کرد که نهایتاً همین مسأله باعث دخالت محمدرضا پهلوى و برکنارى او از ریاست دفتر فرح شد. مشارالیه در حزب ملیون و کانون مترقى عضویت داشت و عضو مؤسس حزب ایران نوین، عضو افتخارى جامعهی حقوقدانان سیاسى آمریکا و عضو جامعهی فارغالتحصیلان آمریکا بود و به عنوان منبع سازمان سیا و طرفدار غرب شهرت داشت. بهادری در تشکیلات فراماسونرى عضو لاینز بود و از طرف رژیم پهلوى شانهاى متعددى از جمله، اول همایون، مدال پهلوى، 3 و 4 تاجگذارى دریافت کرد. ساواک در یک ارزیابى وى را فردى بخیل، حسود ـ قمارباز ـ عیاش ـ ولخرج و صدور چک بىمحلـ درویش مسلک ـ مخالف پیشرفت زیردستان و سطحىنگر میداند که تا حدى خل وضع مىباشد و به کریم خبره معروف است. کریم پاشا بهادرى در مشاغل گوناگون زد و بندهاى زیادى کرد از جمله با سوءاستفاده از نام فرح به تصرف اراضى منابع طبیعى نوشهر و ثبت آن به اسم خودش پرداخت. کریم پاشا بهادری به همراه همسرش جهت زندگی به موناکو رفت.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادى)
4. طاهر ضیایی، فرزند دکتر ضیاء به سال 1296 ه ش در تربت حیدریه تولد یافت. تحصیلات خود را در کالج آمریکایی تهران، دیپلم مهندسی را از دانشکدهی فنی برلین (آلمان) و دکترای زمینشناسی را از دانشگاه وین (اتریش) دریافت کرد. پس از بازگشت، در 1325ش وارد خدمات دولتی شد که عمدهترین مشاغل وی عبارتند از: استاد دانشگاه، عضو هیات مدیرهی شرکت ملی نفت، معاون، وزیر اقتصاد ملی، وزیر صنایع و معاون در کابینههای شریف امامی (1335ش) و اسدالله علم (1341ش). دکتر ضیائی، سناتور انتصابی از تهران و رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن نیز بود. وی از فراماسونهای وابسته به آمریکا بود که در دولتهای پس از کودتای آمریکایی ـ انگلیسی 28 مرداد 1332 نفوذ داشت. طاهر ضیایی بعضی از جلسات فراماسونرها را در منزل خود تشکیل میداد.
رواسانی، شاپور، دولت و حکومت در ایران، تهران، نشر شمع، 1367
قریشی، حسن، چهرههای آشنا، تهران، سازمان چاپ و نشر کیهان، 1344
5. غلامرضا کیانپور، فرزند عبدالوهاب در سال 1308 ﻫ ش به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در دبستان فرهنگ و متوسطه را در دبیرستانهای مروی، علمیه و دارایی شهر تهران سپری کرد. در سال 1332 در رشته قضایی لیسانس گرفت و سپس تحصیلات را در رشتۀ حقوق اقتصادی ادامه داد و موفق به اخذ دکتریَ گردید. وی که از سال 1329 به استخدام دولت در آمده بود، در مشاغلی چون: کارمندی دیوان محاسبات، کارمندی علیالبدل دادگاه بخش شهرستان ورامین، کفیل و سرپرست دفتر تشکیلات سازمان برنامه و معاون دفتر روابط عمومی، قاضی دادگستری، مدیرعامل سازمان برنامه، رئیس کارگزینی اصل چهار، معاون گمرکی وزارت اقتصاد و رئیس شورای عالی اداری به فعالیت پرداخت. کیانپور که در سال 1341 معاون اداری و گمرکی وزارت اقتصاد بود، در سال 1342 در نامهای که توسط تعدادی از کارمندان گمرک برای نمایندگان مجلسین و مقامات کشوری ارسال شد، فردی دارای سوءاستفادههای میلیونی با دکتر عالیخانی ـ وزیر اقتصاد ـ معرفی شده است. گزارش ساواک به تاریخ 3 /4 /1345 وی را چنین معرفی کرده است. «بین بعضی از محافل سیاسی تهران گفته میشود آقای کیانپور، معاون وزارت اقتصاد، از طرف دولت اسرائیل و نمایندگان آن دولت در تهران یعنی (صهیونیسم) حمایت میشود و حتی شنیده میشود (این مطلب را دکتر برزگر که سابقاً معاون وزارت اقتصاد بود نیز تأکید کرد) شخصی بنام «منن» در تهران هر ماه مبالغی در حدود دویست تا دویست و پنجاه هزار تومان از تجار یهود گرفته و به ایشان داده است. (این مطلب را دکتر رحمتی مدیر روزنامه بورس، ضمن یک مذاکره خصوصی گفته است) علاوه بر این بین دکتر جمشید آموزگار و وزیر دارایی و دکتر کیانپور، هیچگونه ارتباط نزدیکی وجود ندارد، معهذا از چندی پیش توسط ایادی مختلف واسطه نزدیکی این دو نفر را فراهم کردهاند تا پس از انتقال گمرکات از وزارت دارایی به وزارت اقتصاد آقای کیانپور به عنوان معاون گمرکی وزارت دارایی نیز منصوب گردد» کیانپور پس از اینکه از معاونت گمرکی برکنار شد، به عنوان استاندار آذربایجان غربی، منصوب گردید که به علت عضویت در حزب ایران نوین، اقداماتی را در مخالفت با حزب پانایرانیست به رهبری محسن پزشکپور از احزاب دولتی به عمل آورد. وی در گزارش دیگری به تاریخ 13 /11 /1345 به اداره کل هشتم ساواک، عضو سازمان سیا معرفی شده است. کیانپور در سال 1352 استانداری اصفهان، در سال 1353 وزیر اطلاعات و جهانگردی و در سال 1356 وزیر دادگستری گردید. کیانپور پس از بازداشت در اواخر بهمن 1357 در دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه و در 18 /2 /1358 اعدام شد.
(اسناد ساواک - پرونده انفرادی)
6. محمدعلى رشتى، فرزند رضا نماینده دورههاى 21 و 22 و 23 مجلس شوراى ملى از یزد در سال 1297 ﻫ ش در همان شهر به دنیا آمد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایى تا کلاس دوم دبیرستان در زادگاهش، به اصفهان عزیمت کرد و وارد کالج انگلیسى شبانهروزى آن شهر شد. تحصیلات دانشگاهى را در رشته علوم سیاسى تا اخذ درجه لیسانس طى کرد، آنگاه براى تکمیل به آمریکا سفر کرد و پس از طى دوره فوق لیسانس رشته حقوق بینالملل و علوم سیاسى، از مدرسه تحقیقات علوم اجتماعى نیویورک در رشته علوم سیاسى و حقوق دکترا گرفت. پس از بازگشت به ایران در سازمان برنامه مشغول کار شد و سپس به نمایندگى مجلس رسید. وی که از طرفداران دکتر محمد مصدق بود پس از اتمام تحصیل در ایران، به آمریکا رفت و پس از اتمام تحصیلات، در صداى آمریکا به سمت گویندگى استخدام شد. در موقع سفارت اللهیار صالح در آمریکا از دوستان و نزدیکان صمیمى وى بود و هنگام مسافرت مصدق به آن کشور مورد توجه قرار گرفت به طوری که مصدق او را جهت اداره کل تبلیغات و رادیو ایران دعوت به همکارى کرد. وی هنگام بازگشت به ایران مورد محبت و پذیرایى مصدق واقع شد. وی خواستار مقام وزارت از مصدق بود که به زمانى دیگر موکول شد، از آنجایى که صداى آمریکا با استعفاى وى موافقت نکرده بود، لذا مجددا به آمریکا بازگشت. در سفر مجدد به ایران عضویت اداره سازمان ملل را در ایران داشت و با نادر صالح از فعالین جبهه ملى، شرکتى در خیابان پهلوى دایر کرد و به امور تجارى مشغول شد. ساواک او را عضو سیاسی میداند، که مأموریت ارتباط با مصدق و اطرافیانش را داشته است. محمدعلى رشتى با زنى آمریکایى و مسیحى مذهب که معلم زبان بود، ازدواج و 10 سال در دایره انتشارات و رادیو سازمان ملل متحد انجام وظیفه کرد و به مدت دو سال نماینده سازمان ملل متحد در هندوستان بود. رشتى یک سال سردبیر روزنامه انگلیسى اطلاعات تهران ژورنال بود و یک سال هم قائممقام شرکت معاملات خارجى و سپس معاون امور ادارى سازمان برنامه شد. وی علاوه بر تدریس در دانشگاه ملى، معاونت امور ادارى و ریاست اداره اطلاعات سازمان ملل متحد را نیز در اختیار داشت.
(اطلاعات، ش 11235، 1342)
(اسناد ساواک - پرونده انفرادى)
منبع:
کتاب
عطاءالله خسروانی به روایت اسناد ساواک صفحه 110
